چرا وقتی كه انسان در برزخ می‌فهمد که اهل بهشت يا جهنم است، در روز قیامت نيز نامه اعمال در دست او قرار می‌گیرد؟

سؤال:
چرا وقتی كه انسان در برزخ می‌فهمد که اهل بهشت يا جهنم است، در روز قیامت نيز نامه اعمال در دست او قرار می‌گیرد؟

پاسخ:
در باب چیستی نامه اعمال گفتنی است:
از مجموع آيات و روايات استفاده مى‌شود كه همه اعمال آدمى با تمام جزئيات در نامه‏‌اى ثبت مى‌شود، و روز رستاخيز اگر نيكوكار باشد نامه اعمالش بدست راست او، و اگر بدكار باشد به دست چپ او مى‌دهند. اين نامه بدون شك از جنس كتاب و دفتر و نامه‏‌هاى معمولى، نيست، و لذا بعضى از
مفسران گفته‌اند اين نامه عمل چيزى جز «روح انسان» نمى‌باشد كه آثار همه اعمال در آن ثبت است. (1) زيرا ما هر عملى انجام مى‌دهيم خواه نا خواه اثرى در روح و جان ما مى‌گذارد. يا اينكه اين نامه عمل، اعضاى پيكر ما حتى پوست تن ما، و از آن بالاتر زمين و هوا و فضائى است كه در آن اعمال خود را انجام مى‌دهيم، چرا كه اعمال ما گذشته از اينكه در جسم و همه ذرات پيكر ما نقش مى‏‌بندند، در هوا و زمين منعكس مى‏‌شوند. فلذا چنانکه اشاره کردید در برزخ، هر کسی پیش از آنکه با نامه اعمالش مواجه باشد متوجه نتیجه و ثمره اعمالش خواهد بود فلذا در بهشت یا دوزخ برزخی به نوعی برخوردار می‌باشد.
اما در باب فلسفه نامه اعمال لازم بذکر است:
بدون شك بيان گسترده و شرح نامه اعمال در آيات قرآنى و روايات مخصوصاً با تأکید بر اينكه تمام جزئيات اعمال و سخنان و نيات در آن ثبت مى‌شود در درجه اول به منظور آثار تربيتى آن است و كراراً گفته‌ايم قرآن شرح تمام معارف واقعى را وسيله‏‌اى براى تهذيب نفوس، و تكامل ارواح، و تقويت مبانى اخلاق و تقوى، قرار داده، و به انسان‌ها هشدار مى‌دهد كه مراقب گفتار و رفتار خويش باشند كه همه چيز ثبت مى‌شود و همه آنه
ا يک جا، در قيامت بى‏ كم‏ و كاست ارائه داده خواهد شد. درست است كه احاطه علمى حضرت پروردگار جل و علا مافوق همه اينها است و كسى كه ايمان كامل به احاطه علمى خداوند و حضور وجودى او در همه جا و هر زمان دارد، نيازى به نامه اعمال ندارد، ولى در غالب مردم، توجه به اين حقيقت مى‌تواند منشأ آثار فراوانى باشد. كسى كه مى‌داند دائماً نوار ضبط صوتى همراه او است و يك دستگاه كاملا مجهز فيلمبردارى در خلوت و اجتماع از باطن و ظاهر، و درون و بيرون او، فيلمبردارى مى‏ كند، و سرانجام تمام اين فيلم‌ها، و آن نوارها، به صورت پرونده زنده و گويا و غير قابل انكارى در يك دادگاه عدل بزرگ مطرح مى‌شود، به طور يقين چنين انسانى كاملًا مراقب اعمال و رفتار و گفتار خويش خواهد بود، و تقواى نيرومندى بر درون و برون وجود او حاكم مى‌شود. ايمان به مسأله نامه عمل كه هر صغير و كبيرى در آن مستطر است و فرشتگانى كه شب و روز با انسان هستند و مأمور ثبت و ضبط اين اعمال هستند، و ايمان به اين حقيقت كه در صحنه محشر نامه اعمال در برابر ديده همگان گشوده مى‌شود و تمام گناهان پنهان در آن نمايان مى‏‌گردد و مايه رسوائى در ميان دوست و دشمن است عامل بازدارنده عجيبى از گناهان است. البته نامه اعمال نيكوكاران سبب آبرو و اعتبار و افتخار آنها مى‏‌باشد، حتى تأثیر معنوی وجود آن، از آنچه در مثال نوار و فيلم گفته شد برتر و بالاتر و مؤثرتر است و اين انگيزه مهمى بر اعمال نيك خواهد بود، ولی گاه ايمانها ضعيف است، و گاه حجاب غفلت مايه دورى انسان از اين حقايق مهم مى‏‌گردد، وگرنه ايمان به اين اصل قرآنى براى تربيت هر انسانى كافى است. (2) مضافاً اینکه اعطای نامه اعمال در روز محشر یک اثر تکوینی و حقیقی دارد. از آنجایی که بزرگترین پاداش نیکوکاران در قیامت، درک و احساس رضایت و خشنودی خداوند و نیز احساس معنوی و باطنی، قبول شدن در امتحانات الهی است. این حقیقت، در قالب دادن نامه اعمال نیکوکاران به دست راستشان (تشویق و تبریک نامه) در حضور همه اهل محشر تجلی می‌یابد و این سرآغاز پاداش‌های اخروی است. و از آن طرف بزرگترین عذاب بدکاران در قیامت، احساس حسرت و ندامت از شکست و ضایع کردن فرصتهای خدادادی و نیز عدم امکان جبران آن می‌باشد و این حالت در بهترین وضعیت از طریق دادن نامه اعمال ایشان به دست چپشان تجلی می یابد (تحقیر و تنبیه نامه) و این سرآغاز محرومیت ایشان از رحمت الهی و برخورداریشان از عذاب‌های دوزخ است. در مثل، هر دانش‌آموزی می‌داند که در طول سال و در خلال امتحانات چه کرده، درس خوان‌ها در همان زمان هم امیدوار و خوشحالند و دانش آموزان تنبل و بی‌تفاوت، در همان اوقات هم نادم و اندوهگین‌اند اما زمانی این خرسندی و شادمانی و یا اندوه و ندامت به اوج خود می‌رسد که پرونده و نامه اعمال هر دانش آموزی را به دستانش می‌سپارند تا یا در پیش همگان بدان افتخار کند و یا خجل و شرمسار و نادم باشد. این است فلسفه نامه اعمال بندگان در روز قیامت ...

منابع:
1. تفسیر صافی، به نقل از کتاب یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، ص 375. 2؛ پیام قرآن، ج 6، ص 107. بنقل از همان منبع، ص 376.

http://www.askdin.com/thread49033.html