وقتی من خواسته‌ای از خدا دارم، چه کسی نزدیک‌تر از خدا به من؟

پرسش:
مدتی هست که درباره‌ی موضوع توسل به ائمه ذهنم درگیر شده.
در جهت صحه گذاشتن بر این قضیه، معمولاً دلایل زیر عنوان می‌شه:
- خدا حاجات و خواسته‌های ما رو به برکت وجود ائمه (و توسل به ایشان) برآورده می‌کنه.
- گناهان ما یکی از دلایل برآورده نشدن حاجات هستند و چون ائمه در پیشگاه خدا دارای احترام ویژه‌ای هستند، به‌همین دلیل سبب جریان فیض می‌شوند.
زمانی که بابت خواسته‌ام مثلاً به امام رضا توسل می‌کنم، احساس می‌کنم ایشون رو مهربون‌تر از خدا فرض کردم و گویا با یک خدای عصبانی طرف هستم و باید حتماً کسی رو جلوی خودم داشته باشم تا ریش‌سفیدی کنه و کارم راه بیافته.
احساس می‌کنم یک غریبه‌ی تمام‌عیار با خدای خودم هستم و حرفام فقط وقتی به درگاهش می‌رسه که امضای ضمانت کسی پای اون برگه باشه.
- وقتی من خواسته‌ای از خدا دارم، چه کسی نزدیک‌تر از خدا به من؟
- وقتی خدا در تمام صفاتش مطلق هست، چه احتیاجی به واسطه‌ای بین خودش و بنده‌اش؟
- مگر نه‌اینکه خدا از رگ گردن به من نزدیک‌تره و صلاحم رو بیشتر از هر کسی می‌دونه، پس چرا به‌وسیله‌ی توسل، امیدوار به این باشم که چیزی که به صلاحم نبوده، به این‌وسیله نصیبم بشه؟
کلاً وقتی به واسطه کردن کسی بین خودم و خدا فکر می‌کنم، به‌شدت احساس تنهایی می‌کنم و انگار کیلومترها فاصله دارم از خدایی که از رگ گردن به من نزدیک‌تره.


پاسخ:
ما معتقدیم طبیب و دارو وسیله‌ای بیش نیستند، چون خداست که شفا می دهد و طبیب یا دارو فقط نقش وسیله را ایفا می‌کنند؛ لذا اگر خدا نخواهد دارو نیز تأثر نمی گذارد؛ خداوند سبحان در قرآن کریم دستور داد که در امور خود به وسیله مراجعه کنید: « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَة»(المائدة:35) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از خدا پروا کنید! و بسوی او، وسيله‏اى بجویيد!

وسیله به معنی تقرب جستن و یا چیزی است که باعث نزدیکی به دیگری از روی علاقه و رغبت می‌شود.(1) خداوند به مقتضای لطف و رحمت بی‌انتهای خویش، اسباب هدایت مردم را فراهم کرده که یکی از آن‌ها فرستادن پیامبران و نزول کتب آسمانی و راهنمایی رهبران دینی است. هر چند خداوند می‌تواند بدون واسطه، فیض خود را به موجودات برساند، ولی سنت الهی بر این تعلق گرفته که جهان هستی را بر اساس نظام اسباب و عوامل قرار دهد و فیض خود را تنها از راه علل عطا کند.
امام صادق(ع) می‌فرماید:
«ابی الله أن یجری الاشیاء الا بالأسباب» خداوند امور و اشیا را از طریق علل و سببش جاری می‌سازد. (2) بر این اساس انسان در همه‌ی کارهای زندگی به اسباب و وسایل توسل می‌جوید.
تأثیر گذار حقیقی در عالَم هستی فقط خداست منتهی همان طور که عرض شد خداوند دنیا را به گونه‌ای آفریده است که برای رسیدن به هدف، باید از وسیله‌ی مختص خود بهره برد، طبیب وسیله است برای شفای امراض، کشاورز وسیله است برای خورد و خوراک و ... اساسا اگر انسان ابتغاء به وسیله نداشته باشد باید خانه‌نشین شده و هیچ کاری انجام ندهد، نانوایی نرود چون نانوا وسیله است برای کسب نان، معلم نداشته باشد چون معلم وسیله است برای کسب علم، قرآن را قرائت نکند چون وسیله است برای کسب معارف الهی و... .

توسّل جستن به حضرات معصومین (علیهم‌السلام) بدین معنی نیست که نعوذ بالله خداوند با ما بیگانه است بلکه بدین معنی است که طبق دستور خود قران کریم در آیه 35 سوره ی مائده به سراغ وسیله می‌رویم تا در جهت رسیدن به کمالات انسانی راهنمایی بخواهیم.

توضیح بیشتر در این زمینه:
امام معصوم(علیه السلام) خلیفه‌ی خدا و ظهور تامّ اسماء الهی است. لذا رحمت و رأفت او نسبت به خلق، عین رحمت و رأفت خداست. از همین روست که درخواست از امام معصوم، عین درخواست از خداست. لکن آن کس که از امام معصوم(علیه‌السلام) امری را طلب می‌کند، باید واقف به این معنا باشد که امام، مظهر اسماء الهی است؛ لذا رحمت او رحمت خداست، بخشش او بخشش خداست، دست او دست خدا، چشم او چشم خداست و هر چه کند به امر و اذن خداست. (3)
خداوند متعال معصومین (علیهم‌السلام) را الگوی انسان‌ها قرار داده است و الگو کسی است که مدام باید جلوی چشمان ما باشد تا بتوانیم خود را به او نزدیکتر سازیم و وجودمان را هر چه بیشتر شبیه او کنیم. لذا خداوند متعال ما را امر به اطاعت از ایشان نموده و آن بزرگواران را واسطه‌ی فیض خویش ساخته تا ما با توسّل به این وسائط فیض، از آن‌ها رنگ بگیریم و در شناخت ایشان بکوشیم.اگر چنین نمی‌کرد، مردم توجّهی به این الگوها نداشتند؛ و بدون الگو هر طور که می‌خواستند زندگی می‌کردند.

بر این اساس، باید دانست که حکمت بزرگ توسّل به انسان کامل، در حقیقت، هماهنگی با او در مسیر تکامل و رشد است و حاجات ما در این میان، صرفاً بهانه‌اند. خداوند متعال با همین نیازها ما را به درِ خانه‌ی الگوها می‌برد تا به بهانه‌ی درخواست کمک از آن بزرگواران، با ایشان آشنا گشته با آن‌ها انس بگیریم؛ و در پی این انس و محبّت، رهرو آنان گردیم. چرا که محبّت، ایجاد همرنگی می‌کند.

حاصل سخن:
خداوند برای اعطای فیض خویش، راه‌ها و اسبابی را مشخص کرده است، مانند نماز ، روزه ، نیکی به یتیم و خدمت به مردم. از جمله اسباب و عوامل نزول فیض و رحمت الهی ، وجود انسان‌های به حق رسیده (امامان و پیامبران) هستند.
امام علی (علیه‌السلام) در روایتی وسائلی ذکر کرده که برای نزدیک شدن انسان به خدا می‌توان از آنها بهره جست، مانند ایمان به خدا و پیامبر و جهاد در راه خدا و کلمه اخلاص (لا اله الا الله) و نماز و زکات و روزه و حج و عمره و صله رحم و انفاق و کارهای نیک.(4) همان طوری که امور برشمرده ، وسیله نزدیکی به خداوند هستند، استمداد از ارواح مطهر پیامبران و اولیای الهی نیز وسیله تقرب به خداوند است که در قرآن و روایات بدان اشاره شده است.
بنابراین درخواست از ائمه معصومین (علیهم‌السلام) عین درخواست از خداست، مشکل ما این است که ائمه‌ی معومین را در عرض وجود مقدس خدا می‌پنداریم؛ در صورتی که وجود نازنین معصومین (علیهم‌السلام) در طول وجود خداوند هستند لذا توسل به آن بزرگواران توسل جستن به خود خداست.

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــ
1. تفسیر نمونه، ج4، ص 464
2. کافی،ج1، ص 183
3. امیر مومنان علی بن ابی طالب (ع) فرمودند: « اَنَا الْهَادِي وَ أَنَا الْمُهْتَدِي وَ أَنَا أَبُو الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ زَوْجُ الْأَرَامِلِ وَ أَنَا مَلْجَأُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ مَأْمَنُ كُلِّ خَائِفٍ وَ أَنَا قَائِدُ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى الْجَنَّةِ وَ أَنَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ وَ أَنَا عُرْوَةُ اللَّهِ الْوُثْقَى وَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَنَا عَيْنُ اللَّهِ وَ لِسَانُهُ الصَّادِقُ وَ يَدُهُ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ الَّذِي يَقُولُ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ أَنَا يَدُ اللَّهِ الْمَبْسُوطَةُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ أَنَا بَابُ حِطَّةٍ مَنْ عَرَفَنِي وَ عَرَفَ حَقِّي فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ لِأَنِّي وَصِيُّ نَبِيِّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى خَلْقِهِ لَا يُنْكِرُ هَذَا إِلَّا رَادٌّ عَلَى اللَّهِ وَ رَسُولِه‏ ـــــ منم هدایت کننده و هدایت یافته و منم پدر يتيمان و بيچارگان و شوهر بيوه زنان و منم پشتیبان هر ضعيف و پناهگاه هر ترسان و منم رهبر مؤمنين به جانب بهشت و منم ریسمان محکم خدا و دستگیره ی مورد اطمینان و منم كلمه ی تقوى و منم چشم خدا و زبان صادق خدا و دست او و منم همان جنب الله كه خدا درباره اش مى‏فرمايد:« يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ » و منم دست گشاده ی خدا به رحمت و مغفرت برای بندگلنش و منم باب حطة؛ هر كه مرا بشناسد و قدر و مقام مرا بداند پروردگارش را شناخته است. چون من وصىّ پيامبر او در زمین و حجّت خدا بر خلقش هستم. منكر اين مقام نمی شود مگر كسى كه انكار خدا و پيامبر نمايد.» (بحار الأنوار،ج‏24 ،ص199)
4. نهج البلاغه ، خطبه 109 ، فیض الاسلام


http://www.askdin.com/showthread.php?t=60480&p=952364&viewfull=1#post952364