منشاء جهان هستی در آیات وروایات



پرسش: در مورد ابتدای عالم آیا ایه ای یا حدیث معتبری وجود دارد؟

پاسخ:
در مورد ابتدای خلقت و نحوه افرینش موجودات مختلف، در آیات و روایات اشاره هایی شده است. برخی از این اشاره ها اینچنین است:

الف. در آیات
خلقت اسمان و زمین و هر موجودی از آب است:

أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُونَ (آیه 30، سوره انبیاء)
آيا كافران ندانسته ‏اند كه آسمان‏ها و زمين به هم بسته و پيوسته بودند و ما آن دو را شكافته و از هم باز كرديم و هر چيز زنده‏اى را از آب آفريديم؟ پس آيا ايمان نمى ‏آورند؟
در تفسیر المیزان در مورد فراز انتهایی این آیه گفته شده:


از ظاهر سياق بر مى‏آيد كه كلمه" جعل" به معناى خلق، و جمله‏" كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ" " وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ"مفعول آن باشد، و مراد اين باشد كه آب، دخالت تامى در هستى موجودات زنده دارد، هم چنان كه همين مضمون را در جاى ديگر آورده و فرموده است: و شايد واقع شدن اين مضمون در سياقى كه در آن آيات محسوس را مى‏شمارد، باعث شود كه حكم در آيه شريفه منصرف بغير ملائكه، و امثال آنان باشد، ديگر دلالت نكند بر اينكه خلقت ملائكه و امثال آنان هم از آب باشد، و اما مساله مورد نظر آيه شريفه، يعنى ارتباط زندگى با آب، مساله‏ اى است كه در مباحث علمى به خوبى روشن شده و به ثبوت رسيده است.(1)

ب. در روایات.
در روایتی از امیرمومنان علی(علیه السلام) به این تفصیل در مورد ابتدای خلقت و نحوه افرینش بحث شده است. در این روایت بیان شده است که خلقت اسمان و زمین چگونه شروع شده و به چه کیفیتی بوده است. بیان حضرت اینگونه است:
توصیف کلی خداوند در افرینش:
أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً بِلَا رَوِيَّةٍ أَجَالَهَاوَ لَا تَجْرِبَةٍ اسْتَفَادَهَا وَ لَا حَرَكَةٍ أَحْدَثَهَا وَ لَا هَمَامَةِنَفْسٍ اضْطَرَبَ فِيهَا أَحَالَ الْأَشْيَاءَ لِأَوْقَاتِهَا
بى‏ سابقه ماده و مواد، مخلوقات را لباس هستى پوشاند، و آفرينش را آغاز كرد، بدون به كارگيرى انديشه و سود جستن از تجربه و آزمايش، و بدون آنكه حركتى از خود پديد آورد، و فكر و خيالى كه ترديد و اضطراب در آن روا دارد، موجودات را پس از به وجود آمدن به مدار اوقاتشان تحويل داد،
وَ لَأَمَ بَيْنَ مُخْتَلِفَاتِهَا وَ غَرَّزَ غَرَائِزَهَا وَ أَلْزَمَهَا أَشْبَاحَهَا عَالِماً بِهَا قَبْلَ ابْتِدَائِهَا مُحِيطاً بِحُدُودِهَا وَ انْتِهَائِهَا عَارِفاً بِقَرَائِنِهَا وَ أَحْنَائِهَا:
و بين اشياء گوناگون ارتباط و هماهنگى برقرار كرد، ذات هر يك را اثر و طبيعتى معين داد، و آن اثر را لازمه وجود او نمود، در حالى كه به تمام اشياء پيش از به وجود آمدنشان دانا، و به حدود و انجام كارشان محيط و آگاه، و به اجزاء و جوانب همه آنها عالم و آشنا بود.

پس نکته اول در مورد افرینش آن است که
اولا:ابتدای خلقت و اولین موجود، ابداعی بوده است یعنی هیچ ماده اولیه ای نداشته است.
ثانیا: خداوند متعال در افرینش و در کل در هیچ کارش، نیازی به فکر کردن و نقشه فراهم کردن ندارد.
ثالثا: خداوند در این افرینشش هیچ سودی نمی برد. به تعبیر متکلمان، خداوند در فعلش، هدفی که راجع به خودش باشد ندارد.
رابعا: خداوند همزمان با افرینش، یا به محض افرینش هر موجود را در مدار و جایی قرار میدهد که باعث هماهنگی آن با اطرافیانش بشود. این مسئله به عنوان لازمه و شرط لازم ربوبیت تکوینی معروف است.
خامسا: قبل از خلقت، خداوند از تمام موجوداتی که به وجود می آیند و نمی آیند و نیز نحوه عملکرد آنها و جایگاه هر یک اگاهی دارد.

اولین کاری که صورت گرفت: شکافته شدن جو و ایجاد فضاهای خالی برای ایجاد عالم طبیعت(اسمان و زمین)
ثُمَّ أَنْشَأَ سُبْحَانَهُ فَتْقَ‏ الْأَجْوَاءِ وَ شَقَّ الْأَرْجَاءِ وَ سَكَائِكَ ‏الْهَوَاءِ
سپس خداى سبحان جوها را شكافت، و اطراف آن را گشود، و فضاهاى خالى در آن ايجاد كرد.

خلقت آب و همراه کردن آن با باد
فَأَجْرَى فِيهَا مَاءً مُتَلَاطِماً تَيَّارُهُ مُتَرَاكِماً زَخَّارُهُ‏ حَمَلَهُ عَلَى مَتْنِ الرِّيحِ الْعَاصِفَةِ وَ الزَّعْزَعِ ‏الْقَاصِفَةِ
آن گاه آبى را كه امواجش در هم شكننده، و خود انبوه و متراكم بود، در آن فضاى باز شده روان نمود. آن را بر پشت بادى سخت وزان، و جنباننده و بر كننده و شكننده بار كرد.

فَأَمَرَهَا بِرَدِّهِ وَ سَلَّطَهَا عَلَى شَدِّهِ وَ قَرَنَهَا إِلَى حَدِّهِ الْهَوَاءُ مِنْ تَحْتِهَا فَتِيقٌ‏وَ الْمَاءُ مِنْ فَوْقِهَا دَفِيقٌ‏
به آن باد فرمود تا آب را از جريان باز دارد، و آن را بر نگهدارى آب تسلّط داد، و باد را براى حفظ حدود، و جوانب آب قرين گماشت. فضا در زير باد نيرومند، گشاده و باز، و آب جهنده بالاى سر آن در جريان.

نکته دوم اینکه
اولا: اولین کاری که توسط خداوند در افرینش صورت میگیرد این است که جو را شکافته و اطراف آن را میگشاید تا فضایی خالی شود برای ایجاد موجودات و کرات.
ثانیا: اولین چیزی که خلق میشود آبی است متلاطم و مواج که بسیار انبوده و متراکم است.
ثالثا: این آب همراه با بادی شدید و وزنده است.
رابعا: باد به امر خداوند، آب را ساکن کرده و از حرکت باز میدارد.
خامسا: ترتیب موجودات تا این لحظه از پائین به بالا اینچنین است: جو، باد، آب

ثُمَّ أَنْشَأَ سُبْحَانَهُ رِيحاً اعْتَقَمَ مَهَبَّهَاوَ أَدَامَ مُرَبَّهَاوَ أَعْصَفَ مَجْرَاهَا وَ أَبْعَدَ مَنْشَأَهَا
سپس باد ديگرى به وجود آورد كه منشأ وزش آن را مهار كرد، و پيوسته ملازم و تحريك آبش قرار داد، و آن را به تندى وزانيد، و از جاى دورش برانگيخت، آن را به برهم زدن آب متراكم، و برانگيختن امواج دريا فرمان داد.

فَأَمَرَهَا بِتَصْفِيقِ‏ الْمَاءِ الزَّخَّارِ وَ إِثَارَةِ مَوْجِ الْبِحَارِ فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ‏ السِّقَاءِ وَ عَصَفَتْ بِهِ عَصْفَهَا بِالْفَضَاءِ تَرُدُّ أَوَّلَهُ [عَلَى‏] إِلَى آخِرِهِ وَ سَاجِيَهُ [عَلَى‏] إِلَى مَائِرِهِ‏ حَتَّى عَبَّ عُبَابُهُ وَ رَمَى بِالزَّبَدِ رُكَامُهُ‏
باد فرمان يافته آب را همچون مشك شير كه براى گرفتن كره بجنبانند به حركت آورد، و آن گونه كه در فضاى خالى مى‏ وزد، بر آن سخت وزيد، اولش را به آخرش، و ساكنش را به متحركش بر مى‏گرداند، تا آنكه انبوهى از آب به ارتفاع زيادى بالا آمد، و آن مايه متراكم، كف كرد.

مطلب سوم اینکه:
اولا: باد دیگری خلق میشود تا آب ساکن را به شدت تکان داده و به حرکت وادار کند.
ثانیا: این باد، آب موجود را به شدت تکان میدهد و فضای اطراف را جمع میکند تا آب به صورت موجی عظیمی در بیاید.
ثالثا: در نتیجه تکان های شدید، مایعی در روی آب ایجاد میشود همانند کف.

فَرَفَعَهُ فِي هَوَاءٍ مُنْفَتِقٍ وَ جَوٍّ مُنْفَهِقٍ‏فَسَوَّى مِنْهُ سَبْعَ سَمَوَاتٍ جَعَلَ سُفْلَاهُنَّ مَوْجاً مَكْفُوفاًوَ عُلْيَاهُنَّ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ سَمْكاً مَرْفُوعاً بِغَيْرِ عَمَدٍ يَدْعَمُهَا وَ لَا دِسَارٍ [يَنْتَظِمُهَا] يَنْظِمُهَا
آن گاه خداوند آن كف را در هواى گشاده و فضاى فراخ بالا برد، و آسمانهاى هفتگانه را از آن كف ساخت، پايين‏ترين آسمان را به صورت موجى نگاه داشته شده، و بالاترين آن را به صورت سقفى محفوظ، و طاقى برافراشته قرار داد، بدون ستونى كه آنها را برپا دارد، و بى‏ ميخ و طنابى كه نظام آنها را حفظ كند.
مطلب چهارم: ادامه خلقت اینچنین توصیف شده است:
اولا: آن کف ایجاد شده در هوا و فضا بالا برده میشود.
ثانیا: اسمانهای هفتگانه از آن کف ساخته میشود.
ثالثا: پائین ترین اسمان به صورت موجی است.
رابعا: بالاترین اسمان به صورت سقفی محافظ بدون اینکه ستونی داشته باشد یا میخ و طنابی داشته باشد، قرار میدهد.

ثُمَّ زَيَّنَهَا بِزِينَةِ الْكَوَاكِبِ وَ ضِيَاءِ الثَّوَاقِبِ ‏وَ أَجْرَى فِيهَا سِراجاً مُسْتَطِيراًوَ قَمَراً مُنِيراً فِي فَلَكٍ دَائِرٍ وَ سَقْفٍ سَائِرٍ وَ رَقِيمٍ ‏مَائِرٍ.(2)
آن گاه آسمان را به زيور ستارگان و روشنى كواكب درخشان آرايش داد، و آفتاب فروزان و ماه تابان را در آن فلكى كه گردان، و سقفى روان، و صفحه‏اى جنبان بود روان ساخت.
در نهایت نیز، اسمان را با ستارگان و اجسام سماوی درخشان زینت می بخشد.
افتاب و ماه را در فلکی ایجاد می کند که به صورت دورانی می گردد..

فقال أبو عبد الله عليه السلام: يا أبرش هو كما وصف نفسه، كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ، و الماء على الهواء، و الهواء لا يحد، و لم يكن يومئذ خلق غيرهما، و الماء يومئذ عذب فرات، فلما أراد الله أن يخلق الأرض أمر الرياح فضربت الماء حتى صار موجا ثم أزبد فصار زبدا واحدا، فجمعه في موضع البيت(3)
آب بر هوا قرار داشت و هوا بی کرانه بود و جز این دو چیزی وجود نداشت و چون خداوند اراده کرد زمین را بیافریند فرمان داد بادها به آب وزیدند، موج پدید آمد و از موج کف پدیدار گشت، کف ها به اندازه کوه بزرگی شدند، خداوند آنها را در محل «بیت الله الحرام » [مکه معظمه] گرد آورد و از آنها زمین را پدید آورد،

در حدیثی دیگر امام باقر علیه السلام در پاسخ به سوال کسی که راجع به ابتدای خلقت سوال داشت اینچنین میفرماید:
سؤال من پيرامون نخستين چيزى است كه خدا در ميان خلقش آفريده است، زيرا برخى در پاسخ گفته‏ اند: قدر است و برخى گفته‏ اند: قلم و برخى گفته‏ اند: روح. امام باقر عليه السّلام فرمود:
درست نگفته‏ اند و من به آگاهى تو مى‏ رسانم كه خداوند تبارك و تعالى بود و چيزى جز او نبود، عزيز بود، و كسى پيش از عزّت او نبود، و اين است مفهوم اين‏ سخن پروردگار كه: سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ‏، و آفريننده پيش از آفريده بود، و اگر نخستين چيزى كه آفريده چيزى باشد از چيزى ديگر هرگز انقطاعى نمى‏ داشت و در اين صورت پيوسته چيزى با او باشد و بر آن پيشى ندارد ولى او بود و جز او با او نبود،
چيزى را آفريد كه همه چيزها را از آن آفريد و آن آب بود كه همه چيزها را از آن آفريد، و اصل هر چيز را از آب به آب پيوست، و براى آب اصلى به چيز ديگر نپيوست که او را بدان منسوب سازد،
و باد را از آب آفريد، و سپس باد را بر آب چيره ساخت، و باد متن آب را شكافت تا از آن كفى برجهيد به آن اندازه كه خواست برجهد و
از آن كف، زمينى سپيد و پاك آفريد كه در آن ترك و سوراخ و بلندى و پستى درخت نبود،
سپس آن را فراهم آورد و بالاى آب نهاد،
سپس خدا آتش را از آب آفريد و آتش، متن آب را شكافت تا از آب دودى برخاست آنقدر كه خداى مى‏خواست به آسمان برخيزد، و
از آن دود آسمانى آفريد روشن و پاك كه نه تركى در آن بود و نه سوراخى واین است معنای سخن پروردگارت که میفرماید:: السَّماءُ بَناها* رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها* وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها.
و سپس آن را درهم پيچيد و روى زمينش نهاد، و سپس اين دو آفريده را به هم پيوند داد و آسمان را پيش از زمين برافراشت.(4)


در این روایت نیز بدین نکات اشاره شده است:
نخست. خداوند ازلی است و چیزی همراه با خداوند نبود.
دوم. اولین موجودی که خداوند خلق کرد، آب بود و بقیه چیزها از آب هستند.
سوم. باد را از آب افرید و آنرا بر آب مسلط کرد.
چهارم. در اثر تحریک آب توسط باد، کفی ایجاد شد.
پنجم. از آن کف، زمین خالی ایجاد شد بدون هیچگونه پستی و بلندی.
ششم. بر روی زمین، آب قرار گرفت.
هفتم. آتش از آب خلق شد و در آب قرار گرفت.
هشتم. در اثر ارتباط اب و اتش، دودی ایجاد شد.
نهم. از آن دود، اسمانی یکپارچه ایجاد شد.
دهم. اسمان بر روی زمین قرار داده شد.
یازدهم. اسمان و زمین را با یکدیگر مرتبط کرد.

این دو روایت(رویات اول و روایت آخر)، به تفصیل در مورد نحوه افرینش و ابتدای آن سخن گفته اند.
هرچند بحث سندی در این مورد و فهم محتوای آن و اینکه مراد از آنها همین چیزی است که ما میفهمیم یا چیز دیگری است، مجالی بیشتر میطلبد.

در انتها نیز ذکر این نکته ضروری است که روایات دیگری نیز در این زمینه وجود دارد ولی به جهت اختصار از بیان آنها خودداری میکنیم.
موفق باشید.


پی نوشتها:
1.
محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، قم، نشر اسلامی، 1417ق، چاپ پنجم، ج14، ص279
2. نهج البلاغه، صبحی صالح، قم، دارالهجره، 1414ق، خطبه اول، فراز خلق عالم، صص 40و 41
3. عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، 1415ق، چاپ چهارم، ج3، ص425
4. بهشت کافی: ترجمه روضه کافی، ترجمه حمیدرضا آژیر، قم، نشر سرور، 1381ش، ص130.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=62339&p=987242&viewfull=1#post987242