آیا باید طلب مرگ اختیاری کرد یا باید منتظر مرگ طبیعی بود؟

سؤال:
چرا انسان هیچ وقت نمی‌تواند با استفاده از اختیار خود مرگ را طلب کند و همیشه باید منتظر رسیدن این روز باشد که بتواند از این دنیا فانی و پوچ خارج شود؟

پاسخ:
نگاه به دنیا اگر نگاه صحیحی باشد نه تنها طلب خروج از دنیا نخواهیم کرد؛ بلکه از خدا می‌خواهیم که لحظه‌ای بیشتر به ما مجال زیست در این دنیا را به ما بدهد. دنیا در لسان روایات به مزرعه آخرت تعبیر شده است. امام علی (علیه السلام) الاخره" یک کشاورز خوب آن گاه می‌تواند وقت برداشت محصول خوبی داشته باشد که در طول زراعت خود وقت کافی و امکانات کشت داشته باشد. در سیره اهل بیت (علیهم السلام) می‌بینیم که از خدا طلب می‌کردند که عمرشان را برای عبادت طولانی قرار داده و حتی در واقعه عاشورا امام حسین (علیه السلام) شب عاشورا را از دشمن وقت می‌گیرد تا به عبادت و راز و نیاز با خدا بپردازد این واقعا برای ما یک درس بزرگ است و گرنه چه فیضی بالاتر از شهادت در راه خدا و چه مقامی بالاتر از شهادت آن هم برای امام حسین (علیه السلام) که سید الشهدا است. او که می‌داند که با شهادت به بالاترین مرتبه قرب الهی رسیده و به مقام نفس مطمئنه می‌رسد؛ ولی با این حال از دشمن یک شب دیگر را مهلت می گیرد تا به راز و نیاز بپردازد.
امام سجاد (علیه السلام) این مهم را تکمیل می‌کند و از خدا می‌خواهد که «مادامی که زندگی ام مرتع شیطان شود مرا مهلت نده و جان مرا بگیر» آری دنیا سرای عمل است و انسان بایستی در این دنیا ابدیتی برای خود بسازد که شالوده آن در این دنیا ریخته می‌شود.
پس دنیا را باید وسیله قرار داد برای آخرت و هیچ عاملی، زوال وسیله عمل خود را نمی‌خواهد. فلسفه دعا برای طول در لسان ائمه (علیهم السلام) نیز همین است طول عمر برای عبادت بیشتر و تقرب بیششتر به خدا. و برای ما این است که اول این که عبادت بیشتری بکنیم و ثانیا اگر گناهی کرده ایم توبه کنیم. اما این که در ادبیات دینی داریم که منتظر مرگ باشید نه با این معنا است مرگ را طلب کنید و نه به این معنا که دست روی دست بگذارید تا مرگ شما برسد بلکه منتظر آمدنش باشید به این صورت که وسایل را برای این سفر فراهم کنید و زاد و توشه برگیرید. انتظار دو گونه است یک انتظار مثل انتظار انسان در ایستگاه اتوبوس برای سوار شده بر آن. و دیگری انتظار انسان برای پذیرایی از یک میهمان مهم. در اولی انسان باید دست روی دست بگذارد تا اتوبوس برسد و در دومی باید مقدمات را فراهم کند غذا بپزد خانه را مرتب کند اسفند را آماده سازد و ... انتظار مرگ از نوع دوم است انتظار پویا نه انتظار میرا. اگر نگاه انسان به دنیا این گونه شد و نگاه انسان به مرگ آن گونه، دیگر زندگی در این دنیا بیهوده و پست جلوه نمی‌کند بلکه مقدس و لازم می‌نمایاند. و از خدا می‌خواهد اگر لحظه‌ای هم شده او را در دنیا بیشتر نگاه دارد.

http://www.askdin.com/thread27333.html