آیا می توان به شناخت ومعرفت خداوند رسید؟

بنام خدا

سلام و ادب

این مبحث، متوجه دو بخش از مباحث خداشناسی است: اولاً امکان شناخت (ذات و صفات) خدا ؛ ثانیاً راههای شناخت خدا
نکاتی در جمعبندی بحث، حائز اهمیت است:

نکته اول) مقصود از ذات خداوند، گاهی باطن و کنه ذات است که در این صورت باید گفته شود: باطن و کنه ذات خداوند بر همه پوشیده است و فردی جز خود خداوند از آن خبر ندارد، به بیان امام باقر (علیه السلام) هر آنچه انسان می‌اندیشد مخلوق انسان و به خود او بر می‌گردد. (1) اما گاهی منظور از ذات خداوند اصل وجود و واقعیت داشتن خداوند است که در مباحث اثبات اصل وجود خدا و مبحث صفات خداوند مطرح می‌شود، در این صورت مفهوم ذات خداوند نزد همگان روشن و مکشوف است.

نکته دوم) از طرفی مشخصاً درک اوصاف الهي درکي مبهم است؛ او موجودي است بي‌نهايت؛ آيا ما بي‌نهايت را مي‌توانيم تصور کنيم؟ با اين‌که بي‌نهايت است، حتي دو جزء هم ندارد. هر يک از اين صفات را با برهان اثبات مي‌کنيم؛ اما نمي‌توانيم در ذهنمان تصوري از آن‌ها داشته باشيم. اما آنچه که از راه معقولات ثاني درک مي‌شود، به خاطر قدرتي است که خداي متعال به عقل انسان داده است که يک مفهومي را مي‌سازد که مي‌تواند مصداقش موجود نامحدود باشد. اين عنايت خاصي است که خداي متعال به عقل انسان کرده که مي‌تواند چنين مفاهيمي را بسازد و به اين نحو، به وجود حقيقي خدا اشاره کند، بدون اين‌که کنه آن را بتواند نشان دهد.

بنابر این، شناخت کنه ذات خداوند و احاطه کامل علمی به تمام ابعادی وجودی خداوند امکان ندارد؛ اما شناخت ذات از طریق شناخت وجهی از وجوه ذات که در قالب شناخت اسماء و صفات خداوند خواهد بود، ممکن است.

نکته سوم) در باب امکان شناخت صفات خدا سه نظریه مشهور مطرح است:


 

  1. نظریه اهل تعطیل: بر طبق این دیدگاه، عقل انسان راهی به شناخت اوصاف الهی ندارد.
  2. نظریه اهل تشبیه: این گروه معتقدند كه تفاوت اساسی بین اوصاف خدا و اوصاف مخلوقات نیست و آن دسته از صفاتی كه هم بر خدا و هم بر مخلوقات او مانند انسان،‌ اطلاق می­گردند.
  3. نظریه اثبات بدون تشبیه: این دیدگاه بر نفی مسلك تعطیل و تشبیه استوار بوده و راه سومی را ارائه می­دهد كه با فضای كلی آیات و روایات سازگاری بیشتری دارد.



نکته چهارم) در باب دلایل امکان پذیری شناخت خداوند گفتیم:

اولاً: در برخی روایات، دیدگاه سوم (اثبات بدون تشبیه) مورد تصریح و تآیید قرار گرفته است.

ثانیاً: آیات بسیاری دستور به تعقل و تفکر در اوصاف خدا و شناخت خداوند داده است و اگر شناخت خداوند برای بشر ممکن و میسور نبود خداوند حکیم که مبرا از هر کار بیهوده ای است چنین دستوری در آیات نورانی اش نمی فرمود.

ثالثاً: بر اساس آیات الهی فلسفه خلقت انسان عبادت خدا بیان شده(2) و خداوند انسان را به عبادت خودش امر فرموده(3) از طرفی می دانیم لازمه عبادت حضرت احدیت، شناخت و معرفت نسبت باریتعالی است. اگر شناخت و معرفت به خدای سبحان ممکن نباشد چه حقیقتی باید مورد پرستش قرار گیرد؟.

رابعاً: هنگامی كه انسان اوصافی همچون وجود، علم،‌ قدرت، حیات، و... را به خداوند نسبت می­دهد، به صورت بدیهی فهمی از آنها دارد و آنها را از همدیگر تمییز می­دهیم. لذا اگر كسی بگوید كه ما هیچ معنایی از این صفات نمی­ فهمیم، ‌بر خلاف بداهت، سخن گفته است. (4)

خامساً: تفاوت خالق و مخلوق بدین معنا نیست كه هر صفتی كه درباره مخلوق، صدق می­كند درباره خالق صدق نكند بلكه تفاوت ایندو در وجوب و امكان، قدم و حدوث ذاتی، تناهی و لایتناهی، و در بالذات و بالغیر بودن است. بر این اساس خداوند و انسان هر دو عالمند و علم نیز چیزی جز آگاهی نیست ولی خداوند عالم بالوجوب است و انسان عالم بالامكان، علم او قدیمی است ولی علم انسان حادث، علم او مطلق است و به همه چیز علم دارد ولی علم انسان محدود. و تفاوت خالق و مخلوق در دیگر صفات، نیز چنین است.(5)

با این وجود گفتیم که وقتی صفاتی را با حذف همه نقاط کاستی و ضعف و محدودیت به خدا نسبت می دهیم باز هم خدا را تسبیح کنیم که خداوند منزه است از انچه گفتیم یعنی بالاتر است شایسته تر است در وصف نمی گنجد. چنانکه در قرآن آمده: « سُبْحانَهُ وَ تَعالی‏ عَمَّا یصِفُون ‏» (6) « خدا منزه و برتر است از آنچه توصیف می‏كنند.»

بنابر این، انسان می تواند به لطف و عنایت و هدایت الهی و از راه های خاص آن به شناخت خداوند دست یابد اما نه شناخت تمام و کمال، بلکه هر کس بقدر سعه وجودی و تلاش و مجاهدتی که در این مسیر ارزشمند بکار گرفته است. بعبارتی اثبات وجود خدا و معرفت به اسماء و صفات الهی از راههایی که در قرآن بعنوان "سیر آفاقی و انفسی" گفته شده و یا توسط راههایی که حکما و متکلمان بر شمرده اند (1. راه عقل 2. راه فطرت 3. آیات و روایات 4. کشف و شهود) قابل شناخت است.

موفق باشید ...

پاورقی______________________________________ __




  1. بحار الانوار، ج 66، ص 293.
  2. و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون، ذاریات، 56.
  3. .... أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ ...؛ نحل، 36 ؛ و آیات دیگر.
  4. انديشه اسلامي، همان،‌ ص86 .
  5. مطهري، ‌مرتضي، مجموعه آثار،‌ تهران، صدرا، چاپ پنجم، 1376، ج6، صي1033-1034.
  6. انعام/آیه 100.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=42541&p=572389&viewfull=1#post572389