رعایت نشدن عدالت در ارثیه

پرسش:
طبق احکام شرعی ارث از متوفی به وارث زنده میرسد. حال فرض کنید که پدری ثروتمند است که فقط دو فرزند پسر بعنوان وارث دارد. این دو پسر یکی از وضع مالی بسیارخوبی برخوردار است و دیگری وضع مالی خوبی ندارد (فقیر است). بعلت گرفتاریهایی که پسر ثروتمند دارد نگهداری از پدر بر دوش پسر فقیر است. در یک تصادف فرضی پسر فقیر در جا میمیرد، و پدر نیز پس از یکی، دو روز بستری در بیمارستان می میرد، اما پسر ثروتمند زنده میماند.
بر اساس حکم شرعی با توجه به اینکه پسر فقیر زودتر از پدرش مرده است کلیه ثروت و اموالش به پسر ثروتمندش میرسد و هیچ چیزی به زن و فرزندان پسر فقیر تعلق نمیگیرد. آیا این حکم با عدالت و حق و انصاف منافات ندارد؟


پاسخ:
فرض مذکور و همچنین لحن بیان کننده ی آن نشان از یک نگاهی عاطفی و احساساتی نسبت به آن پسر فقیر است، در حالی که در مباحث حقوقی که نگرشی کلان را می طلبد، چنین نگاه های جزئی نگرانه و احساساتی خطاست و انسان را از نگاه منطقی و عقلی به احکام باز می دارد. اگر با نگاه منطقی به قاعده ای که اسلام فرموده به خودی خود نگاه کنید آن را بسیار منطقی خواهید یافت، اسلام می فرماید در پله ی اول ارث، پدر و مادر و فرزندان هستند، و تا زمانی که یک انسانی فرزند یا پدر و مادر دارد ارثی به سایر بستگان چون خواهر و برادر و نوه هایش نمی رسد.

طبیعی است که این حکم منطقی است، بنابراین به خاطر فقر یک پسر، و اینکه به پدرش بیشتر کمک کرده، و این که فقط چند ثانیه زودتر از پدر از دنیا رفته نباید قاعده را به هم زد.

شما صرفا به خود قاعده نگاه کنید، این عوامل فرعی و یک استثنائی که در فرض بیان نموده اید نباید ما را تحت تاثیر قرار دهد به گونه ای که بخواهیم قاعده منطقی را در هم شکنیم؛ وقتی منطقی است که ارث فقط به فرزندان برسد، دیگر به لحاظ منطقی فرقی نمی کند پسر فقیر این پدر فقط چند دقیقه پیش از پدر فوت کرده باشد، یا چند سال پیش از آن، فرقی نمی کند که به پدر کمک می کرده یا نه، آنچه که قاعده به لحاظ عقلی و منطقی می گوید این است که این پدر در هنگام فوتش چند فرزند دارد.

اگر ما بخواهیم این استثنائات را در حکم وارد شویم، حکم نسبی شده و دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود؛ یعنی موقع تقسیم ارث هر پسری می گوید من به پدر کمک کردم و بقیه پسران کمک نکردند! یا یکی چند دقیقه زودتر از پدر ش فوت کرده بچه هایش طلب ارث می کنند، دوباره بچه های یکی دیگر که پدرشان نیم ساعت از پدربزرگشان زودتر فوت کرده اعتراض می کنند می گویند چطور اگر چند دقیقه زودتر فوت کرده بود به ما ارث می رسید حالا که نیم ساعت شده نمیرسد؟ دوباره کسانی که چند ساعت زودتر فوت کرده اعتراض می کردند که چطور اگر نیم ساعت زودتر فوت کرده بود به ما ارث میرسید، حالا دو، سه ساعت زودتر به ما ارث نمی رسد؟ و کسانی که پدرشان یک روز زودتر از پدربزرگشان فوت کرده بود و...

آنچه عقل در تحلیل می گوید این است که قاعده حکم باید شفاف بوده و درب آن را محکم و قاطعانه بست تا حرف و حدیث پیش نیاید، آنچه ملاک ارث است مرگ است، و طبیعتا قاعده در تقسیم ارث همان فرزندان لحظه مرگ است، هر گونه استثنائی در این حکم، حکم را متزلزل می کند.

علاوه بر آنکه اگر ما مرگ فرزندان که با فاصله کمی از مرگ پدر واقع شده است را لحاظ نکنیم و بگوییم همچنان ارث می برند، این حکم همیشه به نفع فقرا نخواهد بود.

شما همین ماجرا را برعکس فرض کنید که پسر ثروتمند زودتر فوت می کرد، طبیعتا طبق حکم شما بچه های آن پسر ثروتمند میتوانستند ارث بگیرند، اما با این حکم موجود همه ارث به فرزندان فقیر میرسد. و اگر می خواستیم ثروت را ملاک تقسیم ارث قرار بدهیم ببینید با مرگ هر پدری باید چه دادگاه های تشکیل میشد و ثروت ها برآورد میشدند و بچه ها برای گرفتن ارث، ثروت هایشان را مخفی می کردند و هزارتا مشکل دیگر پدید می آمد.

بنابراین نباید با این فرض های دلسوزانه، حکمی که مبتنی بر یک منطق، و فلسفه روشن است را متزلزل کرد.

 

http://askdin.com/comment/1031992#comment-1031992