از کجا معلوم در آینده کسی نتواند مشابه قرآن بیاورد؟

پرسش:
از کجا معلوم در آینده کسی نتواند مشابه قرآن بیاورد؟

 


پاسخ:
در ابتدا چند نکته عرض می شود:
1. تحدی به آیات قرآن برای این است که بفهماند بشر بدون كمک و عنایت الهی از آوردن مثل آن عاجز است، یعنی این قرآن از توان و ظرفیت انسانی بسیار بالاتر و برتر است، و لذا کلام انسان نیست.
2. تحدی، در حقیقت امری است كه ایمان و اطمینان ناشی از معجزه بودن قرآن را استمرار می بخشد.
3. این که چهارده قرن کسی نتوانسته مثل قرآن را بیاورد، كم نیست، و بعید است از این به بعد مانندی برای قرآن آورده شود. با این وجود تا كسی مانند آن را نیاورد نمی توان فطرتی كه انسان بر اساس آن مطمئن می شود، را منكر شد.
اطمینان ما متوقف بر این نیست كه مانند آن نیاید تا بگوییم از كجا بدانیم بعد از این مانندی برای آن نمی آید، بلكه آورده شدن مورد تحدی توسط دیگری، اطمینان سابق را زائل می كند؛ پس تا آورده نشده اطمینان باقی است.

دامنه و گستره تحدی
در زمینه گستره و دامنه تحدی دو قول است:
قول معروف و مشهور این است که تحدى و همآورد خواستن قرآن فراگير است، همه جهانيان را شامل مى شود و دامنه آن براى هميشه گسترده است، همان گونه كه براى ديروز بوده براى امروز و فردا نيز پا برجا است.(1)
قول دیگر می گوید: معيار تحدى قرآن همان عجز فصحاى عرب در عصر بعثت است؛ ولى دليل اعجاز آن براى هميشه است و عرب و عجم را شامل مى باشد. عجز سخن سنجان عصر اول ـ كه اصل بلاغت و فصاحت اند ـ برهان قاطعى است براى روشن شدن مسأله تحدّى.(2)
طبق این قول، عجز سخن وران صدر اسلام و زمان نزول قرآن، برای اثبات اعجاز قرآن كفايت مى كند و نيازى به پا بر جا بودن موضع تحدى قرآن تا امروز نيست؛ زیرا قرار بوده ثابت شود این قرآن بدون ارتباط با عالَم غیب و بدون عنایت الهی نیست، و این منظور با عجز فصحای عرب از آوردن همانند آن، ثابت شده است؛ لذا معجزه و الهی بودن قرآن، به اثبات رسیده و همین کافی است.

البته بر این قول دوم، ایراد گرفته شده که: «شايد نويسنده، بيم [ترس] آن داشته كه اگر گفته شود قرآن هم چنان در موضع تحدّى خود پابرجا است، به ناگاه آتش كفر و الحاد ـ كه در ميان سخن دانان عرب كم نيست ـ زبانه كشد، در صدد مقابله برآمده و همانند قرآن سخنى موزون و استوار ارائه دهند و در پى آن، بزرگ ترين پايه و ستون استوار دعوت اسلامى، از هم فرو ريزد. ولى او بايد مطمئن باشد كه چنين اتفاقى نخواهد افتاد، زيرا قرآن بر اسلوب ويژه اى استوار است كه هرگز سخن بشرى نمى تواند به آن برسد و حتى نمى تواند نزديک آن گردد؛... .»(3)

خلاصه:
در طول این هزار و چهار صد سال، همه مخالفان تمام تلاش و قدرتشان را به کار برده اند تا بتوانند ادعای قرآن را باطل کنند، ولی نتوانسته اند. یعنی با این که به قصد ابطال ادعای قرآن، تمام سرمایه و تلاش خود را در این کار گذاشته اند، ولی ناتوان و عاجز بوده اند؛ این می تواند احتمالی معقول و منطقی بسازد و نشانه و دلیل باشد بر این که در آینده هم نتوانند همانند آن را بیاورند.
این همان است که خداوند متعال می فرماید:
«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهيرا»؛ بگو: اگر انسان [ها] و جن [ها] جمع شوند، بر اينكه همانند اين قرآن را بياورند، مانند آن را نخواهند آورد؛ و اگر چه برخى آنان، پشتيبان برخى [ديگر] باشند.(4)
و إخبار غیبی هم داده که نمی توانید: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا»؛ و اگر (چنين) نكرديد و (هرگز) نخواهيد كرد...(5)
بنابر این: همین که پس از هزار و چهارصد سال، هنوز کسی نتوانسته همانند قرآن بیاورد، این اطمینان آور است و تا موقعی که همانندی آورده نشود، این اطمینان باقی و پایدار است.

پی نوشت ها:
1. معرفت، علوم قرآنى، ناشر: موسسه فرهنگى التمهيد ـ قم‏، 1381ش، چاپ: چهارم‏، ص 369.
2. بنت الشاطى، الإعجاز البياني للقرآن‏، ناشر: دارالمعارف‏ ـ القاهرة، 1404ق/1984م، چاپ دوم‏، ص 69.
3. معرفت، علوم قرآنی، پیشین، ص 370.
4. اسراء: 17/ 88.
5. بقره: 2/ 24.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64300&p=1008995&viewfull=1#post10...