تنهایی داره من رو به سمت روابط اشتباه می کشونه!

سؤال:
پسری 30 ساله هستم با شرایط متوسط به بالا  امکانات عرفی ازدواج را هم دارم(کار، خونه، ماشین). ولی دوران دانشجویی، سمت هیچ رابطه ای با هیچ دختری نرفتم ولی حالا که چند سال از دانشگاه گذشته و کارم سر و سامانی گرفته، تازه فهمیدم چقدر تنها هستم. متأسفانه موردی برای اشنایی و ازدواج سراغ ندارم. یه نکته ی دیگه هم که شرایطم را سخت تر میکند این است که، کمی کمالگرا هستم و ظاهر دختر برایم مهم است. برای همین از 10 تا دختری که ببینم شاید 1 نفرش جذبم کند که بخواهم باهاش اشنا شوم. ممنون می شوم هر نظر و تجربه ای در این رابطه دارید دریغ نکنید.

 

 

پاسخ:
ما به معیارهای شما کاملا احترام می گذاریم و می دانیم که این موارد مهم هستند اما مسئله مهم این است که شما کمی با توجه به افزایش سن در موضوع انتخاب همسر در مواردی کمی با وسواس در انتخاب روبرو شده اید. اگر كسى در امر ازدواج گرفتار وسواس گردد، اميد آنكه بتواند همسر مناسبى پيدا كند، كم مى ‏شود و افراد مناسب را از دست خواهد داد. در امر ازدواج نه سهل‏ انگارى و انتخاب سريع و بدون تأمل، پسنديده و موافق احتياط است، نه وسواس و سختگيرى بيش از حد در برخی از معیارها مثل زیبایی و ...

بعضى افراد در انتخاب همسر گرفتار افراط مى ‏گردند و از ترس عدم موفقيت، ريزبينى‏ هاى بى ‏جا مى‏ كنند و نمى ‏توانند كسى را به عنوان شريك زندگى برگزينند. اين افراد بيش از حدّ به تحقيق و شناخت بها داده و توكل را فراموش كرده ‏اند.
براى در امان ماندن از ورطه وسواس بايد تحقيق را با توكل همراه كرد، يعنى از طرفى، دنبال يافتن فرد مناسب با ويژگى‏ هاى خوب بود و از طرف ديگر، براى در امان ماندن از خطا و اشتباه احتمالى، به خدا پناه برد و بر او توكل كرد.

اگر كسى در صدد باشد كه فرد صد درصد ايده‏ آل را پيدا كند و در مورد او به اطمينان قطعى برسد، بايد بداند كه خواست محالى است، زيرا همه داراى عيب‏ ها و نقص ‏هاى فراوان هستند. جز ملاك قرار دادن برآيند و جمع امتيازات و عيوب راه ديگرى نيست. براى هر فرد احتمال خطا در تحقيق هم وجود دارد و ممكن است عيب‏ ها و نقص‏ هايى در فرد مورد نظر باشد كه بدان‏ ها آگاهى پيدا نكرده است، پس نمى ‏توان به فرد صد درصد ايده ‏آل و اطمينان قطعى دست يافت. چاره ‏اى جز تحقيق و انتخاب فردى كه مجموع ويژگى ‏هايش مثبت باشد، نيست. براى آينده هم بايد به خداوند توكل كرد و با اميد به او پيش رفت. وقتى كسى را داراى ايمان، پشتكار، خانواده محترم و ... يافتيم و ويژگى ‏هاى مثبتش را فراوان‏تر از ويژگى ‏هاى منفى ‏اش ديديم و نتيجه تحقيقات پيرامونى و حضورى در مجموع اميدبخش بود، بايد با اميد به خدا پيش رفت و از او كمك طلبيد تا نابسامانى ‏هاى احتمالى را بسامان كند.

چند نكته:
الف) معدل گيري: آنچه مهم است اين است كه انسان در ايمان و اخلاق نيكو و نسب شريك زندگي خود به حد نصاب خوب توجه داشته باشد و به كمتر از آن رضايت ندهد. و در بقيه صفات معدل گيري كند كه آيا اين فرد با داشتن اين صفات معدل خوبي مي گيرد يا نه، چون انسان ها، كامل كامل نيستند، هر فردي در برخي از جهات نقص دارد و در برخي صفات عيب ندارد. كه البته براي انتخاب بهتر، مي توانيد از مشورت با بزرگان، تحقيق (از دوستان، مدرسه، همسايه ها، اقوام، و...) و مشاوره ازدواج كمك بگيريد.

ب) تامل، دقت، تفكر، و مهمتر از همه توكل واقعي به خداوند متعال و عدم تعجيل در انتخاب، از پشيماني هاي بعدي جلوگيري خواهد كرد. در عين حال، در انتخاب همسر و در نظر گرفتن ملاك ها و معيارها، هر چند دقت لازم است، ولي سعي كنيد پس از مشورت، تحقيق صحيح و تفكر، زياد وسواس به خرج ندهيد تا انشاءالله با انتخابي درست به نتيجه اي مقبول دست يابيد.

ج) همانطور كه گفته شد درست است كه انتخاب همسر مسئله اي مهم و حساس است ولي در عين حال نبايد زياد وسواس به خرج داد. هيچ كس صد درصد طبق معيارهايي كه انسان ابتدائا در نظر دارد آفريده نشده و پرورش نيافته است. كما اين كه ممكن است نسبت به طرف هاي مقابل شما نيز همين گونه باشد و شما صد درصد آن طور كه آنان مي خواهند نباشيد. بنابراين، شما در صورتي كه 70 يا60 درصد از معيارهاي خود را در كسي يافتيد مي توانيد به همان اكتفا كنيد و بيش از آن را با برنامه اي حساب شده و با اخلاق و رفتار و ارشادات نيكو و صميمانه در وي بوجود آوريد.

 

د) زيبايي و حسن ظاهر، اگر چه يكي از صفات كاملا لازم و اساسي براي انتخاب همسر است ولي در عين حال تنها معيار ازدواج نيست. چرا كه فلسفه ازدواج رسيدن به آرامش رواني، كمال يافتن زن و مرد در كنار يكديگر و توليد نسل سالم و صالح براي اجتماع است. اگر ملاك تصميم گيري و انتخاب، فقط زيبايي ظاهري بدون توجه به ديگر معيارها باشد، نمي توان تضميني براي ادامه زندگي مشترك داشت. زيرا در انسان ها پس از مدتي معمولا آن طراوت و جاذبه هاي ظاهري افت كرده، شور و شهوت اوليه نيز فروكش مي كند و آن تنها امتيازي كه به خاطر آن (زيبايي) ازدواج صورت گرفته بود، كمرنگ مي شود آن گاه دلسردي ها و ناگواري ها، بهانه ها و ... شروع مي شود. و چون از ديگر معيارهاي اساسي مثل تدين و ايمان، اخلاق و ارزش هاي اخلاقي و ... خبري نيست زيربناي زندگي مشترك متزلزل مي شود و آن دلگرمي و انگيزه كافي براي زندگي سالم و با نشاط از بين مي رود.

و كلام آخر
واقعا چه کسی بهتر از مادرتان برای پیدا کردن همسر مناسب است. شما به لطف الهی تاکنون پاک مانده اید و اهل خیلی از روابطی که برخی از افراد اهل آنها هستند نیستید، پس قاعدتا رفتن به سراغ راه های دیگر برای پیدا کردن همسر نیز نامناسب است.بنابراین یک بار با مادرتان در این رابطه صحبت کنید و از او بخواهید تا شما را یاری کند و یا از دیگران کمک بگیرد تا شما نیز از این تنهایی بیرون آیید.

http://askdin.com/comment/1036707#comment-1036707