فایده بهشت رفتن؟!

پرسش:

 

چرا خدا انسان را به بهشت میبرد؟ فایده بهشت رفتن چیست؟ اگر بگویید «لذت» است، خب این نقص است، چرا خدا باید ما را نیازمند به لذت بیافریند که بعدش بخواهد به ما لذت بدهد درحالیکه خودش از چیزی لذت نمیبرد؟ اگر این لذت ها لازمه کمال است، خب چرا خدا ما را کامل نیافرید؟ اگر ظرفیتش را نداشتیم خب ظرفیتش را هم میداد.

 

پاسخ:

برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

لذت با رفع نیاز متفاوت است. لذت یعنی درک آنچه ملائم و سازگار با انسان باشد، بنابراین هر موجودی متناسب با درجه وجودی خودش دارای لذت است، که گاهی لذت مزاجی است و گاهی لذت عقلی. لذت مزاجی اگرچه با مرتبه الهی ناسازگار است، اما همانطور که برخی حکماء گفته اند لذت عقلی با مرتبه الهی سازگار است. (1) البته بحث بر سر لذت، مجال خود را می طلبد و نباید آن را لذت های احساسی و تغییرات احساسی و درونی دانست، چون چنین مواردی در خدا راه ندارد.

به هر حال طبق آنچه گذشت هر موجودی فارغ از محدودیت داشتن و نداشتن بالاخره در مرتبه ای است که ملائمات و سازگاری هایی دارد که درک آنها برای او لذت تلقی میشود، این اصلا ارتباطی با ناقص بودن یا نبودن ندارد. بهشت هم در نگاه دقیق باطن و ملکوت انسان و رفتارهای او در دنیاست که انسان به خاطر سازگاری آن با نفس از آن لذت میبرد

 

نکته دوم:

لذت های بهشتی اگرچه ممکن است در نگاه مردم دنیا هدف تلقی شوند اما در نگاه خداوند هدف نیستند، بلکه وسیله ای برای تشویق و ترغیب هستند، آنچه هدف است خود خداوند است. یعنی رسیدن به لقای الهی و استقرار در مقام رضوان الهی بزرگترین نعمت خداوند در بهشت بوده و هدف اصلی است، همانطور که قرآن کریم می فرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيم‏؛ خداوند به مردان و زنان باايمان، باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسكن‏هاى پاكيزه ‏اى در بهشتهاى جاودان (نصيب آنها ساخته) و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اينها) برتر است و پيروزى بزرگ، همين است‏.(2)

 

بنابراین خود خداوند و وصال الهی بالاترین نعمت است اما از آنجا که عموم مردم دنیا کشش و درک آن را ندارند، سایر نعمت ها در قرآن پررنگ تر شده، مثل پدر و مادری که برای رفتن فرزندشان به مدرسه جایزه می گذارند. در چنین شرایطی هدف فرزند رسیدن به آن جایزه است، اما هدف والدین اصل تحصیل است و البته روزی که فرزند به تحصیلات عالیه برسد متوجه میشود که اصل همین تحصیل بوده، بهشتیان هم بعد از ورود به بهشت بزرگترین نعمتشان همین وصال معشوق خواهد بود، نه حوری و باغ و بوستان.

به همین خاطر در روایات متعدد از امام علی، امام حسین و امام صادق(علیهم السلام) وارد شده است که خدا را برای خودش پرستش کنید نه برای طمع بهشت یا از روی ترس از جهنم(3)

 

نکته سوم:

در رابطه با اینکه خداوند چرا همه را کامل نیافرید باید توجه بفرمایید که لازمه کامل ترین خلقت این است که خداوند از کامل ترین مخلوق، تا ضعیف ترین مخلوق را خلق کند. چون این محدودیت های وجودی از محدودیت های فاعلی نشأت می گیرد. بنابراین هر چه خلقت از خداوند دورتر میشود و محدودیت های علت ها بیشتر میشود معلول ها و موجودات هم ضعیف تر و محدود تر میشوند، مانند نور که هر چه که از منشأ و منبعش دورتر میشود ضعیف تر میشوند.

 

این محدودیت نشأت گرفته از علت است، نه از خدا تا بفرمایید که خدا باید ظرفیت آن را هم میداد. مثلا ظرفیتی که در هسته خرما وجود دارد فقط به اندازه یک درخت خرماست، نمیشود از دانه خرما مثلا یک اسب متولد شود! این محدودیتی که هسته خرما با آن روبروست از جانب خدا نیست، از جانب علل پیشینی اوست.

 

هر موجودی از هر دسته ای و با هر محدودیتی که امکان تحقق دارد خدا نباید این فیض را از او دریغ کند، چه انسان کامل باشد، چه من و شما باشیم، چه درختان و سایر حیوانات باشند.

نتیجه گیری:

طبق آنچه گذشت روشن میشود خداوند انسان را برای رشد و تکامل و بازگشت انسان به خودش(خدا) خلق کرده است، یعنی همه ما از خدا هستیم و باید به سمت او بازگردیم(إنا لله و إنا الیه راجعون) و بهشت و تمام نعمت های بهشتی جلوه هایی از این رشد و تکامل است.

 

پی نوشت ها:

  1. ر.ک: سبحانی جعفر، الالهیات، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، قم، چاپ سوم، 1412ق، ج2، ص124.
  2. توبه:72/9.
  3. ر.ک: کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص84. شریف رضی، نهج البلاغه(صبحی صالح)، نشر هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق، کلمات قصار، ش237.

http://askdin.com/comment/1046079#comment-1046079