چرا کسی از خدا بازخواست نمیکند؟

پرسش:
خداوند در آیه 23 سوره انبیا می فرماید: «او هر چه می‌کند بازخواست نشود، ولی خلق از کردارشان بازخواست می‌شوند»؛ سوال من این است که چرا همیشه در تمام قوانین بشریت موجود ضعیف بازخواست می شود ولی کسی که زور دارد آسوده است؟
چرا ما با اینکه به آینده جهل داریم باید انتخاب کنیم چیست؟ انتخاب کنیم و نشود آنچه که باید می شد و بازخواست شویم چه سودی دارد؟ بر فرض مثال من می خواهم انتخاب کنم که دیگر زندگی نکنم و عقلم به این نتیجه رسیده ادامه روشن نیست و بازیچه ام، چرا باید به خاطر این انتخاب بازخواست شوم؟

 


پاسخ:
اینکه قرآن کریم می فرماید: «لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُون‏»؛ از آنچه می کند سوال نمی شود، و دیگران سوال میشوند.(1) در اینجا اصلا بحث موجود ضعیف و قوی نیست، بحث زورگویی نیست، به این معنا نیست که ما هر کاری دلمان بخواهد انجام می دهیم و کسی حق سوال کردن ندارد! بلکه منظور این است که کارهای خدا جای سوال باقی نمی گذارد. یعنی چون خداوند حکیم علی الاطلاق بوده، و حکمتش بی حد و مرز است کار او جای سوال ندارد.(2) مثل این است که می گوییم فلانی کارش حرف ندارد؛ این بدین معنا نیست که کسی حق ندارد در مورد کارش حرف بزند! بلکه منظور این است که کارش بی عیب و نقص است و جای سوال ندارد.

حکمت آن به تعبیر خود قرآن کریم چنین است: «اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون‏»؛ خداوند می داند و شما نمی دانید(3) بنابراین اینکه ما نمیتوانیم از خدا سوال بپرسیم به خاطر این است که ما با علم و حکمت محدود خودمان میخواهیم علم و حکمت نامحدود خداوند را قضاوت کنیم و این نشدنی است.

اما در خصوص جهل انسان ها به آینده، خب اولا آینده را خود ما میسازیم؛ تا وقتی ما عملی انجام ندهیم آینده ای رقم نمیخورد! به عنوان مثال اینکه یک نفر پزشک بشود یا نشود چیزی نیست که به او بگویند و او را از آن آگاه کنند تا این حقیقت رقم بخورد، بلکه در گرو تلاش و علاقه اوست که در این مسیر با جدیت گم بردارد یا برندارد. بنابراین ما باید تلاشمان را بکنیم و نتیجه را به او واگذار کنیم، قطعا با چنین منشی و چنین روشی هرگز در آینده پشیمان نخواهیم شد.

اما این که خداوند اجازه نداده که ما برخی رفتارها از جمله نیست شدن را انتخاب کنیم به این خاطر است که او افقی می بیند که ما نمی بینیم، او علم و آگاهی ای دارد که ما نداریم؛ او می داند که ما از تمام این سختی ها و مشقت هایی که به خاطر خستگی از آنها زندگی را نمی خواهیم در نهایت راضی خواهیم شد، همان طور که در روایات آمده است پس از دیدن ثواب بیماری ها آرزو میکرد دچار شدیدترین آنها میشد: «لَوْ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِي الْمَصَائِبِ لَتَمَنَّى أَنَّهُ قُرِضَ بِالْمَقَارِيض‏»؛ اگر مومن می دانست در برابر مصیبت ها چه اجری دارد آرزو می کرد گوشت بدنش با قیچی چیده شود.(4)

و همچنین زمانی که ثواب دعاهای مستجاب نشده اش را می بیند آرزو میکند که ای کاش هیچ کدام از دعاهایش مستجاب نشده بود، همانطور که امام صادق(علیه السلام) می فمایند: «فَيَتَمَنَّى الْمُؤْمِنُ أَنَّهُ لَمْ يُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا مِمَّا يَرَى مِنْ حُسْنِ الثَّوَاب‏»؛ پس بنده هنگامی که ثواب عظیم دعاهای مستجاب نشده اش را می بیند آرزو می کند کاش هیچ کدام از دعاهایش در دنیا مستجاب نشده بود.(5) خب امثال این روایات نشان میدهد اگر انسان از زندگی خسته شده است و آن را نمی خواهد دارد زود قضاوت میکند و در نهایت راضی خواهد شد، در این صورت چرا خداوند که از فرجام کار بی خبر است، به اعتراض او گوش دهد و اذن به نابودی دهد؟

مثل کودکی که نمیخواهد به مدرسه برود، اما پدر و مادر او را اجبار می کنند، هر کسی هم که بیاید تا بین ایشان قضاوت کند پدر و مادر را متهم نمیکند که چرا کودک رابه کاری مجبور می کنید که رضایت ندارد؟ چون می داند که در نهایت این کودک راضی شده و از رفتار پدر و مادر در تحصیل خودش تشکر می کند.

به نظر می رسد منشأ بسیاری از این تفکرات از سوی انسان های خداباور ؛ترس از عقوبت گناهان باشد، در حالی که کسانی باید بترسند که از صبح تا شب دارند جنایت می کنند بدون اینکه از فرجام کارشان نگران و یا بیمناک باشند، اما کسی که از روی ضعف اراده، یا جذابیت های دنیا گرفتار خطایی میشود و از این بابت ناراحت بوده و بیم پاسخگویی در برابر خالق را دارد، این انسان اصلا بخشیده شده است، همانطور که در روایات داریم که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «مَا مِنْ عَبْدٍ أَذْنَبَ ذَنْباً فَنَدِمَ عَلَيْهِ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَسْتَغْفِرَ»؛ هیچ بنده ای نیست که گناهی بکند، پس بر آن پشیمان شود، مگر آنکه خداوند قبل از آنکه استغفار کند، او را بخشیده است.(6)

بنابراین همین که کسی کاملا از گذشته اش ناراحت است، این یعنی راضی به این گذشته نیست، این یعنی کار تمام است، او هرگز مواخذه نخواهد شد! خودخوری های بی دلیل چرا؟ ترس های نا به جا که جای امید را گرفته اند چرا؟ ما باید بدانیم خدایی که در برابر ماست به لحاظ اوصاف وجودی از جمله حکمت و رحمت و مهربانی نامحدود است، در این صورت این نگرانی ها جایی ندارد.


پی نوشت ها:
1. انبیاء:23/21.
2. 5. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين‏، قم، چاپ پنجم، 1374ش، ج14، ص377
3. بقره:216/2.
4. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص255
5. همان، ج2، ص491
6. همان، ج2، ص427

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64891&p=1016923&viewfull=1#post10...