بعضی افردا چطور از آینده خبر می دهد؟

سوال:
افرادی هستند که از مکان ماشین های سرقت شده و روزِ پیدا شدن آن خبر می دهند چطور چنین چیزی ممکن است؟ مگر نه اینکه خداوند قادر مطلق است؟
بفرض که آن شخص با اجنه در ارتباطست،چطور از آینده خبر می دهد؟

 


جواب:
سوال شما سه قسمت دارد: اولاً چگونه ممکن است برخی از غیب خبر دهند؟ ثانیا :راه خبر دادن آنها از غیب چیست ؟ ثالثا: این چگونه با قدرت مطلقه الهی سازگار است؟

برخی از انسان ها به اذن الهی به برخی از امور غیبی آگاه هستند (اذن تکوینی)(1) اما نحوه دستیابی آنها به علوم غیبی متفاوت است گاهی از راه های شرعی و عبادت خدای تعالی به این مرتبه می رسند و گاهی با دستیابی به علوم غریبه و ارتباط با اجنه . حالت اول مورد تایید شرع است و اشکال شرعی ندارد (اذن تشریعی هم دارد ) اما حالت دوم در بسیاری از موارد ممنوع می باشد و از لحاظ شرعی مشکل دارد(اذن تشریعی ندارد)
بررسی گروه اول:
بر اساس آیات قرآن، داشتن علم غیب فقط مخصوص خدا است. (2) از جمله امور غیب و پنهان، اخبار و حوادث آینده است. اما در عین حال در برخی آیات، خداوند بعضی از حوادث غیب را به پیامبر خبر می‌دهد. (3) نیز از آیات برداشت می‌شود که بندگان خاص و برگزیده خود را از برخی امور غیبی آگاه می سازد؛ بنا بر این اگر پیامبران و معصومان (ع) و اولیاء خدا از آینده آگاهی دارند و از آن خبر می‌دهند، از ناحیه خدا و به اذن و اراده اوست و خود ذاتا چنین علمی ندارند به جهت پاکی درون و جایگاه رفیعی که به سبب آن کسب می کنند چنین علمی به آنها عطا می شود.
همینطور در مورد داشتن چشم برزخی و شهود باطنی یا مکاشفه نیز می توان همین حرف را تکرار کرد. یعنی انسان هر مقدار از دلبستگی و وابستگی به مادیات و دنیای مذموم دور شود، به عالم برتر آن، که عالم برزخ است، نزدیک تر می گردد.
هنگامی که انسان به خود فایق آید و از غفلت بیدار و هشیار گردد و با شناخت و معرفت نفس خویش، حجاب ها و موانع تقرّب به خدا را کنار زند و با تمسک به حقیقت «إنّی مهاجر إلی ربّی»، من بسوى پروردگارم هجرت مى‏كنم (4) از خود به سوی مولا و ربّ مهاجرت کند، می تواند ماورای حجاب عالم را کشف نماید و بُعد باطنی و ملکوتی افراد و اشیاء را مشاهده کند.

این افراد که همان پیامبران، امامان، اولیای الهی ،علما، عرفا و مومنان واقعی هستند هیچ دکان و دفتری برای این کارها ندارند و اغلب به گمنام هستند و هیچ گاه مشاهده نمی شود برای کارهای دنیایی مثل پیدا کردن ماشین و طلا و ... از این علمشان استفاده کنند گرچه قدرت استفاده از آن را دارند. حتی پیامبران و اولیای الهی از این راه ها برای پیدا شدن گمشده هاشان استفاده نمی کردند:

روزی شتر رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله) گم شد.
منافقین طعنه زدند و گفتند: او ما را از اسرار آسمانها خبر می دهد ولی نمی داند شترش کجاست! وقتی این سخن طعن آمیز، به گوش پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسید، فرمود: تمام اخباری که از آسمانها می گویم از طرف خداست و خدا مرا به همه اسرار آگاه کرده است.
سپس جای شتر را به آنها نشان داد و فرمود: «افسارش به درختی گیر کرده است» رفتند و شتر را در همان حالی که پیامبر فرموده بود یافتند(5)
بنابراین، گروه اول با عبادت خدا به جایی می رسند که از اخبار غیبی اطلاع دارند ولی از این علم خود در جهت پیشبرد منافع مادی خود استفاده نمی کنند و دفتر و دکانی برای خود درست نمی کنند گر چه ممکن است که اگر کسی به آنها مراجعه کند به او کمک کنند.

بررسی دسته دوم :
این افراد با آموزش هایی که یافته اند و کتاب هایی که در علوم غریبه خوانده اند گاهی از روابط اعداد و و زمان ها و گاهی با ارتباط با اجنه به موقعیت فعلی اشیاء علم پیدا می کنند و با ارتباطاتی که با اجنه دارند از کارهایی که در آینده نزدیک رخ می دهد خبر می دهند این آموزش ها اغلب به صورت غیرشرعی و خارج از دائره دین است و همچنین تسخیر اجنه و ارتباط با آنها از لحاظ شرعی دارای مشکل است ولی این افراد برای به دست آوردن مال و شهرت از این دانسته و توانایی خود استفاده کرده و اکثراً دکان و دفتری برای این کارها دارند و پول های کلانی از مراجعین خود دریافت می کنند. و نشانه ناحق و غیرشرعی بودن کارهای آنها همین دکان باز کردن آنها است.
گاهی تصور می شود این افراد با علم خود همانند خداوند، علم غیب می‌دانند و علم و قدرت خدا را محدود می کنند در حالی که علم آنان محدود به تعلیم الهی است؛ وقتی علم فرشتگان محدود به تعلیم الهی است(6) علم جنیان و آدمیان نیز این گونه است؛ البته شیاطین به خاطر شیطنت خودشان دست به سرقت از آسمان می‌زنند و اخبار روز و نیم روز یا هفتگی را به دست می‌آورند؛ اما دسترسی آنان در شب قدر چون بسیار محدود است نمی‌توانند از مقدرات سالیانه که در آن شب رقم می‌خورد آگاه شوند. این محدودیت‌ها پس از اسلام برای آنان بسیار شدت یافته و سرقت نیز کاهش داشته است. (7)
این اخباری که جنیان از آینده می‌دهند، برای ما آینده است، ولی برای آنان حال محسوب می‌شود. بهتر است برای درک این مطلب مثالی بزنم: فرض کنید اگر فردی با هلکوپتری بالای سر نقطه‌ای که ما هستیم بایستد، بعد نگاه می‌کند که یک ‌آمبولانس از انتهای خیابان 46 دارد می‌آید که 10 دقیقه دیگر به شما می‌رسد، آن شخص می‌گوید: 10 دقیقه دیگر در محل شما آمبولانس حاضر می‌شود و از جلوی شما رد می‌شود، برای ما این خبر آینده است، اما برای فردی که از آن زاویه فضا را می‌بینید در زمان حال است.

اما نکته مهم این است که هیچکدام از این امور و خبرهای غیبی محدود کننده قدرت و علم الهی نیست چرا که خود خدا چنین قدرتی را به انسان و جن داده است که بتوانند این کار را انجام دهند و خبرهای غیبی و کارهای خارق العاده چه توسط انسان و چه توسط اجنه همه از رهگذر اراده و خواست خدا محقق می شود.
البته خدا به انسان راه سعادت را نشان داده و از برخی از کارهایی که توانایی آن را به انسان داده منع و نهی کرده است:
خدای تعالی در قرآن در مورد اقداماتی که اجنه در زمان های گذشته انجام می دادند می فرماید:
«وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»(8)
و پیروی کردند سخنانی را که (دیوان و) شیاطین در ملک سلیمان (به افسون و جادوگری) می‌خواندند، و هرگز سلیمان (با به کار بردن سحر به خدا) کافر نگشت و لکن شیاطین کافر شدند که سحر به مردم می‌آموختند. و آنچه را که بر دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شده بود پیروی کردند، در صورتی که آن دو ملک به هیچ کس چیزی نمی‌آموختند مگر آنکه بدو می‌گفتند که کار ما فتنه و امتحان است، مبادا کافر شوی! اما مردم از آن دو ملک چیزی را که ما بین زن و شوهر جدایی افکند می‌آموختند، البته به کسی زیان نمی‌رسانیدند مگر آنکه خدا بخواهد، و چیزی که می‌آموختند به خلق زیان می‌رسانید و سود نمی‌بخشید، و محققا می‌دانستند که هر که چنین کند در عالم آخرت هرگز بهره‌ای نخواهد یافت، و آنان به بهای بدی خود را فروختند، اگر می‌دانستند.

 


پی نوشت ها:
1- جن:26-27 «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‌ غَيْبِهِ أَحَداً «26» إِلَّا مَنِ ارْتَضى‌ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً »
2-انعام: 59؛ نمل: 65. «قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ»
3- آل عمران: 44؛ هود: 49. «تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ»
4- عنکبوت: 26. «فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ قالَ إِنِّي مُهاجِرٌ إِلي‏ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزيزُ الْحَکيمُ»
5- مجلسی، بحار الانوار ، اسلامیه، ج 18، ص 109، حديث 11.
6- بقره: ۳۲. «قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ‌»
7- جن: 6-9 ؛ صافات:9-10. «وَ أَنَّهُ کانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا کَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَديداً وَ شُهُباً وَ أَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً»
8- بقره: 102

http://www.askdin.com/showthread.php?t=60313&p=999872&viewfull=1#post999872