تشخیص امتحان الهی

پرسش:
میگن باید به خدا در همه کار اعتماد کرد... ما که نمی‌دونیم خدا کجا میخواد امتحانمون کنه و کجا میخواد ما رو کمک کنه خوب اونوقت نمیشه که همینطوری اعتماد کرد... 
آیت الله بهجت مثالی دارن میگن کودک هیچ وقت نگران غذاش نیست چون شک نداره مادر و پدرش براش تهیه می‌کنن و بی‌غذا نمیمونه... ماهم باید اعتمادمون به خدا اینطوری باشه. ولی خوب معلوم نیست شاید امتحان بود اونوقت چی؟
 
 
پاسخ:
امتحان الهی مفهومی دینی است که در قرآن کریم با واژگانی همچون «بلاء»(۱)، «فتنه»(۲)، «تمحیص»(۳) و... معرفی شده است. این حقیقت، اختصاصی به صنف خاص یا گروه خاصی نداشته و همه انسان‌ها را در هر رتبه و مقامی که هستند، در برمی‌گیرد.
قرآن کریم در خصوص ضرورت امتحان الهی می‌فرماید: «آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها می‌شوند و مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند؟ و به‌یقین، کسانی را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته‌اند معلوم دارد و دروغ‌گویان را [نیز] معلوم دارد».(۴)
اما بی‌شک، مواجهه انسان‌ها با این حقیقت یکسان نیست، چه اینکه گروهی بی‌قرار شده و کفر می‌ورزند، گروهی صبوری پیشه کرده و ایمان خود را محفوظ می‌دارند و گروهی نیز در مقام تسلیم برآمده و بدان چه بر ایشان می‌گذرد، راضی و شاکرند.
با این مقدمه به سراغ سؤال یاد شده رفته و پاسخ آن را در قالب چند نکته تقدیم می‌کنیم.
 
نکته اول:
فلسفه وجود انسان در ساحت هستی، «اختیار» و انتخاب در نحوه «شدن» است. بدین معنا که «شدن» و «صِیرورَت» انسان، به دست خود اوست و برای تحقق آنچه می‌خواهد بشود، پیمودن طریق متناسب با آن لازم است. به‌عنوان مثال، اگر سنگ الماس، تمنّایی برای جواهر شدن دارد، می‌بایست تن به سایش و تراش داده و اگر گُل، آینده‌ای شکوفا را برای خود طلب می‌کند، راهی جز مقابله با آفات و پیروزی ندارد. در واقع، فلسفه امتحان الهی، به فلسفه هدف خداوند از خلقت بشر گره‌خورده و آن رسیدن به بالاترین نوع کمال است که نهایت نداشته و سیر تکامل در آن متوقف نشود که از آن با عنوان «کمال پویا» یاد می‌کنیم. برخلاف موجوداتی چون ملائکه که صاحبان «کمال ایستا» بوده و از همان ابتدای آفرینش، همه کمالات خود را بالفعل دارا هستند و به کمال جدیدی دست پیدا نمی‌کنند و مرتبه وجودی‌شان تکامل نمی‌یابد.(۵)
 
در نتیجه، مفهوم آزمون الهی با آزمون‌های بشری بسیار متفاوت است. آزمون‌های بشری برای شناخت بیش‌تر و رفع ابهام و جهل است، اما آزمایش الهی به‌منظور «پرورش و تکامل» است؛ این‌یک قانون کلی و سنّت دائمی پروردگار است که برای شکوفا کردن استعداد‌های نهفته و پرورش دادن بندگان، آنان را می‌آزماید. به این معنا که انسان‌ها را به میدان عمل می‌کِشد تا ورزیده و آزموده و پاک شوند و لایق قرب خدا گردند. چنانکه حضرت ابراهیم علیه‌السلام بعد از موفقیت در آزمون الهی، تعالی می‌یابد و سزاوار مقام امامت می‌شود.(۶)
در واقع، امتحان الهی به کار باغبانی شبیه است که دانه‌های مستعد را در زمین‌های آماده می‌پاشد. دانه‌ها با استفاده از مواهب طبیعی شروع به رشد می‌کنند و با مشکلات می‌جنگند و با حوادث پیکار می‌نمایند و در برابر طوفان‌های سخت و سرمای کشنده و گرمای سوزان، ایستادگی به خرج می‌دهند تا درختی تنومند بار آید که بتواند حیاتی طیبه و پر ثمر را به خود ببیند.
قرآن کریم به این انگیزه در امتحان خداوند تصریح کرده و میفرماید: «و تا خداوند آنچه را که در سینه‌های شماست بیازماید و آنچه در دل‌های شماست، مصفا سازد و خداوند از آنچه در سینهها است آگاه است».(۷)
 
نکته دوم:
امتحانات الهی مطابق با ظرفیت‌ها و توانایی‌های انسان تفسیر می‌شود و این‌گونه نیست که یک عمل واحد، ارزیابی واحدی را برای همه انسان‌ها در پی داشته باشد. به‌عبارت‌دیگر هر کس امتحانی مطابق با ظرفیت‌های خود را پیش رو داشته و در پس تمام رخدادهای زندگی، نمره قبولی هر کس، متناسب با سطح استعدادها و توانایی‌های او داده می‌شود.
در نتیجه این‌گونه نیست که در مسئله صبر بر یک رویداد، میان انسانی که ذاتاً صبور و مقاوم است و انسانی که از این نظر دچار نقص و خدشه است، تفاوتی در ارزیابی وجود نداشته باشد. قطعاً کسی که سعی بیشتری را در جهت دستیابی به صفت صبر از خود بروز می‌دهد اجر بیشتر و نمره قبولی بالاتری را نیز دریافت خواهد کرد. چه اینکه به فرموده قرآن کریم، «برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست».(۸)
 
نکته سوم:
برخلاف آنچه در اذهان مردم وجود دارد، این‌گونه نیست که امتحان الهی تنها مربوط به بخشی از زندگی، آن‌هم بخشی که آکنده از ناراحتی و نقصان است باشد. چراکه با توجه به آموزه‌های اسلامی، همه زندگی انسان، صحنه امتحان الهی است و انسان گاهی به فقر، گاهی به ثروت، گاهی به بیماری، گاهی به‌سلامت، گاهی به پیری و گاهی نیز به جوانی امتحان می‌شود.
همچنانکه قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید: «و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود».(۹) و یاد درجایی دیگر، به فقر و ثروت اشاره کرده و این‌گونه هر دو را مصداق امتحان الهی معرفی می‌نماید: «امّا انسان، هنگامی‌که پروردگارش وی را میآزماید و عزیزش میدارد و نعمت فراوان به او میدهد، میگوید: «پروردگارم مرا گرامی داشته است- و امّا چون وی را میآزماید و روزیاش را بر او تنگ می‌گرداند، میگوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است، هرگز چنین نیست».(۱۰)
 
نتیجه آنکه: مؤمن همواره در حال آزمون است؛ زیرا امتحان خداوند، مشروط به زمان و حالتی خاص نیست. پیروزی و شکست، سختی و آسانی، بیماری و تندرستی و... همه برای مؤمن بستر آزمون است؛ در جهان طبیعت همه‌چیز، حتی آثار و نتایج دنیایی اعمال انسان که در این جهان به او می‌رسد، می‌تواند بستر آزمون باشد... [حتّی] امتحان به سرّاء و خوشی از امتحان به ضرّاء و ناخوشی، دشوارتر است؛ زیرا آنکه گرفتار فقر و بیماری و مانند آن است غالباً به سبب آگاهی از ابتلای خود، ذاکر و صابر است؛ اما کسی که در گشایش و آسایش است چون غالباً نمی‌داند که به دارایی و سلامتی و مانند آن مبتلاست به‌غفلت می‌گذراند و در حال سرخوشی سرکشی می‌کند.(۱۱)
 
نکته چهارم:
نکته دیگری که باید در اینجا بدان توجه داشت این است که بلایا و مصائب، خاستگاه‌ها و اقسام گوناگونی دارند و بسیاری از مصائب و بلایا (همچون فقر و بیماری) ساخته و پرداخته خود انسان بوده و براثر گناه و خطای خود یا اطرافیان حاصل می‌شود؛ چنانکه ویروس کرونا توسط انسان‌های دیگر در جهان منتشر شد یا جنگ و تحریم‌های اقتصادی مشکلاتی را برای مردم ایجاد می‌کند. در حقیقت این نوع از مصائب، همان آثار وضعی اعمال انسان است که از ناحیه اختیار و اراده او حاصل‌شده و زاییده اندیشه و عمل خود او یا اطرافیان او به‌حساب می‌آید.
در نتیجه هرچند انسان به‌واسطه مصائب خود ساخته نیز مورد امتحان و ابتلاء قرار می‌گیرد، اما باید توجه داشت که فاعل مباشر و مستقیم این مصائب، خود شخص بوده و خداوند فاعلیت مستقیمی در نزول بلا بر او نداشته است.
این همان حقیقتی است که قرآن کریم آن را این‌گونه بیان می‌دارد که: «و هر [گونه‌] مصیبتی به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیاری چشم‌پوشی می‌کند».(۱۲)
 
نکته پنجم:
فقر و بیماری و مشکلاتی که دامن‌گیر انسان می‌شود، او را در معرض امتحان قرار می‌دهد. برخی بی‌تابی می‌کنند و برخی باتدبیر و امید به خدا، به تلاش و کوشش می‌پردازند تا بر این مشکل غلبه کنند و به لطف و مهربانی خدا، اعتماد دارند و مطمئن که اگر هم به سبب تزاحم علل طبیعی یا مزاحمت‌های انسانی و گره‌های اقتصادی، به موفقیت مادی و ظاهری نرسند، خداوند تلاش آن‌ها را دیده و برای ایشان اجر و پاداش در نظر می‌گیرد.
در واقع، در برابر این مشکلات و امتحان الهی، یا به پیروزی می‌رسیم و بر آن‌ها غلبه می‌کنیم یا اینکه موفق نمی‌شویم. در هر دو صورت، خداوند نیت و تلاش و صبر انسان را لحاظ کرده و اجرش را ضایع نمی‌سازد. مؤمن راستین به این وعده الهی معتقد است و پس از جزم کردن عزم خود، به خداوند توکل می‌کند و به او اعتماد دارد: «اما هنگامی‌که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».(۱۳)
 
نتیجه
ازآنچه بیان شد روشن می‌شود که امتحانات الهی متنوع است و گاه با سلامتی و ثروت است و گاهی با بیماری و فقر. در همه این‌ها، انسان در معرض امتحان است و باید صبر و تلاش نماید و بداند که متناسب با کوشش و موقعیتی که دارد، اجرش نزد خدا محفوظ است، خواه در دنیا پیروز شود و خواه نه. ازاین‌رو، امتحان الهی و اعتماد به خدا، منافاتی ندارند.
 
 
 
کلمات کلیدی
امتحان الهی، اعتماد به خدا، توکل به خدا، فلسفه امتحان الهی.
 
پی‌نوشت‌ها:
۱. سوره بقره، آیات ۱۲۴ و ۱۵۵؛ سوره آل‌عمران، آیه ۱۵۴؛ و غیره.
۲. سوره انعام، آیه ۵۳؛ سوره اعراف، آیه ۱۵۵؛ و غیره.
۳. سوره آل‌عمران، آیات ۱۴۱ و ۱۵۴.
۴. سوره عنکبوت، آیات ۲ و ۳ أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَکُوا أَنْ یقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یفْتَنُونَ؛ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ.
۵. سوره صافات، آیات ۱۶۴-۱۶۶ وَ مَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ-وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ-وَ إِنَّا لَنَحْنُ المُسَبِّحُونَ.
۶. سوره بقره، آیه ۱۲۴ وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً.
۷. سوره آل‌عمران، آیه ۱۵۴  وَ لِیبْتلی اللّهُ ما فی صُدرِوکم وَ لِیمَحِّصَ ما فی قُلُوبِکُم و اللّهُ علیمٌ بِذاتِ الصُّدورِ.
۸. سوره نجم، آیه ۳۹ وَأَنْ لَیسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی.
۹. سوره انبیاء، آیه ۳۵ وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیرِ فِتْنَهً.
۱۰. سوره فجر، آیه ۱۵-۱۷  فَأَمَّا الْانسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَئهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیقُولُ رَبی أَکْرَمَنِ- وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَئهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزْقَهُ فَیقُولُ رَبی أَهَانَنِ-کلّا....
۱۱. جوادی آملی عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۸ ش، ج۸، ص۴۸۵.
۱۲. سوره شوری، آیه ۳۰  وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیدِیکُمْ وَیعْفُو عَنْ کَثِیرٍ.
۱۳. سوره آل عمران، آیه ۱۵۹  فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ.