"مالِکِ یَومِ الدّین" یا "مَلِک یَومِ الدّین"؟

پرسش:
راجع به ارجحیت قرائت «مالک» یا «مَلِک» در ابتدای سوره حمد (مالِکِ یَومِ الدّین) سوال داشتم. در تاپیک دیگری کارشناس پاسخ داده بودند مالک صحیح تر است. بنده با جستجوی بیشتر متوجه شدم که ظاهرا تلفظ مَلِک، صحیح می باشد؛ زیرا «مالک» اسم فاعل از مِلک است اما «مَلِک» صفت مشبهه از مُلک است به معناى سلطنت و نیروى اداره نظام قومى و مالکیت و تدبیر امور قوم، نه مالکیت خود قوم.
به بیان دیگر، مُلک را مى شود منسوب به زمان کرد و گفت ملک عصر فلان و پادشاه قرن چندم، ولى مِلک به زمان منسوب نمى شود و هیچ وقت نمى گویند مالک قرن چندم؛ در آیه مورد بحث هم ملک را به روز جزا نسبت داده و فرموده (ملک یوم الدین) پادشاه روز جزاء، ...
به همین دلیل قرائت (مَلِک یوم الدین) به نظر بهتر مى رسد.

 


پاسخ:
شاید از اندک مواردی که اختلاف قرائت در آن بسیار زیاد است، همین قرائت «مالک» و «مَلِک» باشد. هر کدام طرفداران زیادی دارد و البته مستند به روایات نیز هست.
این استدلالی که شما آورده اید، از علامه طباطبایی(ره) است؛ ایشان همین استدلال را آورده و «مَلِک» را ترجیح داده اند.(1)

نکته مقدماتی
عادت مرسوم در خط سریانی، حذف «الف» بوده است...؛ عاصم، كسائى و كسانى كه «مالك» خوانده اند به آيه: «قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ»(2) و دلايل ديگر توسل جسته اند و آنان كه «مَلِك» خوانده اند دليلشان آيه شريفه «الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ»(3) و دلايل ديگر بوده است.(4)

قرائت صحیح و رائج بین مسلمانان
قطعا این نکته بسیار مهم است که چه قرائتی توسط جبرئیل(علیه السلام) از طرف خداوند متعال بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نازل شده و پیامبر هم برای مردم قرائت فرموده اند.

قرائتی که از صدر اسلام تاکنون و نسل به نسل، بین مسلمانان رواج داشته است و حتی برخی ادعا کرده اند که این قرائت متواتر است(5) قرائت حفص، از عاصم، از ابو عبد الرحمان سلمی، از حضرت علی(علیه السلام)، از پیامبر(صلی الله علیه و آله)، از جبرائیل(علیه السلام)، از خداوند (عزّ و جلّ) است.

قابل توجه این که ابو عبد الرحمان سلمی، قرائت خود را از دو طریق گرفته است: یکی از حضرت علی(علیه السلام) از پیامبر(صلی الله علیه و آله)؛ و دیگر از زرّ بن حبیش، از ابن مسعود، از پیامبر(صلی الله علیه و آله).(6)

قرائت شیعی خالص
قرائت كنونى كه قرائت حفص از عاصم است، يک قرائت شيعى خالص است؛ زیرا آن را حفص (كه از اصحاب امام صادق عليه السلام است) از استاد خود، عاصم (که او نيز از بزرگان و معاريف شيعه به شمار مى ‏آمد) روايت كرده است. عاصم نیز قرائت را از استاد خود، ابو عبد الرحمان سُلَّمى (که از خواص اصحاب حضرت على عليه السلام بود) گرفته است. سُلمى مستقيما قرائت را از حضرت على(عليه السلام) فرا گرفت و حضرت على(علیه السلام) نیز آن را از پيامبر(صلى اللّه عليه و آله) و پيامبر از خداى (عزّ و جلّ) أخذ كرده است.(7)

از اين‏ رو، همواره بزرگان و شاخص ‏هاى فقهاى اماميه، قرائت عاصم به ‏روايت حفص را ترجيح داده و برگزيده ‏اند، زيرا آن را يگانه قرائت برتر و مطابق با لهجه فصيح قريش كه قرآن بر وفق آن نازل گشته مى‏ دانستند كه عرب و مسلمانان بر آن توافق دارند.(8)

نکته:
قرائت قرآن کنونی، بر اساس قرائت حفص از عاصم است.

گزارشی جزیی از ترجیح تلفظ «مالک»
در ادامه به برخی اقوال در ترجیح «مالک» اشاره می شود:

قرائت «ملك يوم الدين» قرائت شاذ و غير معروف است.(9)

امام خمینی (ره) نوشته اند:
آن چه به نظر نويسنده مى رسد آن است كه «مالك» راجح بلكه متعيّن است؛ زيرا كه اين سوره مباركه و سوره مباركه «توحيد» مثل ساير سور قرآنيّه نيست، بلكه اين دو سوره را چون مردم در نماز فرائض و نوافل مى خوانند، در هر عصرى از اعصار صدها ميليون جمعيّت مسلمين از صدها ميليون جمعيت هاى مسلمين شنيده اند و آن ها از صدها ميليون سابقيها[قبل از آن ها]، همين طور به تسامع [شنیدن]، اين دو سوره شريفه به همين طور كه مى خوانند، بى [بدون] يک حرف پس و پيش و كم و زياد، از ائمّه هدى و پيغمبر خدا(صلّى اللَّه عليه و آله) ثابت است؛ و با اين كه اكثر قرّاء «مَلِك» خواندند و بسيارى از علما ترجيح «مَلِك» داده اند، مع ذلك اين امور در اين امر ثابت ضرورى و متواتر قطعى، ضررى نرسانده و كسى از آن ها متابعت ننموده؛ و با اين كه علما تبعيّت هر يک از قرّاء را جائز مى دانند، هيچ يک ـ الّا شاذى كه اعتنا به قول او نيست ـ در مقابل اين ضرورت، «مَلِك» در نمازهاى خود قرائت ننموده اند و اگر كسى هم «مَلِك» را قرائت كرده، من باب احتياط بوده و «مالك» را نيز گفته است.(10)

آیت الله گرامی:
بعضى از ترجمه هاى قرآن نامناسب است، زبان قرآن زبان عربى است و هيچ يک از اين ترجمه ها تاب و توان زبان اصلى قرآن را ندارد و بعضى از اين ترجمه ها با معانى قرآن بسيار نامناسب است. حتى بعضى از بزرگان دچار اشتباه مى شوند؛ مثلا به جاى «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» مى گويند: «ملك يوم الدين». در حالى كه قرائت صحيحتر و معروف همان «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» است. اگر هم قرائت «ملك يوم الدين» درست باشد، نبايد آن را به معناى پادشاه [ترجمه الهی قمشه ای] معنا كرد.
چون از اين ترجمه به نظر مى آيد كه حكومت خدا هم يک حكومت پادشاهى و سلطنتى است. بعضى از بزرگان در ترجمه سوره حمد، «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» را پادشاه روز جزا معنا كرده اند. معلوم مى شود كه آن ها «مالك» را «ملك» خوانده اند و بعد آن را به معناى پادشاه ترجمه كرده اند.(11)

قرائت هاى متفاوت از قرآن در حاشيه بوده است و حتى مشهورترين قرائت متفاوت، بر قرائت اصلى ضربه به موضوع نزده است. به عنوان نمونه معروف ترين قرائت در مقابل قرائت متواتر، در آيه «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» است. كه قرائت اصلى «مالك» و قرائت ديگر كه معروف است، «ملك» مى باشد. در عين حال، اين قرائت، هيچ گاه به قرائت متواتر ضربه نزده و هيچ گاه اين قرائت متواتر نشده است. بلكه عموم مسلمانان همان «مالك يوم الدين» قرائت مى كنند. در گوشه و كنار، برخى «ملك» قرائت مى نمايند، و يا احيانا برخى از چاپ هاى قرآن در اثر كژراهگى ملك هم مى نويسند. با اين حال هيچ كدام از عوامل باعث نشده است «ملك» متواتر شود و «مالك» از تواتر حذف شود.(12)

آن چه ملاک صحت قرائت است، همان موافقت با قرائت عمومى و متواتر مى باشد. البته وقتى قرائت اصلى قرآن احراز شد؛ مطابق افصح نيز خواهد بود و هيچ دليل قطعى هم با آن منافاتى نخواهد داشت... نتيجه اين كه در تمام موارد اختلاف قرائت، تنها مى توان به قرائت اصلى قرائت نمود، در مثل «مالك يوم الدين»، "ملك يوم الدين"، جايز نيست.(13)

نتیجه:
یکی از مهم ترین ادله ترجیح «مالک» این است که قرائت «مالک» موافق رسم الخط قرآن و موافق با قرائت حفص از عاصم است که قرائت رایج بین مسلمین بوده و از صدر اسلام تاکنون، بین مسلمانان رواج داشته و سلسله راویان این قرائت، تا پیامبر(صلی الله علیه و آله)، قویترین و معتبرترین نقل ها و قرائت ها است.


پی نوشت ها:
1. طباطبایی، محمد حسین، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات: جامعه مدرسین، دفتر انتشارات اسلامی ـ قم، ج 1، ص 35.
2. آل عمران: 3/ 26.
3. حشر: 59/ 23.
4. ر.ک: معرفت، محمدهادی، التمهيد في علوم القرآن‏، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامى‏ ـ قم‏، 1415ق، چاپ دوم‏، ج 2، ص 82.
5. همان، ج ‏2، ص 245.
6. معرفت، علوم قرآنى، ناشر: موسسه فرهنگى التمهيد ـ قم‏، 1381ش، چاپ: چهارم‏، ص 237.
7. التمهيد في علوم القرآن، پیشین، ج ‏2، ص 253.
8. علوم قرآنى، پیشین، ص 237.
9. سیوطی، الإتقان في علوم القرآن، انتشارات: دار الکتب العربی ـ بیروت، ج 1، ص 262؛ سيد ابو القاسم خوئى، البيان في تفسير القرآن‏، ناشر: موسسة احياء آثار الامام الخوئى‏ ـ قم، بى تا، بى‏ نا، ص 167.
10. خمینی، تفسير سوره حمد، ناشر: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(س) ـ تهران‏، 1375 ه.ش‏، چاپ اول، ص 48.
11. گرامى، درسهايى از علوم قرآن، ناشر: احسن الحديث‏ ـ قم‏،1376ش، چاپ اول، ص 15.
12. احمدى‏، پژوهشى در علوم قرآن‏، ناشر: فاطيما ـ قم‏،1381ش، چاپ چهارم‏، ص 132.
13. همان، ص 137.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64892&p=1017100&viewfull=1#post10...