آیا جسد امامان در قبر سالم می ماند؟

پرسش:
در برخی روایات آمده که جسم امام یا نبی بیشتر از سه روز در قبر باقی نمی ماند و علامه مجلسی این روایات را مستفیضه دانسته است؛ تفسیر این روایات چیست و آیا قبور انبیاء و ائمه(علیهم السلام) خالی از بدن های مطهر ایشان است؟

 

 


پاسخ:
در این خصوص باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
عمده روایاتی که در این خصوص وارد شده است یا به لحاظ سندی نامعتبر هستند، یا دلالتی بر مسئله ندارند، مانند روایاتی که می فرمایند گوشت انبیاء بر زمین حرام است، که یک نمونه از آن، فرمایش امام صادق(علیه السلام) است که از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل می فرمایند:
«إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ لُحُومَنَا عَلَى الْأَرْضِ أَنْ يَطْعَمَ مِنْهَا شَيْئا»؛ به درستی که خداوند گوشت ما را بر زمین حرام کرده است که ذره ای از آن را طعام خویش سازند.(1)
قطعا اگر دلالت این روایت بر سالم ماندن بدن های مطهر انبیا و ائمه(علیهم السلام) در قبور بیشتر از عروج آنها به آسمان نباشد، کمتر نیست.

در این میان فقط یک روایت است که دلالتش روشن تر از بقیه و به لحاظ سندی نیز معتبر به شمار می رود(2) که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
«مَا مِنْ نَبِيٍّ وَ لَا وَصِيٍّ تَبْقَى فِي الْأَرْضِ أَكْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ حَتَّى يُرْفَعَ بِرُوحِهِ وَ عَظْمِهِ وَ لَحْمِهِ إِلَى السَّمَاء»؛ هیچ پیامبر و وصی­ای نیست که (بعد از موت) بیش از سه روز در زمین باقی بماند، تا آنکه روح و استخوان و گوشتش به آسمان می رود.(3)

در مقابل این روایت، روایاتی داریم که حاکی از این هستند که بدن مطهر انبیا و اوصیاء در قبورشان هستند، که در این میان روایات صحیح نیز وجود دارد، مانند روایتی که خداوند به حضرت موسی(علیه اللسام) امر کرد استخوان های یوسف(علیه السلام) را از مصر به شام انتقال دهد:
«أَوْحَى إِلَى مُوسَى أَنِ احْمِلْ عِظَامَ يُوسُفَ مِنْ مِصْرَ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا إِلَى الْأَرْضِ الْمُقَدَّسَةِ بِالشَّامِ فَسَأَلَ مُوسَى عَنْ قَبْرِ يُوسُفَ ع...‏»؛ (خداوند) وحی کرد به موسی که قبل از آن که از مصر خارج شوی استخوان های یوسف را از مصر به زمین مقدس شام انتقال بده، پس موسی(علیه السلام) از مکان قبر یوسف سوال کرد...»(4)

و نیز روایات متعدد دیگری که بر این امر گواهی می دهند:
مانند استحباب شش رکعت نماز در آخر زیارت امیرالمومنین(علیه السلام) که حکمت آن در روایات چنین آمده: «لان في قبره عظام آدم و جسد نوح و أمير المؤمنين عليهم السلام» چرا که در قبر او، استخوان های آدم، و جسد نوح و امیرالمومنین(علیه السلام) وجود دارد.(5)

یا ماجرای دعای بزرگ مسیحیان در زمان امام عسکری(علیه السلام) که با در دست داشتن قطعه ای از استخوان پیامبری، مستجاب شد و باران بارید، و امام عسکری(علیه السلام) از این امر پرده برداشت (6)
یا ماجرای ابراهیم دیزج که قبر امام حسین(علیه السلام) را به امر متوکل گشود و بدن شریف آن حضرت را تر و تازه و درون بوریائی یافت(7)

علامه مجلسی هم در برخی مواضع به خاطر وجود همین روایات از پذیرش روایات دسته اول امتناع ورزیده و برداشت ظاهری را محل اشکال می داند، و در مقام جمع فرموده
احتمال دارد بدن انبیا، بعد از مدتی به قبورشان باز می گردد:
«و فيه إشكال من جهة منافاته لكثير من الأخبار الدالة على بقاء أبدانهم في الأرض كأخبار نقل عظام آدم، و نوح، و يوسف عليهم السلام، و بعض الآثار الواردة بأنهم نبشوا قبر الحسين عليه السلام فوجدوه في قبره عليه السلام و غيرها، فمنهم من حمل أخبار الرفع على أنهم يرفعون بعد الثلاثة ثم يرجعون إلى قبورهم.»(8)

ترجمه: و در (پذیرش روایات مذکور) اشکال است از جهت اینکه با روایات بسیاری که بر بقاء بدن های انبیا و اوصیاء در قبر حکایت دارند منافات دارد، مانند اخبار انتقال استخوان های آدم، نوح و یوسف علیهم السلام، و بعض آثار وارد شده به اینکه برخی قبر امام حسین(علیه السلام) را نبش کرده و آن حضرت را در قبر یافته اند، و روایاتی مانند آن. پس برخی از علما اخبار رفع انبیا و اوصیا پس از سه روز را بر این حمل کرده اند که بعد از مدتی دوباره به قبورشان باز می گردند.
همچنین در ‏ملاذ الاخیار هم به این مسئله اشاره نموده و نظر مشابه همین را فرموده اند.(9)

پس به لحاظ بررسی سندی و دلالتی روایت هرگز نمی توان با قاطعیت گفت که قبور ائمه(علیهم السلام) خالی از بدن های مطهر ایشان است، بلکه حتی اگر چنین چیزی بوده برای جمع بین روایات باید گفت این امر موقتی است.

نکته دوم:
به لحاظ تحلیل عقلی منظور از آسمان که بدن های انبیا قرار است بعد از مرگ به آنجا منتقل شوند چیست؟ اگر منظور آسمان دنیاست که این یعنی بازگشت ایشان به دنیا! که اگر با بدن خودشان باشد میشود همان رجعت، و اگر با بدن جدیدی باشد می شود تناسخ! و اگر منظور از آسمان را معنایی عمیق تر و همان عالم ملائکه بدانیم که به آنها اهل آسمان گفته میشود روشن است که این بدن عنصری را نمی توان به عالم مجردات و برزخ برد! پس یقینا معنا عمیق تر از این حرفهاست.

با این اوصاف اگر می گویند ائمه(علیهم السلام) با بدنهایشان در عالم برزخ حیات دارند، قطعا این بدن هم از سنخ همان عالَم برزخ است، یعنی بدن برزخی است، و اینکه می فرمایند با همان بدن احتمال دارد منظورشان این است که به لحاظ صورت همان بدن است، همان طور که در روایات به این مسئله اشاره شده است:
«فَإِذَا قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ صَيَّرَ تِلْكَ الرُّوحَ إِلَى الْجَنَّةِ فِي صُورَةٍ كَصُورَتِهِ فَيَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُون‏»؛ پس هنگامی که خدا روح مومن را قبض نمود آن را در صورتی مانند صورت دنیایی اش به بهشت در می آورد پس از نعمت های آن می خورد و می آشامد.(10)

نکته سوم:
نکته دیگر اینکه خود توجه به قبور ایشان، و تأکید بر پیمودن مسیر تا حضور در کناره مقبره آن بزرگواران خود موید دیگری است که این بدن های مطهر در قبور هستند، وگرنه آن زمین که موضوعیت ندارد!
این که مثلا یک امام را برده اند در نقطه خاص دفن کرده اند و بعد از سه روز آن نقطه رفته است دیگر آن نقطه چه ارجحیتی دارد؟ حتی اگر می گفتند خانه ای که در آن ساکن بودند را زیارت کنید ارجح بود چرا که سال ها مأمن و مسکن آنها بوده است.

بنابراین اگر قرار بود این قبرها فقط برای چند روز میهمان این بدن ها باشند، این همه تأکید بر حضور در کنار آن قبور، و حتی خوادن زیارت به سمت آنها، و تبرک جستن به آن موضوعیتی نمی داشت.

 


پی نوشت ها:
1. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج27، ص299.
2. نصیری، علی؛ اسماعیلی، محمد کاظم، حيات برزخی اهل بيت (علیهم السلام) در جسم عنصری يا بدن برزخی؟، دوفصلنامه امامت پژوهی، سال پنجم، ش18، پاییز و زمستان 94.
3. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج4، ص567.
4. الکافی، ج8، ص155.
5. صدوق، محمد، من لایحضره الفقیه، نشر جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1413ق، ج2، ص594
6. قطب الدين راوندى‏، الخرائج و الجرائح، مؤسسة الإمام المهدى‏(عج)، قم، چاپ اول، 1409ق، ج1، ص442
7. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، دار الثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق، ص326
8. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ دوم، 1404ق، ج18، ص285
9. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، ملاذالاخیار في فهم تهذيب الأخبار، كتابخانه آيه الله مرعشي نجفي‏، قم، چاپ اول، 1406ق، ج9، ص288
10. الامالی طوسی، ص419.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63691&p=1001174&viewfull=1#post10...