آیا مرتدین هم از باقی مانده گل امامان خلق شده‌اند؟

سؤال:
آیا مرتدین هم از باقی مانده گل امامان خلق شده‌اند؟

پاسخ:
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلايَتِنا يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ويَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا.
شيعيان ما از باقيمانده گل ما آفريده شده‌اند، ولايت ما در سرشت آنان عجين گشته است، آنان با خوشي ما خوشحال و با ناراحتی ما ناراحتند.
اللهم ان شيعتنا منا خلقوا من فاضل طينتنا و عجنوا بماء ولايتنا اللهم اغفر لهم من الذنوب ما فعلوه اتكالا علينا.
امام صادق (علیه السلام) خدايا همانا شيعيان ما از اضافه گل ما خلق شدند و خاك وجود آنان با آب ولايت ما آميخته شده است. خدايا گناهان آنان را ببخشاي زيرا كه آنان به اميد و توكّل به من مرتكب آن گناهان شدند
برای این که به جواب سوال نزدیک‌تر شویم می‌بایست شیعه در نگاه اهل بیت (علیهم السلام) را به طور مختصر، بررسی کرده آن گاه به فرق آن با محب بپردازیم و سپس به سراغ جواب سوال شما برویم.
امام حسن (علیه السلام) فرمود: مردی به پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: فلان كس به همسر همسایه خود چشم می‌دوزد و اگر امكان عمل نامشروع دست دهد كوتاهی نمی كند، پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) غضبناك شد و فرمود: او را حاضر كنید، مردی كه در كنار پیامبر بود گفت: یا رسول الله او از شیعیان شما است و به علی (إمیر المؤمنین) (علیه السلام) عشق می ورزد و از دشمنان ما بیزاری می‌جوید. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: نگو كه چنین كسی از شیعیان ما است، او دروغگو است زیرا شیعیان ما آن هایی هستند كه همگام با ما و پیرو ما در اعمال باشند. (1)
عَنْ أمِیرِ الْمُؤمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلامُ) قالَ: إخْتَبِرُوا شِیعَتی بِخِصْلَتَیْنِ فاِنْ كانَتا فِیهِمْ فَهُمْ شِیعَتِی: مُحافَظَتُهُمْ عَلی أوْقاتِ الصَّلَواتِ وَ مُواساتُهُمْ مَعَ إخْوانِهِمْ الْمُؤْمِنِینَ بِالْمالِ وَ إنْ لَمْ تَكُونا فِیهِمْ فَاغْربْ ثُمَّ اَغْرَبْ. (2)
امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: شیعیان مرا به دو خصلت امتحان كنید كه اگر دارای این دو خصلت بودند شیعه‌اند: اهمّیّت به نماز در اوّل وقت و دستگیری برادران دینی خود با مال، اگر این دو در آن ها نبود، از ما دورند و دورند و دورند!
عِنِ الصَّادِقِ (عَلَیْهِ السَّلامُ) قالَ: إمْتَحِنُوا شِیعَتَنا عِنْدَ ثَلاثٍ: عِنْدَ مَواقِیتِ الصَّلاه كَیْفَ مُحافِظَتُهُمْ عَلَیْها، وَ عِنْدَ أسْرارِهِمْ كَیْفَ حِفْظِهِمْ لَها، عِنْدَ عَدُوِّنا، وَ إلی أمْوالِهِمْ كَیْفَ مُواساتِهِمْ لِإخْوانِهِمْ فِیها. (3)
امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: شیعیان و پیروان ما را در سه مسأله امتحان كنید: اهمّیّت به اوقات نماز كه آیا اوّل وقت نماز را بر پا می‌دارند یا خیر، حفظ اسرار یعنی در حفظ اسرار و مسائل محرمانه كوشا هستند یا خیر، و از حیث توانمندی‌های مالی یعنی آیا در مال خود برای برادران دینی سهمی قائل هستند و دست آن‌ها را می‌گیرند یا خیر.
عَنِ الْباقِرِ (عَلَیْهِ السَّلامُ) قالَ: فَوَ اللهِ ما شِیعَتُنا إلّا مَنِ اتَّقِی اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أطاعَهُ وَ ما كانُوا یُعْرَفُونَ یا جابِرُ إلّا بِالتَّواضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ اَداءَ الْآمانَه وَ كَثْرَه ذِكْرِ اللهِ، وَ الصُّومِ وَ الصَّلاه وَ الْبِرِّ بِالْوالِدَیْنِ وَ التَّعَهُّدِ لِلْجَیْرانِ مِن الْفُقَراءِ وَ أهْلِ الْمَسْكَنه وَالْغارِمِینَ وَ الْأیْتامِ، وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ تَلاوَه الْقُرآنِ وَ كَفَّ الْألْسُنِ عَنِ النّاسِ إلّا مِنْ خَیرٍ، وَ كانُوا اُمَّه عَشائِرُهُمْ قالَ جابِرُ: فَقُلْتُ: یابْن رَسُولِ اللهِ ما نَعْرِفُ الْیَوْمَ أحَداً بِهذِهِ الصِّفَه، فَقالَ: یا جابِرُ لا یَذْهَبَنَّ بِكَ الْمَذاهِبُ حَسَبَ الرَّجُلَ أنْ یَقُولَ: اُحِبَّ عَلِیَّاً وَ أتَوَلّاهُ، ثُمَّ لا یَكُونُ مَعَ ذلِكَ فَعّالاً فَلَوْ قالَ: إنِّی اُحِبُّ رَسُولِ اللهِ؛ فَرَسُولُ اللهِ خَیْرٌ مِنْ عَلِیٍّ ثُمَّ لا یَتْبِعُ سَرِیرَتَهُ وَ لا یَعْمَلُ بِسُنَّتِهِ ما نَفَعَهُ حُبُّهُ إیّاهُ شَیْئاً. (4)
امام باقر (علیه السلام) فرمود: به خدا قسم شیعه ما نیست مگر كسی كه دارای تقوی است و تنها از خدا اطاعت كند، ای جابر آن‌ها را نمی‌شناسی مگر از راه تواضع، خشوع، امانت داری، همیشه به یاد خدا بودن، روزه داری، نماز، نیكی به پدر و مادر، پایبندی به اخلاق حسنه احترام به همسایه و توجه به فقراء، درماندگان، در سفر ماندگان و یتیمان، راستگویی، تلاوت قرآن، خویشتن داری، و پرهیز از مردم آزاری و در زندگی أمین و درستكار هستند. جابر گفت: امروز من كسی را به این صفات نمی‌بینم، امام فرمود: ای جابر وجود خط مشی‌های گوناگون در جامعه و از این كه تنها بعضی به راه صحیح روی آورده‌اند، موجب غرور تو نشود و به این نكته بیندیشی كه تو دوستدار علی هستی اگر كسی بگوید من علی (علیه السلام) را دوست دارم و پیرو او هستم ولی قدمی در این صراط بر ندارد، او حتی بگوید من پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دوست دارم و رسول خدا بهتر از علی (علیه السلام) است، ولی تابع سیره او نباشد و در عمل به سنت او پایبند نباشد، هیچ نفعی از این دوستی، (دوستی علی و پیامبر) نمی‌برد.. وَ فِی الْحَدِیثِ: شِیعَتُنا أهْلُ الْهُدی وَ أهْلُ التُّقی وَ أهْلُ الْخَیْرِ وَ أهْلُ الْخَیْرِ وَ أهْلُ الإیمانِ وَ إهْلُ الفَتْحِ وَ الظَّفَرِ. (5)
در حدیث آمده است: شیعیان ما أهل هدایت و تقوی و أهل خیر و نیكی و أهل ایمان و أهل فتح و ظفرند.
عَنِ الْباقِرِ (عَلَیْهِ السَّلام) قالَ: فَوَ اللهِ ما شِیعَتُنا إلّا مَنِ اتَّقِی اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أطاعَهُ وَ ما كانُوا یُعْرَفُونَ یا جابِرُ إلّا بِالتَّواضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ اَداءَ الْآمانَه وَ كَثْرَه ذِكْرِ اللهِ، وَ الصُّومِ وَ الصَّلاه وَ الْبِرِّ بِالْوالِدَیْنِ وَ التَّعَهُّدِ لِلْجَیْرانِ مِن الْفُقَراءِ وَ أهْلِ الْمَسْكَنه وَالْغارِمِینَ وَ الْأیْتامِ، وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ تَلاوَه الْقُرآنِ وَ كَفَّ الْألْسُنِ عَنِ النّاسِ إلّا مِنْ خَیرٍ، وَ كانُوا اُمَّه عَشائِرُهُمْ قالَ جابِرُ: فَقُلْتُ: یابْن رَسُولِ اللهِ ما نَعْرِفُ الْیَوْمَ أحَداً بِهذِهِ الصِّفَه، فَقالَ: یا جابِرُ لا یَذْهَبَنَّ بِكَ الْمَذاهِبُ حَسَبَ الرَّجُلَ أنْ یَقُولَ: اُحِبَّ عَلِیَّاً وَ أتَوَلّاهُ، ثُمَّ لا یَكُونُ مَعَ ذلِكَ فَعّالاً فَلَوْ قالَ: إنِّی اُحِبُّ رَسُولِ اللهِ؛ فَرَسُولُ اللهِ خَیْرٌ مِنْ عَلِیٍّ ثُمَّ لا یَتْبِعُ سَرِیرَتَهُ وَ لا یَعْمَلُ بِسُنَّتِهِ ما نَفَعَهُ حُبُّهُ إیّاهُ شَیْئاً. (6)
امام باقر (علیه السلام) فرمود: به خدا قسم شیعه ما نیست مگر كسی كه دارای تقوی است و تنها از خدا اطاعت كند، ای جابر آن‌ها را نمی‌شناسی مگر از راه تواضع، خشوع، امانت داری، همیشه به یاد خدا بودن، روزه‌داری، نماز، نیكی به پدر و مادر، پایبندی به اخلاق حسنه احترام به همسایه و توجه به فقراء، درماندگان، در سفر ماندگان و یتیمان، راستگویی، تلاوت قرآن، خویشتن داری، و پرهیز از مردم آزاری و در زندگی أمین و درستكارند. جابر گفت: امروز من كسی را به این صفات نمی‌بینم، امام فرمود: ای جابر وجود خط مشی های گوناگون در جامعه و از این كه تنها بعضی به راه صحیح روی آورده‌اند، موجب غرور تو نشود و به این نكته بیندیشی كه تو دوستدار علی هستی اگر كسی بگوید من علی (علیه السلام) را دوست دارم و پیرو او هستم ولی قدمی در این صراط بر ندارد، او حتی بگوید من پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دوست دارم و رسول خدا بهتر از علی (علیه السلام) است، ولی تابع سیره او نباشد و در عمل به سنت او پایبند نباشد، هیچ نفعی از این دوستی، (دوستی علی و پیامبر) نمی برد.
وَ عنِ الْباقِرِ ـ عَلَیْهِ السَّلامُ ـ قالَ: فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مُطِیعاً للهِ یَنْفَعُهُ وَلایَتُنا وَ مَنْ كانَ مِنْكُمْ عاصِیاً للهِ لَمْ تَنْفَعْهُ وَلایَتُنا، و قالَ: ... وَ مَنْ كانَ اللهُ مُطِیعاً فَهُوَ لَنا وَلِیٌّ وَ مَنْ كانَ للهِ عاصِیاً فَهُوَ لَنا عَدُوٌّ وَ ما تَنالُ وَلایَتُنا إلا بالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ. (7)
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: از شما «شیعیان» كسی كه مطیع خدا باشد، دوستی ما برای او سودمند است و كسی كه عاصی است حب و دوستی ما برای او سودی نخواهد داشت و نیز فرمود: كسی كه مطیع (بی چون و چرای) خدا است او دوست ما است و كسی كه نسبت به دستورات خدا عاصی باشد او دشمن ماست و به دوستی و ولایت ما نمی رسد كسی جز از راه «عمل» و «پرهیزكاری».
قالَ أمِیرِ الْمُؤمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلامُ): «شِیعَتُنا الْمُتَباذِلُونَ فِی وِلایَتِنا إذا غَضِبُوا لَمْ یَظْلِمُوا» (8)
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: شیعیان ما آن‌هایی هستند كه بذل و بخشش آنان، بر مبنای ولایت ما صورت می‌پذیرد (ما را معیار اعمال نیک خود می‌دانند) و افزود: هنگامی كه آن‌ها به خشم آمدند (از حق منحرف نگشته و) به ظلم روی نمی‌آورند.
قالَ أبُو عَبْدِ اللهِ (عَلَیْهِ السَّلامُ): إنَّ اللهَ تَبارَكَ وَ تَعالی زَیَّنَ شِیعَتَنا بِالْحِلْمِ و غَناهُمْ بِالْعِلْمِ لِعِلْمِهِ بِهِمْ قَبْلَ أنْ یَخْلُقَ آدَمَ ـ عَلَیْهِ السَّلامُ). (9)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند متعال، شیعیان ما را به صفت حلم و بردباری زینت بخشید و در پوششی از علم و آگاهی آنان را مزیّن ساخت حتّی قبل از آن كه خلقت جد ما آدم صورت پذیرد.
عَنِ الْاِمامِ الصَّادِقِ (عَلَیْهِ السَّلامُ) قالَ: یا مَعْشَر الشِّیعَه إنَّكُمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَینا كُونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَكُونُوا عَلَیْنا شَیْناً. (10)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: ای گروه شیعیان، شما به ما منسوب هستید پس مایه زینت ما باشید و باعث آبرو ریزی ما نباشید.
عَنِ الصّادِقِ (عَلَیْهِ السَّلامُ) قالَ: كَذِبَ مَنْ زَعَمَ أنَّهُ مِنْ شِیعَتِنا وَ هُوَ مُمْتَسِّكٌ بِعُرْوه غَیْرِنا. (11)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: كسی كه به رهبری غیر ما گردن نهد او در ادّعای شیعه بودند خود دروغگو است.
شیعه به آن شخصی می گویند که پیرو اهل بیت باشد و فرامین و دستورات آنها را آویزه گوش خود قرار دهد. و نشانه‌های شیعه را در خود داشته باشد و آنها را حفظ نماید. در روایت آمده که عده ای خدمت حضرت رضا (علیه السلام) رسیدند و خود را شیعه آن حضرت معرفی کردند. امام رضا (علیه السلام) چندین روز اجازه ورود به خانه را به آنها نداد تا اینکه علّت را سؤال کردند حضرت در جواب فرمود شما ادّعا کردید که شیعه ما هستید؛ ولی من آثار شیعه را در وجود شما و صورت و پوشش شما نمی‌بینم. عرض کردند اگر ما شیعه نیستیم پس چه هستیم؟ آقا فرمودند شما از محبین و دوستداران ما هستید:
از نگاه ائمه (علیه السلام) شیعه ویژگیهایی دارد. شخصی به نام ابواسماعیل می‌گوید در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم و عرض کردم شیعیان در آنجایی که ما زندگی می کنیم بسیار هستند. امام باقر (علیه السلام) فرمود: آیا ثروتمندان آنها نسبت به مستمندان مهربان هستند و به آنها توجه می‌کنند؟ و آیا نیکوکاران نسبت به گناه‌کاران گذشت دارند؟ آیا آنها نسبت به هم دیگر همکاری و برادری دارند؟
ابواسماعیل عرض کرد خیر. این ویژگیها در میانشان نیست امام فرمود: لیس هؤلاء شیعۀ. الشیعۀ من یفعل هذا
در طی اتفاقی که برای یکی از محبین حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) افتاد و آن فرد ادعای شیعه بودن حضرت را داشت امام شیعه بودن او را انکار کرد و فرق محب و شیعه را بیان فرمود: امام (علیه السلام) فرمود فرقش این است که، شیعیان ما آنهای هستند که از آثار ما پیروى می کنند و در تمام اوامر و نواهى از ما اطاعت می‌کنند، این‌ها شیعیان ما هستند؛ ولى کسانى که در بیشتر واجبات خدائى با ما مخالفت می کنند از شیعیان ما نیستند. (12)
آری ما ابتدا باید فرق بین محب و شیعه را دریابیم آن گاه هر کس به معنای واقعی شیعه بود و تا آخر شیعه ماند اوست که مصداق حدیث «شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلايَتِنا» قرار می‌گیرد.
و گاهی برخی از افراد در محیطی ناسالم پا به عرصه وجود می‌گذارند ولی در حقیقت از سرشتی پاک برخوردار هستند و وقتی نشانه‌های ولایت الله را ببیند در سلک شیعیان در می‌آیند مانند سلمان و اینها نیز مصداق حدیث هستند.
اما کسانی که خود را شیعه خوانده و بعد منحرف شده‌اند این خود بزرگترین دلیل بر دروغین بودن ادعایشان است چرا که واقعا شیعه بدان معنای خاص خود باشد محال است که مرتد یا منحرف شود.

منابع:
1. تویسرکانی، محمد نبی بن احمد، لئالی الاخبار، ج 5، ص157.
2. سبزواری، محمد، جامع الاخبار، فصل 19.
3. صدوق، محمد، الخصال، ج 1، ص 103.
4. مجلسی، محمد تقی، روضه المتقین، ج 12، ص 78، تحف العقول، ص 215.
5. مجلسی، محمد تقی، روضه المتقین، ج12 ص 57.
6. مجلسی، محمد تقی، روضه المتقین، ج 12، ص 78، تحف العقول، ص 215.
7. مجلسی، محمد تقی، روضه المتقین، ج 12، ص 80.
8. کلینی، محمد، الكافی، باب المؤمن و علاماته، ص 237.
9. صدوق، محمد، ثواب الاعمال، باب الشیعه.
10. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحكمه، ج71، ص 310.
11. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 18، ص 8، حدیث 26 و ص 85؛ صدوق، محمد، صفات الشیعه، ص 45، صابری، الحكم الزهره، ص 238.

12. قطب راوندى، سعدی، ‏الخرائج و الجرائح‏، ج‏۲، ص ۶۸۴، مدرسه امام مهدى، قم‏، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق؛ مجلسى‏، محمد باقر، بحار الأنوار، اسلامیه، تهران، ج ‏۶۵، ص ۱۶۲.
http://www.askdin.com/thread25908.html