معنا ومفهوم امتحان الهی

پرسش:

چرا هر جا بلایی بر سر بدبخت و بیچاره ها می آید، می گویند امتحان الهی است؟

 

پاسخ:

در جواب اجمالی باید چند نکته را مد نظر قرار داد. اولا همه زندگی و برای همگان امتحان الهی است. ثانیا تنها نکته مورد توجه در امتحان الهی صبر نیست. ثالثا با دیده دیگری نیز می توان به بلا نگریست و آن را مثبت دید.

اما در توضیح سه نکته فوق باید گفت:

۱-همان گونه که فقر فقرا برای آنها، امتحان الهی است، ثروت اغنیاء برای نیز برای آنها امتحان الهی است. و همان گونه که درون آسایش و رفاه، آزمایش می شویم، در سختی ها و بلایا نیز آزمایش می شویم. و به طور خلاصه هیچ لحظه ای از زندگی ما، جدای از امتحان الهی نیست. و نباید فکر کنیم که امتحان الهی تنها برای عده ای و آن هم در لحظات خاصی از زندگی آنهاست.

فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ * وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ [ فجر/۱۵ , ۱۶] امّا انسان هنگامى كه پروردگارش او را براى آزمايش، اكرام مى‏ كند و نعمت مى‏ بخشد (مغرور مى‏ شود و) مى‏ گويد: «پروردگارم مرا گرامى داشته است!» و امّا هنگامى كه براى امتحان، روزيش را بر او تنگ مى‏ گيرد (مأيوس مى‏ شود و) مى‏ گويد: «پروردگارم مرا خوار كرده است!»

و نکته ای که سبب می شود، عده ای به امتحان الهی در سختی و فقر و ... اعتراض کنند، آن است که حقیقت امتحان را درک نمی کنند و زندگی جاویدان اخروی در پیش روی آنها نیست و به همین خاطر عده ای از آنها طالب این هستند که حتی اگر بنا بر آزمایش و امتحان است، این امتحان همراه با رفاه و سرخوشی باشد!

۲-اگر چه توجه به زندگی اخروی، و ماهیت سختی های دنیا، برای انسان تسکین دهنده است و انسان با توجه به ثمره آزمایش می تواند، سنگینی آن را برای خودش سهل و آسان کند (همان گونه که هر کارگری به خاطر مزد، سختی کار را با اختیار خود تحمل می کند)،  اما نباید از این نکته غافل شد که تنها توصیه در هنگام سختی ها، صبر نیست. بلکه در بسیاری از مواقع، دستور داریم که علیه سختی ها، طغیان نیز بکنیم. به عنوان نمونه گرسنگی فقرا، به دلیل کمبود منابع غذایی نیست. بلکه به دلیل چپاولگری یک عده از انسان های زیاده خواه است. و مسلمانان موظف هستند با این مستکبرین و زیاده خواهها مبارزه کنند و عدالت را بر روی کره زمین برقرار سازند. و نظیر این مطلب است همه مواردی که سختی ها، به دلیل ظلم و ستم گروهی از انسان ها ایجاد می شود.

۳-اگر افق دید انسان وسیع تر شود، سختی ها را به گونه دیگری می بیند. طفل که سطح درک و شعورش کم است، در مقابل آمپول بی تابی می کند و تا حد توان از آن فرار می کند. اما همین طفل بعد از رشد به جایی می رسد که نه تنها از آمپول فرار نمی کند، بلکه با انتخاب خویش، بدنش را در اختیار جراح قرار می دهد و نه تنها شاکی نمی شود، بلکه خود را مدیون جراح نیز می داند! و به هر نحو ممکن از او تشکر می کند.

سختی های دنیا نیز همین گونه است. ورزشکاری که به دست خود وزنه بسته است و آن را تکان می دهد، می تواند وزنه ها را از دست خویش باز کند و با راحتی بسیار دست را تکان دهد، اما در این صورت دیگر بازوانش قوی نخواهد شد.

اگر انسان افق دید وسیع تری داشته باشد، می بیند که سختی ها، موتور حرکت او هستند. و کافیست که جهت گیری خود را صحیح کند تا این سختی ها، او را به اوج برسانند. اما کسی که این نکته را نمی پذیرد و جهت گیری اش را صحیح نمی کند، سختی ها تنها او را به در و دیوار می کوبند و جز رنج و فرسودگی برایش ارمغانی ندارند!

همچنین آنان که حکمت ها را در می یابند، ضرورت سختی را می فهمند. سختی هاست که به ما می آموزاند دنیا جای ماندن و آسایش نیست. و نباید به آن دل بست. نکته ای که درک آن برای رفاه زدگان سخت تر خواهد شد و شاید هرگز متوجه این معنا نشوند که:

أَ تُتْرَكُونَ في‏ ما هاهُنا آمِنينَ [شعراء/۱۴۶] آيا شما تصوّر مى ‏كنيد هميشه در نهايت امنيّت در نعمتهايى كه اينجاست مى‏ مانيد.

که حتی اگر در اوج رفاه باشی، همین سوال، عیش رفاه را تباه می کند. که دنیا همیشه متبدل است و هوای خوش بهارش، می تواند با یادآوری گرمای طاقت فرسای تابستان، و سرمای شدید زمستان نیز تباه شود.