چرا دعاها و نفرین هایم مستجاب نمی شود؟

پرسش: در شهر ما خانواده بزرگی زندگی می کنند که متاسفانه دارای نفوذ و رانت(پارتی) زیادی در ادارات دولتی و دادگاهها و کلانتری ها و... هستند. کار این خانواده زورگویی و ظلم به افراد ضعیف و جمع آوری ثروت از طریق نامشروع است. من مدتی با آنها کار میکردم ولی از آنها جدا شدم. از وقتی از آنها جدا شدم دشمنی آنها شروع شد و هر روز به بهانه های مختلف من را به دادگاه می کشانند. من پارتی ندارم و امیدم تنها به خداست. اما نمیدانم چرا خدا به من کمک نمی کند و شر این خانواده را از سر مردم کم نمیکند. چرا دعاها و نفرین هایم مستجاب نمی شود؟ چرا باید این افراد با انواع ظلم و گناه هر روز با نفوذتر و ثروت مندتر از قبل شوند؟
 


پاسخ: امام صادق (علیه السلام) یکی از دعاهای مستجاب را دعای مظلوم بر علیه ظالم معرفی میکند.(1) اما اینکه تاکنون دعاهای شما برای رهایی از ظلم آنها و یا نفرین برای نابودیشان مستجاب نشده است ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد. به طور کلی یکی از مواردی که دعا مستجاب نمی شود جایی است که انسان وظیفه ای که بر عهده خود اوست را از خداوند و در قالب دعا درخواست کند. در روایات افرادی معرفی شده اند که دعای آنان مستجاب نمیشود. فردی که برای کسب روزی تلاش نمی کند و از خداوند طلب روزی می کند.(2) فردی که برای رهایی از ظلم همسایه خود دعا میکند اما میتواند با تغییر منزل از شر او رها شود.(3) همچنین مواردی که به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر از ناحیه گناهکار دچار آسیب شده ایم.

امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
«إِذَا لَمْ يَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ يَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَتَّبِعُوا الْأَخْيَارَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ فَيَدْعُوا خِيَارُهُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ‏ لَهُمْ‏؛ زمانی که امر به معروف و نهى از منكر را تعطيل كنند و پيرو نيكان اهل بيت من نباشند، خداوند اشرارشان را بر آنان مسلّط نمايد و در اين هنگام نيكان آنان دعا كنند ولى مستجاب نشود.»(4)

گاهی ظلم ظالم به خاطر ظلم پذیری مظلوم تداوم پیدا می کند. برای مقابله در برابر ظالم سازوکارهای قانونی وجود دارد و نباید با ترس و از خودباختگی به ظلم ظالم تن داد.

برخی اوقات مستجاب نشدن دعا در حل یک مشکل نقشی است که به صورت مستقیم در پدیدآیی آن مشکل داشته ایم و اکنون تنها در حال دیدن نتیجه طبیعی اشتباهمان و عبرت آموزی از آن هستیم. به عنوان نمونه در روایتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید:
«إِنَّ أَصْنَافاً مِنْ أُمَّتِي لَا يُسْتَجَابُ‏ لَهُمْ‏ دُعَاؤُهُمْ .... رَجُلٌ رَزَقَهُ اللَّهُ مَالًا كَثِيراً فَأَنْفَقَهُ ثُمَّ أَقْبَلَ يَدْعُو يَا رَبِّ ارْزُقْنِي فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ لَمْ أَرْزُقْكَ رِزْقاً وَاسِعاً فَهَلَّا اقْتَصَدْتَ فِيهِ كَمَا أَمَرْتُكَ وَ لِمَ تُسْرِفُ وَ قَدْ نَهَيْتُكَ عَنِ الْإِسْرَافِ؛ چند گروه از امت من دعایشان مستجاب نمیشود ... مردى كه خداوند به او مال بسيارى بدهد و همه را انفاق كند و خرج كند، و بدرگاه خدا رو كند كه پروردگارا بمن روزى بده. خدا ميفرمايد: آيا روزى فراوان بتو ندادم چرا ميانه روى نكردى در باره آن چنانچه به تو فرمودم، و چرا اسراف كردى با اينكه آن را بر تو ممنوع كردم.»(5)

همانطوری که گفتید مدتی با آنها همکاری داشته اید. البته ممکن است نسبت به کارهای آنها بی اطلاع بوده باشید اما به هر حال همکاری ظالم کمک به ظلم آنها محسوب میشود. شما خود پای آنان را در زندگی خود باز کرده اید.


در عین حال به حل مشکل حتی از طریق دعا نمی توان ناامید بود.


دعا برای نجات از ظلم ظالم
«عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمين‏؛ تنها بر خدا توكل داريم پروردگارا! ما را مورد شكنجه گروه ستمگر قرار مده.»(6)
این دعایی است که بنی اسرائیل برای رهایی از شر فرعون خواندند و مستجاب شد.

«حَسْبِيَ‏ الرَّبُ‏ مِنَ‏ الْمَرْبُوبِينَ وَ حَسْبِيَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ وَ حَسْبِيَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ وَ حَسْبِيَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ حَسْبِي مَنْ هُوَ حَسْبِي حَسْبِي مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي‏ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيم‏؛ پروردگار مرا از مردم کفایت میکند، خالق مرا از مخلوقين کفایت میکند، خداوند رازق مرا از مرزوقین کفایت میکند، خداوند، پروردگار جهانيان براى من كافى است، كافى است براى من همان كس كه كافى است، كافى است براى من همان كس كه هميشه برايم كافى بوده است، اللَّه كه معبودى جز او نيست براى من كافى است، بر او توكّل ميكنم و اوست صاحب عرش‏ عظیم است.»(7)

این دعای امام صادق(علیه السلام) است که ایشان را از توطئه شوم منصور برای به شهادت رساندن او محافظت کرد.

منصور دوانيقى كسى را به سوى جعفر بن محمّد (عليهما السلام) فرستاد تا او را به قتل ‏رساند و شمشير و آن بساطى را كه زير پاى محكومِ به قتل مى ‏گسترانند آماده‏ كرد و به ربيع گفت: هنگامى كه من سخن گفتم و دستم را به دست ديگر زدم‏ گردن او را بزن.

همين كه جعفر بن محمّد (عليهما السلام) وارد شد و منصور از دور آن حضرت را ديد، در روى بستر به خود حركتى داد و گفت: خوش آمدى اى اباعبداللَّه؛ بسوى شما نفرستادم مگر به اين اميد كه وام شما را بپردازم و حقّ و حرمت شما را رعايت‏ كنم.

سپس با مهربانى و لطف از اهل بيتش سؤال كرد و گفت: حتماً خدا بدهى شما را ادا و جايزه شما را پرداخت كرد. اى ربيع؛ كار سومّى را انجام نده تا جعفر بن ‏محمّد را بسوى خانه و خانواده ‏اش بازگردانى.وقتى امام‏ (عليه السلام) بيرون رفت، ربيع به آن حضرت عرض كرد: آيا آن شمشير و آن ‏بساط چرمى را ديديد؟ منصور آن‏ها را براى شما آماده كرده بود، هنگام وارد شدن ديدم لب‏هاى مبارك شما بهم مى‏ خورد، چه دعائى مى ‏خوانديد؟

امام‏ (عليه السلام) فرمود: آرى؛ چون شرّ و بدى در چهره منصور مشاهده كردم این دعا را خواندم.


پی نوشت ها:
1. امالی، طوسى، محمد بن الحسن(460 ق)‏، دارالثقافة، قم، ص 280.
2. کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه ، ج‏5، ص67.
3. همان، ج‏2، ص510.
4. همان، ج‏2، ص374.
5. همان، ج‏5، ص67.
6. یونس/ 85.
7. ابن بابويه، محمد بن على‏(381 ق)، عيون أخبار الرضا عليه السلام، تهران، نشر جهان، ج‏1، ص305.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64413&p=1010265&viewfull=1#post10...