چقدر از هدف خلقت قانع شده اید؟

پرسش:

معمولا در فلسفه و هدف آفرینش گفته میشود: «خداوند عالم و قادر مطلق است و هیچ چیز پوچی خلق نمیکند»، بنابراین شما هدف دارید و باید ابتدا خدا را بشناسید ، بعد او را عبادت کنید و به خدا نزدیک شوید!

اما آیا این پاسخ به درستی قانع کننده است؟ مشکل من این است که من میتوانم دلیلی برای وجود تمام موجودات پیدا کنم ولی برای انسان نه، نمیدانم چرا انسان یکی از نیاز های این دنیا نیست، در این دنیا حتی درختان وجودشان از ما مهم تر است یا حتی مورچه ها ان ها همگی از نیاز های این دنیا هستند ولی ما چه؟ اگر نسل هر موجودی را تقریبا از بین ببریم برای این دنیا اتفاق بد و غیر قابل جبرانی می افتد ولی انسان چه؟

 

 

پرسش:

در مورد هدف آفرینش باید توجه کنید که ما دو نوع هدف داریم، یکی هدف فعلی که مربوط به فعل است و نفع آن به فعل میرسد، و دیگری هدف فاعلی که آن هدفی است که فاعل برای خودش در نظر گرفته است. اکنون باید توجه کنید که خداوند هدف فاعلی ندارد، یعنی از این آفرینش هیچ نفعی به خدا نمیرسد. وجود هدف فاعلی به معنای وجود نقص در خداوند است، یعنی اگر یک فاعل برای خودش هدفی داشته باشد این نشانه نقص در اوست که با فعلش به دنبال رفع آن نقص و در نتیجه تکامل است.

 

این که خداوند جهان را آفریده است به اقتضای ذات اوست، یعنی صفات او مثل علم و قدرت و جود و سخای او اقتضا می کند که خلق کند نه اینکه به خاطر هدفی برای خودش چنین کرده باشد.

 

اما خداوند هدف فعلی دارد، یعنی هدفی برای افعالش در نظر گرفته است که همین هدف فعلی موجب میشود که خلق کردن او بی هدف و بیهوده نباشد.

 

 

 

اما اینکه شما در مورد هدفمندی انسان دچار تردید شده اید به خاطر دو پیش فرض اشتباه است:

 

اول این که گمان می کنید این هدف لزوما باید برای غیر انسان باشد در حالی که چنین پیش فرضی قابل اثبات و دفاع نیست؛ مگر فایده و ثمره فقط باید برای دیگران باشد؟ اتفاقا بهترین ثمره زمانی است که به خود انسان برگردد نه دیگران! مثلا الان این حیوانات و گیاهان که برای انسان خلق شده اند و ثمره آنها به انسان برمیگردد باید خیلی خوشحال باشند؟ 

 

دوم: اشکال دوم شما این است که شما هدفمندی را منحصر در فواید مادی و دنیوی می دانید، به همین خاطر این هدفمندی را به خوبی در حیوانات و گیاهان می یابید اما در انسان نه...

 

اینکه هدفی برای انسان نمی بینید چون هدف از آفرینش انسان تعالی روح اوست، همه چیز برای انسان خلق شده، حتی جسم انسان هم برای تعالی روح او خلق شده است، و چون وزنه ای است که برای تقویت روح به پای او بسته شده است.

 

هدفی که خداوند از فعلش دارد دارای مراتب است، گیاهان و حیوانات برای انسان، و انسان برای عبودیت خلق شده  که بالاترین مرتبه عبودیت در  انسان کامل است. بنابراین هدف از خلقت این جهان خود ما هم هستیم، به همین خاطر قرآن کریم می فرماید ما همه چیز در آسمان ها و زمین را مسخر شما گرداندیم.

 

اما به هر حال اصلا مهم نیست که جهان برای انسان خلق شده باشد یا انسان ثمره ای برای جهان داشته باشد یا نه! هدف اصلی آفرینش انسان به خود انسان برمی گردد، انسان برای رشد و تکامل خودش خلق شده است، و هیچ لذتی بالاتر از این نیست. ما گاهی چون تکامل معنوی را به صورت پررنگ تجربه نکرده و طعم آن را نچشیده ایم، به صورت ناخودآگاه آن را با رشد های مادی می سنجیم و به همین خاطر ما را قانع نمی کند، و حتی نعمت های مادی بهشت را هم با رویکرد یکسان انگارانه با دنیا نگاه می کنیم به همین خاطر به بی هدفی می رسیم.

 

در حالی که لذتی که در رشد و تکامل معنوی و قرب الهی وجود دارد هرگز قابل وصف نیست، و انسان اگر طعم آن را بچشد از آن خسته نخواهد شد، خصوصا اینکه این لذت انتهایی ندارد، چرا که این لذت، لذت عشقی است که معشوق آن بی انتهاست.

 

اینکه قرآن کریم به کسانی که دغدغه خستگی و یکنواختی در بهشت را دارند میفرماید که: اهل بهشت که در آنجا جاودانه هستند هرگز از بهشت خسته نشده و تقاضای جابجایی نمی کنند (1) کلیدش همان عشق است، چون تنها چیزی که مانع خستگی میشود عشق است، به شرط آن که معشوق، معشوق حقیقی و بی انتها باشد.

 

پی نوشت ها:

1. کهف:108/18.

http://askdin.com/comment/1034118#comment-1034118