چه ضرورتی به وجود وحدت در جامعه است؟

پرسش:
با توجه به تاکیدی که مقام معظم رهبری بر حفظ وحدت داشته و دارند، می خواستم بدانم که آیا وحدت حتی بعد از تشکیل جامعه ای که ما در آن حضور داریم (جامعه ی جمهوری اسلامی ایران) سبب رشد و پویایی جامعه شود؟ البته می توان تنها وحدت بین شیعه و سنی را در نظر نگرفت بلکه وحدت میان اقشار مختلف موجود در جامعه را نیز دانست.

 


پاسخ:
قطعا اگر اهمیت وحدت بعد از انقلاب بیشتر از قبل از آن نباشد، کمتر نخواهد بود؛ آنچه که مایه پیروزی این انقلاب شد همانطور که امام خمینی(ره) بارها به آن اشاره فرمودند «وحدت کلمه»، و اتحاد مردم علی رغم تفاوت در نژادها و مذاهب، و دیدگاه های متفاوت و متعدد بود؛ بدون وحدت این انقلاب شکل نمی گرفت، طبیعتا چیزی که برای حدوث و ایجاد انقلاب لازم باشد، برای بقاء آن نیز لازم است.

همچنین باید توجه داشت معنای وحدت، دست برداشتن از اعتقادات و دیدگاه ها نیست! وحدت بین شیعه و سنی هرگز به این معنا نیست که شیعه و سنی دست از اعتقادات خویش بردارند، کسی زیر بار چنین وحدتی نمی رود، یا منظور از وحدت میان احزاب، وحدت به معنای کنار گذاشتن سلیقه و علاقه و تشخیص مصلحت در دیدگاه ایشان نیست، چنین وحدتی که روشن است نشدنی است! وحدت یعنی تأکید بر اصول مشترک برای تحقق هدف مشترک، و تقویت جبهه خودی در برابر دشمن مشترک.
این از بدیهیات است که تفرقه در هر چیزی سبب تضعیف آن امر میشود، همان طور که قرآن کریم نیز بدان تصریح فرموده است: «لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُم‏»؛ نزاع نكنيد، تا سست نشويد، و قدرت (و شوكت) شما از ميان نرود.(1)

بنابراین مهم نیست تفرقه میان شیعه و سنی باشد، میان حوزه و دانشگاه باشد، میان مردم و مسئولین باشد، میان احزاب باشد، تفرقه در هر صورت به دو طرف آسیب می زند، و در مقابل وحدت در هر عرصه ای موجب تقویت میشود. طبیعی است که ما چه در عرصه مذهب یعنی شیعه و سنی، چه در عرصه احزاب، چه در عرصه اصناف، چه در عرصه حوزه و دانشگاه، و چه در سایر عرصه ها دشمن مشترک داریم که دشمن اصل اسلام و اصل نظامی است که مشترک میان همه ماست، بنابراین وحدت در برابر این دشمن ضروری است.

مهمترین چیزی که یک جامعه را به ترقی رسانده یا به قهقرا می کشاند همین اتحاد یا اختلاف درونی است، دشمن این را خوب میداند که امنیت در گرو وحدت و پرهیز از تفرقه است، و پیشرفت و ترقی در تمامی عرصه ها در گرو امنیت، بنابراین آنچه که یک کشور را چه در عرصه امنیت، چه در عرصه اقتصاد، چه در عرصه اجتماع و سیاست عقب نگه میدارد عدم وحدت، و شعله ور شدن آتش تفرقه و ناامنی است، و دشمن این را خوب میداند، به همین خاطر همواره آتش تفرقه و اختلافات را در خاورمیانه روشن نگه داشته تا همچنین بی رقیب در پیشرفت بماند.

اما در مقابل قرآن کریم و روایات که خیرخواه اسلام و مسلمین هستند همواره بر وحدت تأکید نموده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»؛ و همگى به ريسمان خدا، چنگ زنيد، و پراكنده نشويد.(2) و در روایات نبوی هم اصلاح و آشتی بین دو نفر از یک سال نماز و روزه بالاتر دانسته شده است: «صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَام‏»؛ اصلاح میان دو نفر از یک سال نماز و روزه برتر و بالاتر است.(3) و این به خوبی گویای اهمیت حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه را در اسلام نمایان می سازد تا جایی که دروغ که از گناهان کبیره است، در جایی که برای اصلاح بین دو نفر چاره ای از آن نیست، جایز شمرده شده است: «كُلُّ كَذِبٍ مَسْئُولٌ عَنْهُ صَاحِبُهُ يَوْماً إِلَّا كَذِباً فِي ثَلَاثَةٍ... رَجُلٌ أَصْلَحَ بَيْنَ اثْنَيْن‏»؛ هر دروغی روز قیامت مورد بازخواست قرار می گیرد مگر سه دروغ، یکی دروغی که مرد می گوید تا میان دو نفر صلح و آشتی برقرار سازد.(4)

علاوه بر اینکه وحدت میان آحاد مردم در نظام اسلامی یک تاکتیک نیست، بلکه یک وظیفه دینی است، چرا که در نگرش اسلام همه مسلمانان با هم برادرند، اختلاف معنا ندارد!
همانطور که معلی بن خنیس در یک ماجرایی نقل می کند که امام صادق(علیه السلام) را دیدم که نیمه شب کیسه ای به دوش گرفته و برای مردمی نان می برد، حضرت را دنبال کردم تا جایی که کیسه از دست حضرت می افتد و معلی به کمک آن حضرت می رود، و از ایشان درخواست می کند که کیسه را او بیاورد، اما امام قبول نمیکند، معلی بن خنیس می گوید با امام(علیه السلام) رفتم تا به مردمی رسیدیم که در خواب بودند، و حضرت در کنار هر کسی یک نان می گذاشت، سپس میگوید از امام(علیه السلام) سوال کردم:
«فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَعْرِفُ هَؤُلَاءِ الْحَقَّ فَقَالَ لَوْ عَرَفُوهُ لَوَاسَيْنَاهُمْ بِالدُّقَّة»؛ گفتم فدایتان شوم آیا اینها حق را می شناسند و شیعه هستند؟ امام فرمود: اگر شیعه بوده و حق را می شناختند در کنار نان، نمک هم می گذاشتم.(5)
این که امام(علیه السلام) مخفیانه برای کسانی که شیعه نیستند نان میبرند، نشان میدهد وحدت با اهل سنت یک تاکتیک نیست، بلکه لازمه برادری در دین است.


پی نوشت ها:
1. انفال:46/8.
2. آل عمران:103/3.
3. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج7، ص51.
4. همان، ج2، ص342.
5. همان، ج4، ص8 و9.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=53768&p=1017078&viewfull=1#post10...