ضرورت رخ دادن واقعه عظیم قیامت چیست؟

پرسش:
گفته اند بهشت و جهنم باطن دنیا بوده و همین حالا هم وجود دارند. در این صورت حکمت رخ دادن وقایع پیش از قیامت چیست؟چرا باید آسمان ها و زمین و همه چیز باید دگرگون شوند؟ آیا صحنه قیامت برای آمادگی برپایی جهان آخرت هست؟ در حالی که جهان اخرت و بهشت و جهنم همین الان هم وجود دارند؟

 


پاسخ:
حقیقت معاد از پیچیده ترین وقایعی است که اتفاق خواهد افتاد و فهم ما در خصوص آن بسیار اندک بوده و عمدتا در گرو ادله نقلی اعم از آیات و روایات است. به همین خاطر بسیاری از مطالب آن همچنان بر ما پوشیده است.

اما در خصوص سوال شما باید عرض کنیم که این آسمان ها و زمین حجاب هایی برای آخرت به شمار میروند، روشن است که تا زمانی که معاد مثل معاد برزخی، جلوه و تجسمی روحانی باشد می تواند هم زمان با وجود دنیا محقق باشد، اما اگر این باطن روحانی، بخواهد تجسم مادی به خود گرفته و ظاهر شود دیگر نمیتواند در باطن این دنیا باشد، بنابراین اگر این باطن بخواهد تحقق یابد، به ناچار این ظاهر باید بر هم بخورد(1) به همین خاطر قرآن کریم می فرماید: دنیا و آخرت در قیامت تبدیل خواهند شد: «يَوْمَ تُبَدَّلُ اَلْأَرْضُ غَيْرَ اَلْأَرْضِ وَ اَلسَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلّهِ اَلْواحِدِ اَلْقَهّارِ»؛ در آن روز که این زمین به زمین دیگر، و آسمان ها (به آسمان های دیگری) مبدل می ‌شود، و آنان در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر می ‌گردند.(2)

ملامحسن فیض کاشانی هم به این مسئله اشاره دارد، آنجا که می گوید: «و لمّا كانت الآخرة داخل حجب السماوات و الأرض، فما لم ينهدم بناء الظاهر لم ينكشف أحوال الباطن لأنّ الغيب و الشهادة لا يجتمعان»؛ و هنگامی که آخرت داخل در حجاب های آسمان و زمین باشد، پس طبیعتا تا زمانی که این ظواهر از بین نروند، احوال باطن آشکار نخواهد شد، چرا که غیب و شهود با یکدیگر جمع نمیشوند.(3)
بنابراین احتمال اول این است که برای تحقق باطن مادی، چاره ای نیست که این ظواهر به هم خورد تا باطن آن به صورت مادی تجسم یابد.

احتمال دیگری که در این خصوص مطرح است این است که این نابودی از باب انتفاء علت غایی باشد، روشن است که حدوث هر چیزی همانطور که علت فاعلی می خواهد، علت غایی هم لازم دارد، یعنی هدفی که فاعل به خاطر آن هدف آن را ایجاد کرده است، و تا زمانی که آن هدف و آن غایت همچنان مد نظر فاعل باشد آن معلول هم خواهد بود، بنابراین بقا هر چیزی در گرو این است که همه ی علل آن از جمله علت غایی آن باقی باشد، اما پس از برچیده شدن انسان ها دیگر هدفی برای باقی ماندن این جهان وجود ندارد، مرحوم ملاصدرا با این تعبیر به مطلب فوق اشاره می کنند که: «بدن و دنیا در حکم زندان است، وقتی زندانی از آن بیرون آمد، دیگر حفظ آن موضوعیتی ندارد».(3)

 


پی نوشت ها:
1. شواهد الربوبیه، المركز الجامعى للنشر، مشهد، چاپ دوم، 1360ش، ص305؛ مفاتیح الغیب، مؤسسه تحقيقات فرهنگى‏، تهران، چاپ اول، 1363ش، ص631.
2. ابراهیم:48/14.
3. فیض کاشانی، ملامحسن، علم اليقين في أصول الدين، انتشارات بيدار، قم، چاپ اول، 1418ق، ج‏2، ص 1234.
4. ر.ک:اسفار، دار احياء التراث‏، بیروت، چاپ سوم، 1981ق، ج5، ص199 و ج9، ص218.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=60545&p=1016760&viewfull=1#post10...