چرا تورات وانجیل تحریف شده اند ولی قرآن نشده است؟

پرسش:
در قرآن امده است که کلام خداوند را تغییر دهنده ای نیست، اما انجیل و تورات تحریف شده اند و اگر منظور خداوند تورات و انجیل باشند(چون انها هم کلام خداوند هستند) آیا تناقض پیش نمی آید؟

 

 


پاسخ:
اگر منظور شما از کلام خدا را تغییر دهنده ای نیست آیه "انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون" (1)می باشد باید عرض کنم منظور از ذکر در این آیه طبق تفسیر مشهور قرآن کریم می باشد و نه تورات و انجیل.
برخي از مفسران در ذيل اين آيه براي مفهوم «ذكر» دو احتمال بيان كرده‌اند:
1- قرآن كريم
2- پيامبر اكرم
اين احتمال كه منظور از ذكر قرآن كريم باشد، صحيح است و دلايلي بر صحت آن وجود دارد كه عبارتند از:
الف- در آيات فراواني واژة ذكر با صراحت بر قرآن اطلاق شده است مانند: «وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَينِ‏َّ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِْمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»(2) و «أَ ءُنزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِن بَيْنِنَا»(3).
ب- واژه‌هاي «انزال» و «تنزيل» براي وحي و نزول كتاب آسماني به كار مي‌رود ولي براي پيامبران به طور معمول از واژه «ارسال» استفاده مي‌شود. مانند: «وَ بِالحَْقّ‏ِ أَنزَلْنَاهُ وَ بِالحَْقّ‏ِ نَزَلَ وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا» (4).
ج- آيه مورد بحث در پاسخ كساني است كه به پيامبر مي‌گفتند: «انك لمجنون» (5). –معاذ الله- تو ديوانه‌اي ( كه قطعاً در اين آيه مقصود از ذكر قرآن است). كافران، به پيامبر نسبت جنون مي‌دادند و قرآن را اسطورة پيشينيان مي‌دانستند نه ذكر الهي.
خداي سبحان هم از رسول اكرم و هم از كتاب آسماني دفاع مي‌كند، دربارة رسولش مي‌فرمايد: «وَ مَا صَاحِبُكمُ بِمَجْنُونٍ»، پيامبر ديوانه نيست (6).(7)

و علامه طباطبایی ره می فرماید:
سياق صدر اين آيه سياق حصر است و ظاهر سياق مذكور اين است كه حصر در آن ناظر به گفتار مشركين است كه قرآن را هذيان ديوانگي و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ديوانه ناميده بودند. و همچنين ناظر به اقتراح و پيشنهادي است كه كرده، نزول ملائكه را خواسته بودند تا او را تصديق نموده قرآن را به عنوان كتابي آسماني و حق بپذيرند.(8)

همچنین آیت‌الله مکارم شیرازی در تفسیر خود به همین مضمون اشاره‌ کرده و تصریح می‌کند کتابی که در قرآن به محافظت از آن وعده داده‌شده است، قرآن است و ربطی به تورات و انجیل ندارد: «به دنبال بهانه‌جوئی‌های كفار و حتى استهزاى آن‌ها نسبت به پيامبر ص و قرآن كه درآیات گذشته آمده بود، در آيه موردبحث يك واقعيت بزرگ و پراهمیت را به‌عنوان دلدارى به پيامبر از یک‌سو و اطمينان خاطر همه مؤمنان راستين از سوى ديگر بيان مى‏‌كند و آن اينكه: ما اين قرآن را كه مايه تذكر است نازل كرديم و ما به‌طورقطع آن را حفظ خواهيم كرد.»(9)
همچنین از جهت ادبی، الف و لام در «الذکر»، الف و لام عهد بوده و این نکته‌ی ادبی دلالت بر این می‌کند که منظور از الذکر در آیه‌ی مذکور تورات و انجیل نبوده، بلکه منظور از این کلمه فقط قرآن بوده و خداوند وعده‌ی محافظت از قرآن را داده و این موضوع ربطی به کتاب مقدس ندارد.

اگر هم منظورتان آیه 115 سوره نورانی انعام است:
« وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ » کلمه پروردگارت با راستی و عدل تمام و سرشته شده، هیچ بدل و مانندی برای کلمات او وجود ندارد و او شنوا و داناست.
در اینجا هم منظور قرآن کریم است. چرا که بعضى از مفسران با اين آيه استدلال بر عدم امكان راه يافتن تحريف در قرآن كرده اند زيرا جمله لا مبدل لكلماته اشاره به اين است كه هيچكس نمى تواند تغيير و تبديلى نه از نظر لفظ و نه از نظر اخبار و نه از نظر احكام در قرآن ايجاد كند، و هميشه اين كتاب آسمانى كه بايد تا آخر دنيا راهنماى جهانيان باشد از دستبرد خائنان و تحريف كنندگان مصون و محفوظ خواهد بود.
در این آیه هم اينكه منظور از كلمه در آيه فوق ، قرآن است يا دين و آئين خدا يا وعده پيروزى كه به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) داده شده ؟ احتمالات مختلفى داده اند، كه در عين حال منافاتى با هم ندارند، و ممكن است آيه ناظر به همه آنها بوده باشد، ولى از آن نظر كه در آيات قبل سخن از قرآن در ميان بوده با اين معنى مناسبتر است .
در حقيقت آيه مى گويد: به هيچوجه قرآن جاى ترديد و شك نيست زيرا از هر نظر كامل و بى عيب است ، تواريخ و اخبار آن ، همه صدق و احكام و قوانين آن همه عدل است .(10)

پی نوشت ها:
1. حجر آیه 9.
2. نحل آیه 44.
3. ص آیه 8.
4. اسراء آیه 105.
5. حجرآیه 6.
6. تكويرآیه 22.
7. قرآن در قرآن، آيت اله جوادي آملي، ج1، ص343، مركز نشر اسراء.
8. ترجمه تفسير الميزان‏،طباطبايى، محمدحسين‏، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم‏، 1374 ه. ش‏،چاپ پنجم، ج‌۱۲، ص 145.
9. تفسير نمونه، مكارم شيرازى ناصر، ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران 1374 ش، ج‏11، ص: 17.
10 . همان ،ذیل آیه مربوطه.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63931&p=1006366&viewfull=1#post10...