بررسی اعتبار کتاب «320 داستان از معجزات و کرامات امام علی علیه السلام"

پرسش
اخیراً به کتابی با عنوان "سیصد و بیست داستان از معجزات و کرامات امام علی (ع)" نوشته آقای عباس عزیزی برخورده‌ام، با توجه به عجیب بودن برخی معجزات نقل شده در آن، می‌خواستم بدانم این کتاب چقدر معتبر است؟

پاسخ
به طور کلی اعتبار و استواری لازم برای هر مطلبی متناسب با این است که از آن چه انتظاری داریم و به چه منظوری می خواهیم از آن متن استفاده کنیم.
اگر بخواهیم اعتقاداتمان را بر امری بنا سازیم باید آن چیز محکم و استوار باشد،(1) اگر بخواهیم از داستانی برای اعتقادات بهره ببریم باید از سند محکمی برخوردار باشد، و نمیتوان اعتقادات را بر داستانهایی که سند درستی ندارند و امثال آن بنا نمود؛ اما گاهی هدف انسان کشف اعتقاد حقه نیست، بلکه با دلائل برهانی در جای خودش امامت، افضلیت، عصمت و قدرت کرامت امیرالمومنین(ع) اثبات شده است و اکنون به دنبال افزایش عشق به آن حضرت(ع) در دل مخاطب یا توصیه های اخلاقی و امثال آن هستیم، در اینجا میتوان از داستان ها و حکایات حتی اگر سند قطعی نداشته باشند بهره گرفت و عجیب بودن آنها(مادامی که عقل ستیز نباشد) و با اعتقادات ما در تعارض نباشد مشکلی ندارد. چون ما به دنبال بهره بردن اعتقادی از آنها نیستیم.

البته این رفتار کاملا حکیمانه است، چون هم اهداف متعدد است، و هم مخاطبین روحیات متفاوتی دارند. قرآن کریم هم پیامبر(ص) را برای تشویق به دین از طرق مختلف متناسب با مخاطب، و مناسب با هدفی که انتظار دارد ، دعوت نموده است: «ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَن‏»؛ با حكمت، و با اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن‏(2)
معنى" حكمت"- بطورى كه در مفردات آمده به معناى اصابه حق و رسيدن به آن به وسيله علم و عقل است، و اما" موعظه" به اين معنا تفسير شده كه كارهاى نيك طورى يادآورى شود كه قلب شنونده از شنيدن آن بيان، رقت پيدا كند، و در نتيجه تسليم گردد، و اما" جدال" عبارت از سخن گفتن از طريق نزاع و غلبه جويى است‏. بنابراين، اين سه طريقى كه خداى تعالى براى دعوت بيان كرده با همان سه طريق منطقى، يعنى برهان و خطابه و جدل منطبق مى‏ شود.(3)

لذا همان طور که حکمت و برهان در جای خودش کارآمد است، استدلالات خطابی که برهانی نیست نیز در جای خود کارآمد بوده و نقش مثبت خود را در تحریک مخاطب خواهند داشت.

با این مقدمه می رویم به سراغ کتابی که شما فرمودید، حال اینگونه پاسخ می دهیم:
کتاب فوق با توجه به اینکه مجموعه روایات و نقل ها در مورد معجزات و کرامات امیرالمومنین(سلام الله علیه) است، میزان اعتبار آن بستگی به اعتبار سندی تک تک این روایات دارد، نمی توان یک حکم کلی داد، باید تک تک بررسی شود که هر کدام از این داستان ها چقدر اعتبار دارند، ممکن است برخی معتبر باشند، و برخی نامعتبر، به همین خاطر نمیشود یکجا گفت تمام کتاب معتبر است، یا کتاب فوق اصلا معتبر نیست.

نکته دیگری که هست ممکن است در برخی موضوعات به قدری روایت فراوان باشد که نوعی تواتر معنوی شکل بگیرد، بدین صورت که نقل های متفاوت از یک حقیقت سخن به میان آورده اند که اگرچه هیچ کدام به تنهایی قابل اعتماد نیستند اما مجموع آنها اشتراکی دارند که برای ما یقینی می شود.
مثلا اگر اخبار بسیار، اما مختلف از یک تصادف برای ما آورده شود اگرچه ممکن است به خاطر تفاوت نقل ها، جزئیات تصادف را نپذیریم اما اصل تصادف را که مشترک در همه این اخبار است برای ما یقینی می شود، اینجا هم اصل صدها خبر از وقوع خارق العاده (چه معجزه و چه کرامت) از امیرالمومنین(ع) مشترک بین این اخبار است، اگرچه ممکن است هر کدام به تنهایی اثبات نشود، اما اصل صدور و وقوع چنین افعالی از آن حضرت(ع) را اثبات می سازد.
البته این به یقین رسیدن ممکن است در اشخاص، متفاوت باشد.

بنابراین آن دسته از داستان هایی که سند درستی داشته باشند، یا اگر مجموع آنها انسان را به یقین برساند می توان به عنوان کتاب معتبر در حیطه مبانی اعتقادی از آن بهره برد؛ و اما روایاتی که از سند درستی برخوردار نیستند نقل چنین داستانهایی در حیطه اعتقادات اعتبار ندارد، اما برای خطابه و موعظه می توان از آنها بهره برد و مشکلی ندارد، لازم نیست به خاطر نداشتن سند درست ،مَتّه به خشاش گذاشته شود. لذا اگر ببینیم که نقل چنین داستان هایی از نظر محتوایی مفید هست و موجب تقویت علاقه مردم به امام علی(ع) شده یا مردم را به سمت تقوا و ورع سوق می دهد، حتی اگر سند معتبری نداشته باشند مشکلی ایجاد نمی کند و استفاده از انها مانعی ندارد. اما برای اثبات اعتقادات کارایی نخواهند داشت.




_____________________________
1. رسائل فبض کاشانی، نشر مدرسه عالى شهيد مطهرى‏، چاپ اول، 1387ش، تهران، ج1، رساله اول، ص26.
2. نحل:125/16.
3. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ پنجم، 1374ش، قم، ج12، ص534

 

http://www.askdin.com/showthread.php?t=55543&p=821085&viewfull=1#post821085