لطفا تفسیر فشرده‌ای از آیات 73 تا 75 سوره اسراء به همراه برخی نکات که از این آیات استفاده می‌شود را بیان نمایید؟

سؤال:
لطفا تفسیر فشرده‌ای از آیات 73 تا 75 سوره اسراء به همراه برخی نکات که از این آیات استفاده می‌شود را بیان نمایید؟

پاسخ:
«وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنا غَيْرَهُ وَ إِذاً لاَتَّخَذُوكَ خَليلاً

وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَليلاً إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنا نَصيراً» (1)
«نزديک بود آن‌ها تو را (با وسوسه‏ هاى خود) از آنچه بر تو وحى كرده‌‏ايم بفريبند، تا غير آن را به ما نسبت دهى و در آن صورت، تو را به دوستى خود بر می‌گزينند.و اگر ما تو را ثابت قدم نمى‌ساختيم (و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودى)، نزديک بود به آنان تمايل كنى اگر چنين مى‌كردى، ما دو برابر مجازات (مشركان) در زندگى دنيا، و دو برابر (مجازات) آنها را بعد از مرگ، به تو مى‏‌چشانديم سپس در برابر ما، ياورى براى خود نمى‌يافتى».

متن آیات کریمه گویای این مطلب است که پیشنهادها و وسوسه‌هایی در مسیر سازش از سوی مشرکین به پیامبر داده شد و بدین وسیله می‌خواستند تمایل ایشان را جلب نمایند، اما از آنجا که خدای متعال خود می‌داند که رسالتش را به چه بزرگوارانی سپرده، در سخت‌ترین لحظات هم حامی و پشتیبان آن‌هاست و آنان را از هر گونه خطا و اشتباه مصون می‌دارد و در لحظات بحرانی یاری می‌نماید، لذا با شديدترين لحن، آن جناب را تهديد مى‌كند كه مبادا ذره‌ای به طرف مشركين و پیشنهادهایشان ميل نشان دهد که در آن صورت عذاب مضاعفی برای حضرتش در پی خواهد داشت.
منظور از آيه 74 که می‌فرماید: «اگر ما تو را ثابت قدم نگاه نداشته بوديم، نزديک بود به آنها تمايل پيدا كنى»، همان تثبیت الهی و مقام عصمت است.
علامه طباطبایی نکته ظریفی در اینجا بیان داشته‌اند و آن این که:
این که جواب «لولا» را خود «ركون» قرار نداده و نفرموده:
«و لو لا ان ثبتناک لقد تركن...» (یعنی اگر تو را ثابت قدم نگاه نداشته بودیم، به آن‌ها تکیه می‌کردی)، بلكه فرمود: «وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ...» (یعنی اگر ما تو را ثابت قدم نگاه نداشته بوديم، نزديک بود به آن‌ها تمايل پيدا كنى )، این تعبیر، با در نظر داشتن اينكه «ركون» به معناى كمترين ميل است، دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نه تنها به كفار میل و تکیه‌ای نكرد، بلكه نزديک به ميل و تکیه هم نشد.
و معناى مجموع آيه چنین می‌شود که: اگر ما تو را با عصمت خود پايدار نمى‏‌کردیم، به سوى آنان اندكى تمایلی پیدا می‌کردی ولی از آنجا که ما تو را استوار ساخته‌ايم، در نتيجه به آنان كمترين تمایلی هم پیدا نكردى، تا چه رسد به اينكه اجابتشان نمایی.
پس رسول خدا (
صلی الله علیه و آله) نه تنها آنان را اجابت نكرد و ذره‌‏اى ميل به ايشان هم ننمود، بلکه نزدیک این میل هم نرفت. (2)
برخی دیگر از مفسران، نظیر استاد مکارم شیرازی مطلب را به گونه‌ای دیگر تفسیر می کنند و آن این که: آيه 73 و 74 در واقع اشاره به دو حالت مختلف پيامبر (
صلی الله علیه و آله) دارد:
آیه 73 اشاره به حالت بشرى و عادى اوست که ايجاب مى‏‌كند وسوسه‏‌هاى دشمنان در او اثر بگذارد، به ویژه اگر در ظاهر مصالحى هم برای آن انعطاف به چشم بخورد، مانند اميد داشتن به اسلام سران شرک بعد از نشان دادن انعطاف، و يا پيشگيرى از خونريزى و درگيری‌هاى بيشتر و مانند آن؛ هر بشر عادى، هر چقدر هم قوى باشد، به طور طبیعی ممکن است تحت تاثير اين وسوسه‏‌ها قرار گیرد، اما در آيه 74، به جنبه روحانى و ویژگی عصمت و لطف خاص پروردگار سبحان _كه شامل حال همه پيامبران، به ویژه پيامبر اسلام است_، اشاره می‌نماید؛ بنابراین مفاد این دو آیه، پيامبر رحمت و مهربانی، از جهت طبع بشری‌اش و برای رعایت مصالحی، نزدیک بود که تحت تاثیر وسوسه‏‌ها و پیشنهادهای مشركان قرار گیرد، اما به خاطر تاييدات الهى، از شر این وساوس محفوظ و در امان ماند و کمترین اشتباه و خطایی نکرد.
اين تعبير درست همانند تعبيرى است كه در سوره يوسف آمده كه در بحرانى‏‌ترين لحظات و در اوج زمانی که ممکن بود غریزه بشری‌اش سرکشی نماید، برهان الهی و یاری حق تعالی به سراغ او آمد و او از آن مخصمه سخت رهایی بخشید؛ یعنی تا لب پرتگاه رفت اما به لطف الهی هرگز نلغزید و کاملا در امان ماند:

«وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ» (3)
«آن زن قصد او كرد و او نيز- اگر برهان پروردگار را نمى‌ديد- قصد وى مى‌ نمود. اين چنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود»

البته همان طور که آیه 75 اسراء اشاره دارد، معصوم بودن پیامبران و از جمله، پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)، جنبه اضطرارى ندارد، بلكه توأم با يك نوع خودآگاهى است كه با اختيار و آزادى اراده انجام مى‌شود، لذاست که در صورت خطا و اشتباه، به او وعده عذاب مضاعف می‌دهد! این بدان معناست که برای پیامبران هم ارتكاب گناه در چنين حالت‌هایی عقلا محال نيست، بلكه عملا به خاطر آن آگاهى و ايمان خاص، هرگز وجود خارجى نمی‌یابد و اگر فرضا وجود مى‏‌‌يافت مشمول كيفرها و مجازات‌هاى شدید الهى می‌شد. (4)
*************************
برخی نکته‌های دیگر که از آیات مورد اشاره قابل برداشت است:
1. کافران براى جذب انبيا طرح و برنامه مى‏‌ريزند؛
«كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ»
2. اگر دوستى و ارتباط با افراد و كشورها به قيمت چشم‏ پوشى از مكتب و مقدّسات باشد، بى‌ارزش است؛ «إِذاً لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا»
3. اگر لطف و نگهدارى الهى نباشد، براى مصونيّت و عصمت پيامبران هم ضمانتى نيست؛ «لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ»
4. قاطعيّت و نفوذ ناپذيرى در برابر دشمنان و کافران، از امتيازات انبياست؛ «ثَبَّتْناكَ»
5. عقب‏ نشينى در مسائل اعتقادى و اصول مكتب، نوعی تمايل و گرايش به ظالمان است و رهبران در معرض چنين خطرى مى‌باشند؛ «لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ»
6. كمترين عقب‏‌نشينى از اصول و ارزش‌ها نيز ممنوع است، زيرا براى دشمنان يک موفقيت و پيروزى حساب مى‌شود؛ «شَيْئاً قَلِيلًا»
7. خداوند، هم لطف دارد، هم قهر؛ «ثَبَّتْناكَ، لَأَذَقْناكَ»
8. ركون (و گرايش و اعتماد) به کافران، از گناهان كبيره است، چون درباره‏ اش وعده عذاب داده شده است؛ «تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ ... لَأَذَقْناكَ»
9. هر چه مقام علمى و موقعيّت اجتماعى و معنوى انسان بيشتر باشد، مسئوليّت و خطر هم بيشتر است؛ «شَيْئاً قَلِيلًا ... ضِعْفَ الْحَياةِ»
10. در برابر قهر الهى حتّى براى پيامبر نيز هيچ قدرت و مقامى نمى‌تواند مانع ايجاد كند؛ «لا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنا نَصِيراً»
11. تمايل به كفّار، سبب تنها ماندن انسان و محروم شدن از نصرت خداوند است؛ «تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ ... لا تَجِدُ ... نَصِيراً» (5)

منابع:
1. اسراء: 17 / 73_75.
2. طباطبائی، محمد حسین، الميزان، ج‏13، ص 173.
3.
یوسف: 12 / 24.
4. مکارم، ناصر و همکاران، تفسير نمونه، ج‏12، ص 211 تا 213.
5.
قرائتی، محسن، تفسير نور، ج ‏7، ص 98 تا 101.

http://www.askdin.com/thread27577-2.html