چرا با وجود دعاکردن به خواسته و آرامش نمی رسیم؟

سوال:
چگونه احساس امید و آرامش به خدا داشته باشیم و از تردید و شک در دوراهی های زندگی رهایی پیدا کنیم؟ چرا با وجود دعاکردن به خواسته و آرامش نمی رسیم؟


 


پاسخ:
۱- بالاترین معرفت ها و بهترین و برترین علوم توحید و خداشناسی است و هر چه انسان بهتر و کامل تر خدای متعال را بشناسد بهتر می تواند تصمیم گیری کرده و زندگی نماید و با دیگران در تعامل باشد. خداشناسی جنبه های مختلف و گوناگونی دارد که لازمه آن شناخت جهان و انسان و موجودات دیگر نیز می باشد. بر این اساس بر انسان لازم است که جایگاه خود و خدای متعال را شناخته و معرفت و ارزش خود را هر چه بیشتر نماید. این ها همگی به یکدیگر ارتباط داشته و موجب کامل تر شدن همدیگر می شود. چنان چه در روایتی از امیرالمومنین (علیه السلام) آمده است:" من عرف نفسه فقد عرف ربه": هر کس خودش را بشناسد خدای خود را شناخته است.[1] یکی از بهترین راه های شناخت پروردگار معرفت به خود و انسان شناسی است. ارتباط میان ما و خدا رابطه ای دو طرفه است که هر چقدر یک طرف آن تقویت شده و کامل تر باشد، طرف دیگر نیز بهتر شناخته می شود. همان طور که شناخت انسان موجب معرفت به خدا می شود، شناخت خدای متعال نیز موجب می شود که انسان بهتر جایگاه و موقعیت و خصوصیات خود را بداند.


۲- شناخت جایگاه و قدرت و صفات الهی هر چقدر بیشتر و بهتر و کامل تر باشد به ایمان و اعتقاد انسان کمک می کند. ما وظیفه داریم به پرسش های عمومی و همگانی ذیل جواب دهیم:
روزها فکر من این است همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می روم آخر ننمایی وطنم[2]
بر این اساس باید به مبدا و مقصد خویش فکر کنیم و هر چه معرفت بیشتری درباره آن داشته باشیم ارتباط و حالات روحی و تعالی معنوی بیشتری خواهیم داشت و می توانیم جایگاه خود و خدای تعالی را بهتر بشناسیم.
اگر این معرفت حاصل شد رضایت و توکل و اعتمادمون به خدا در زندگی بیشتر می شود و بهتر و با آرامش بیشتری می توانیم امور عالم را در خود هضم کرده و دلیل رفتارها و واکنش های خدا و دنیا را متوجه شویم.

۳- در مورد اعتماد به خدا باید بدانیم و درک کنیم که خدا موجودی است کامل و فراتر از فکر و تخیل ما. به این معنی که قدرت محض و خیر کامل هست و بهترین ها را برای بندگانش می خواهد و به دنبال سعادت و خوشبختی انسان هست که هر کسی با ظرفیت ها و توانایی هایی که دارد می تواند از لطف الهی بهره مند شود.
خدای متعال مظهر امید و لطف و مهربانی است و از کسی بیش از توانایی های خود نمی خواهد. چنان چه در قٰرآن آمده است لیس للانسان الا ماسعی[3] و یا لایکلف الله نفسا الا وسعها [4] که نشان می دهد هر کسی در حدود توانایی و قدرت خود مسوولیت دارد و فراتر از آن وظیفه و عقوبتی ندارد. یا در روایتی هست که حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) به زرارة بن اعين [از برجسته‌ترین شاگردانشان] فرمود: اى زراره، آيا سخنى درباره قضا و قدر به تو ياد بدهم؟
زرارة گفت: بلى، فدايت گردم.
امام فرمود: اذا كانَ يَومُ القِيامةِ و جَمَعَ اللّهُ الخَلائِقَ، سَأَلَهُم عَمّا عَهِدَ إلَيهِم، وَ لَم يَسأَلهُم عَمّا قَضى عَلَيهِم.
چون روز قيامت رسد و خداوند آفريدگان را گرد آورد، از آنچه با ايشان عهد بسته (و در انجام یا ترکش اختیار داشته‌اند)، مى‌پرسد و از آنچه برايشان جارى ساخته (و در آن اختیاری نداشته‌اند)، نمى‌پرسد.[5]
بنابراین انسان به قدر توانایی های خود مورد سوال و پرسش و مواخذه قرار می گیرد.

۴- نکته مهم دیگر این که انسان همیشه قدرت و توانایی تغییر را دارد. هر چند ممکن است که تغییر مشکل باشد اما امکانش قطعا وجود دارد. بخشی از کار به اثر روانی آن مربوط است که هرگز نباید گفت نمی توانم و نمی شود. تکرار این الفاظ بسیار مضر هست و لازم است مدام گفته شود که می شود و من می توانم.


۵- انسان نگاه خود را به خدای متعال باید مبتنی بر اندیشه و نگرش درستی باشد. خدا به امور ما آگاه و ناظر به احوال ما می باشد و اگر ما بخواهیم قطعا به ما کمک می کند. البته نگاه و احاطه ما محدود هست و خیلی از مسایل هست که ما از آن ها خبر نداریم و یا نگاه و برداشت ناقصی داریم. لذا باید به خدا توکل کرده و اعتماد کاملی به حضرت حق داشته باشیم و راضی به آن چه مقدر ما هست باشیم. قطعا در زندگی مصلحت هایی - که بعدها ممکن برای هر کسی آشکار شده – وجود دارد که بعضا انسان با وجود خود حس می کند. ما ظرفیت خود را افزایش می دهیم ولی در عین حال راضی به رضای الهی هستیم و یقین داریم آن چه مستجاب می شود و نمی شود خیر و حکمت ما در آن است. لذا ضمن دعا و توکل و اعتماد، حتما باید صبوری و خویشتن داری خود را افزایش دهیم و به وظایف خود بپردازیم و راضی به تقدیر و مصلحتی که خدا برای ما رقم زده باشیم.


۶ -از دعا نباید غافل شویم. دعا فراید فراوان دارد که یکی از آن ها ارتباط با خالق و صاحب اختیار ماست و بیان دردها و خواسته ها و نیازها را باید از خدا خواست و هر چند همه امور را در دعا باید طلب کرد اما بهترین ها را باید درخواست کرد. اجابت دعا نیز تنها به رسیدن به خواسته مان آن طور که فکر می کنیم نیست بلکه خیر و صلاح را می خواهیم و به خدا نتیجه را واگذار می کنیم که اگر صلاح نباشد قطعا بهتر از آن را – ولو در آخرت – به ما خواهد داد.
یکی از اثرات بی نظیر دعا آرامش و اعتماد و تکیه به خدا می باشد. انسان با دعا پشتوانه ای را در خود احساس می کند که در تمام زندگی همراهش می باشد. آرامش و بردباری خاصی می بینید که نباید بعد از دعا آن را فراموش کنید و از یاد ببرید. صرف دعا کردن؛ بسیار مهم است و فارغ از مستجاب شدن و یا نشدن خواسته؛ اثرگذار است.


۷- نعمت های خدا فقط دنیایی و پولی نیست. سلامتی، امنیت، خانواده، جوانی، اهل بیت و .... از مهم ترین نعمت ها و مواهب الهی است که بسیاری افراد میلیاردها تومان خرج می کنند تا کمترینش رو داشته باشند. انسان باید همیشه نعمت های الهی را یاد کنید. در قرآن بارها نعمت های الهی را یاد می کند و به ما نیز این نکته مهم تربیتی را یادآور می شود. در عبارات مختلف نعمت های مختلف و فوق العاده ای که به بنی اسراییل داده است ذکر می شود: "یا بنی اسراییل اذکروا نعمتی اللتی انعمت علیکم"[6].


۸- صبوری و پذیرش مصلحت الهی برای انسان لازم است و باید بی تابی را کنار گذاشت که طبق حدیث از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام):
ﻣَﻦْ ﻟَﻢْ ﻳُﻨْﺠِﻪِ اﻟﺼَّﺒْﺮُ ﺃَﻫْﻠَﻜَﻪُ اﻟْﺠَﺰَﻉُ: كسى را كه شكيبايى نجات ندهد، بى تابى او را هلاك گرداند. [7]
یعنی اگر بنا باشد چیزی انسان را از گرفتاری نجات دهد صبر است نه بی‌تابی. با صبوری و تحمل دشواری هاست که انسان روحش تعالی پیدا می کند و بزرگ می شود.
مستجاب نشدن حاجت دنیایی به نحوی که ما منظورمان هست می تواند حکمتی داشته باشد که انسان را به صبوری وادار کند. اگر خواسته مالی ما برآورده شود و ظرفیت آن وجود نداشته باشد می تواند در جای نادرست استفاده شود هر چند محدود باشد.
بنابراین انسان باید راضی به امر خدا بوده و ضمن تلاش به صبوری و بردباری مشغول باشد نه جزع و فزع. آن هم برای اموری دنیایی که هر چه بیشتر باشد وظیفه و مسوولیت انسان سخت تر می شود.



 


[1] - عبدالواحد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، مؤسسة دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۹ق، قم، ج 5، ص 194، ماده عرف.

[2] - جلال الدین محمد بلخی(مولانا)/دیوان شمس/غزلیات/غزل شماره 15.

[3] - سوره نجم آیه ۳۹.

[4] - سوره بقره آیه ۲۸۶.

[5] - التوحید (شیخ صدوق): ص۳۶۵

[6] - سوره بقره آیه ۴۰ و ۴۷.

[7] - سیدرضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، انتشارات مشهور، ۱۳۷۹، قم، حکمت ۱۸۹.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=62506&p=986158&viewfull=1#post986158