چرا رهبری مستقیماً در موضوع فساد ورود نمی‌کنند؟

پرسش:
چرا رهبری هم مانند امیرالمومنین(علیه السلام) در برخورد با ابن هرمه مستقیما به مسئله مفاسد اقتصادی ورود پیدا نمی کند و با شدت با آن برخورد نمیکند؟ چرا رهبری با ناکارآمدی های قوه قضاییه که رئیس آن مستقیم توسط خود ایشان انتخاب می شود مقابله نمیکند؟

 

 


پاسخ:
در این خصوص باید به چند نکته توجه کنید:

نکته اول:
برای برداشت رفتارهای سیاسی و حکومتی از سیره معصومین باید مقدماتی اثبات شود، مانند اینکه شرایط زمانی، مصادیق موضوعی، و مسائلی مانند آن یکسان است. در حالی که اثبات آنها به این راحتی نیست، و نیازمند تحقیق ها وتتبعات تاریخی گسترده است.
نمونه این تفاوت ها، تفاوت در ساختار حکومت هاست، ساختار حکومت نسبت به گذشته بسیار پیچیده تر شده است، اینکه کسی حکومت های امروز با این همه وزارت خانه اعم از وزارت خارجه و بهداشت و صنعت و علوم و آموزش و پرورش و همچنین قوای مقننه و قضائیه و مانند آن را با حکومت های گذشته یکسان بداند قطعا یا درک درستی از شرایط امروز حکومت داری ندارد یا اینکه با ساختار حکومت های گذشته آشنا نیست.

حقیقت این است که ساختار حکومت امیرالمومنین(علیه السلام) با ساختار حکومت امروز ما بسیار متفاوت است، و نمی توان برای هر دو نسخه واحد پیچید. بنابراین:
اولا: توقع اینکه امروز هم مانند گذشته شخص اول مملکت پیگیر فسادها و تعیین مجازات شود وجود ندارد، لذا این مسائل چه به لحاظ کشف، و چه به لحاظ مجازات متولی خاص خودش را دارد.

ثانیا: با توجه به ساختار پیچیده امروز چه در قوانین و ادارات مختلف، و چه به لحاظ مسائل بانکی و اعتبارات مالی کشف فساد بسیار پیچیده تر از گذشته است، مثل قدیم نیست که مثلا کسی چند کیسه زر برداشته و فرار کرده باشد.
به عنوان مثال پرونده ثبت غیر قانونی واردات خودرو که دادستان کل کشور در این خصوص گفت با یک پرونده بسیار پیچیده و مفصل روبرو هستیم که بررسی آن دشوار است.

نکته دوم:
حکم امام علی(علیه السلام) در خصوص ابن هرمه یک تعزیر است، و تعزیرات هم کلیّت نداشته و متناسب با شرایط زمان، شرایط مجرم و سایر عوامل اجتماعی است، لذا برداشت کلی از آن دشوار است، از تعزیر نمی شود یک حکم کلی برداشت کرد مگر آنکه مطالعات دقیق و عمیقی از یکسان بودن شرایط وجود داشته باشد و تشخیص هم در این باره با قاضی است؛ صدور حکم در خصوص آنها آگاهی کامل از پرونده می طلبد، نمیشود بدون مطالعه پرونده و شواهد مربوطه از روی نظر رسانه ها حکمی صادر کرد!
و همانطور که پیش تر اشاره شد رهبری مسئول رسیدگی و تعیین حکم در پرونده های فساد نبوده و در این میان بین فسادهای ریز و درشت تفاوتی نیست، رسیدگی به همه آنها بر عهده نهادهای نظارتی و حقوقی مثل دیوان محاسبات و سازمان بازرسی و قوه قضاییه است.

نکته سوم:
طبق آنچه که گذشت راهکار مقابله با فساد دو چیز است: یا وادار کردن و به حرکت واداشتن نهادهای مسئول برای مقابله با فساد، و یا تشکیل نهاد مستقلی از سوی رهبری.
موازی کاری و تشکیل یک نهاد حقوقی مستقل از سوی رهبری در عرض سایر قوا و نهادها که هرگز به مصلحت نیست، چرا که معنای بی اعتبار ساختن نهادهای مسئول است! شما وقتی یک نهاد مستقلی را تاسیس کنید که وظیفه نهاد دیگری را بر عهده بگیرد یعنی پذیرفته اید که آن نهاد کارایی ندارد! فلسفه وجودی آن زیر سوال میرود!

اگر این نهاد به لحاظ قانونی ثمری ندارد خب باید قانون اصلاح شود، اما اگر به لحاظ اجرایی کارآمد نیست باید نحوه اجرا را درست کرد، نه اینکه عملا آن را کنار گذاشته و بی اعتبار ساخت! همانطور که رهبری در دیدار اخیری که با مجلس خبرگان داشتند فرمودند:
«کار جهادی باید انجام بگیرد، امّا به‌وسیله‌ی چه‌کسی؟ به‌وسیله‌ی خود مسئولین؛ در مجاری قانونی باید این کار انجام بگیرد... کار موازی در کنار دستگاه دولتی کار موفّقی نیست؛ این تجربه‌ی قطعی این حقیر است در طول این سالها»(1)

بنابراین باید نهادها و سازمانهای درگیر را وادار به حرکت کرد، و این مسئله ای است که رهبری با جدیت دارد دنبال می کند. ایشان در همین دیدار فرمودند:
«به بنده گاهی میگویند شما چرا به دولت تشر نمیزنید؛ مرادشان لابد تشر در معرض عام است، وَالّا از جلسات خصوصی ما که خبر ندارند! بنده اقلّاً ده برابر آن مقداری که در رسانه‌ها بعضی جلسات ما منعکس میشود، جلسات دیگر داریم با مسئولین مختلف -نظامی، غیرنظامی، دولتی، قضائی و غیره- خب از آنها که مطّلع نیستند، دلشان میخواهد که بنده در معرض عام تشر بزنم. خب فایده‌ی این تشر چیست؟ فایده‌ی این تشر این است که دلِ شما خنک میشود، همین! یعنی بیش از این فایده‌ای ندارد؛ امّا ضررهای بزرگی دارد؛ این ضررها را باید بسنجید. دعوا کردن راه اصلاح نیست، همچنان‌که ایجاد تشکیلات موازی با دولت هم راه اصلاح نیست»(2)

باید توجه داشت که ما دشمن خارجی هم داریم، نباید نگاه ما سطح پایین باشد، باید با نگرش کلان به مسائل نگاه کرد، کسی که می داند از دعوای او همسایه ها خوشحال میشوند با صدای پایین دعوا می کند، به همین شکل رسانه ای شدن تمام سخنان رهبری با مسئولین به صلاح نیست، اما این رسانه ای نشدن جلسات نباید برای مردم خودمان شائبه درست کند که پس رهبری نسبت به این مسئله بی تفاوت است!

نکته چهارم:
اما در مورد قوه قضاییه که رئیس آن توسط رهبری تعیین میشود هم باید به چند نکته توجه بفرمایید:

الف)اینکه قوه قضاییه را یک قوه ناکارآمد دانسته و تصمیم گیری در برخی پرونده ها را مغرضانه و تبعیض آمیز بدانیم، چنین ادعایی فاقد مبنای علمی و یقینی است، اگرچه قوه قضاییه کاستی هایی دارد اما نباید به حرف هایی که در بین توده مردم گاهی رواج دارد بهاء داده و آنها را مبنای تصمیم گیری های علمی قرار داد! تا چیزی اثبات نشده نمیتوان چیزی را بر آن استوار ساخت، قضاوت هم به این سادگی نیست، باید درک درستی از تمام جوانب داشت.

در تمام دادگاه ها بالاخره یک طرف راضی و طرف دیگر ناراضی خواهد بود، این لازمه هر دادگاهی در سراسر دنیاست؛ طبیعتا آن کسی که ناراضی از دادگاه بیرون می آید اگر از او بپرسید نظرت در مورد دادگاه و حکم آن چیست نظر مساعدی نخواهد داشت مگر آنکه واقعا نفس کشته باشد.
پس تحقیق در خصوص حکم صادره در پرونده ها بدون اطلاع از محتویات پرونده مسیری است که احتمال رسیدن به حق از این طریق بسیار بعید است. باید مسیر تحقیقمان را اصلاح کنیم. ما باید یاد بگیریم که به این سادگی در همه پرونده ها قضاوت نکنیم، این اولین گام در تحقیق بی طرفانه است.

مقام معظم رهبری می فرمایند:
«در مقابل قضاوت دستگاه قضایی، همه باید تسلیم باشند. من چه از آن حکم راضی باشم، چه راضی نباشم، غلطترین کار این است که بگویم بنده حکم را قبول ندارم. این، قابل قبول و درست نیست. بالاخره کدام دادگاه در دنیا تشکیل میشود که همه‌ی اطراف قضیه از آن راضی باشند؟ شما هر دادگاهی را نگاه کنید، بالاخره یک طرف راضی است، یک طرف راضی نیست. این دادگاه و سایر دادگاهها به وسیله‌ی قضاتی که البته من اغلب آنها را از نزدیک نمیشناسم و فقط در تلویزیون آنها را دیده‌ام و اسمشان را شنیده‌ام، اداره میشوند؛ لیکن دستگاه قضایی به اینها اعتماد دارد. اینها قضاتی هستند که گزینش و انتخاب شده‌اند، عادلند و با موازین و مقرّرات دستگاه قضایی منطبقند.... وقتی که دادگاه میگوید فلان آدم در این واقعه مجرم نیست، پس مجرم نیست. من و شما که آن‌جا نبوده‌ایم تا بدانیم این شخص مجرم است یا نه. نتیجه را باید دادگاه بگوید»(3)

بنابراین مردم باید یاد بگیرند که قضاوت در هر پرونده ای نیازمند دیدن و شنیدن ادله طرفین و آگاهی نسبت به قوانین و احکام حقوقی است، نه آنچه در مردم کوچه بازار گفته میشود یا در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی منتشر میشود.

ب) حتی اگر یک قوه کاستی هایی داشته باشد نمیشود آن را به پای رهبری نوشت که رئیس آن قوه را تعیین می کند، شما وقتی میخواهید یک مدیر برای یک مجموعه انتخاب کنید با توجه به شرایط او و شرایط جامعه مناسب ترین شخص را انتخاب می کنید؛ این انتخاب به این معنا نیست که این شخص 100 درصد با شما هم عقیده است، بلکه به این معناست که در مان موجودین او نزدیک ترین شخص به اندیشه های شماست و بهتر از او نیافته اید، اما پس از انتخاب او چاره ای ندارید بالاخره باید یک مدیر آزادی عمل داشته باشد ولو آنکه کسی که او را نصب کرده نظر دیگری داشته باشد.

بالاتر، حتی تمام اشکالات آن قوه را نمیتوان ناشی از ناکارآمدی رئیس آن قوه دانست، اگر شما استاندار یک استان بزرگ باشید آیا می پذیرید که تمام رفتارهای کارمندان دولت در هر رده ای در تمام استان به پای شما نوشته شود؟ گاهی مردم یک اداره یا یک شرکت و حتی خانواده خودشان را نمی توانند در فساد مدیریت کنند اما تمام مشکلات را به پای رئیس قوه یا رهبری می نویسند!

بنابراین به صرف دیدن اشکالاتی در مدیریت مجموعه هایی که مدیر آنها از سوی رهبری تعیین میشود نباید آن را به رهبری سرایت داد! همانطور که خود مقام معظم رهبری می فرمایند:
«رهبری که رئیس صدا و سیما نیست؛ رهبری رئیس صدا و سیما را معیّن میکند. آن چیزی که میشود از رهبری سؤال کرد، این است که آیا شما بهتر از این کسی را نداشتید در آن‌جا بگذارید؛ یا ندارید بگذارید؟ رهبری هم باید جواب بدهد. اما این‌که چرا فلان برنامه را دارد، یا چرا خبر را تحریف کرد، یا چرا فلان کرد، این‌که از رهبری سؤال نمیشود».(4)
واقعا نمیشود از رهبری توقع داشت در تک تک پرونده ها ببیند قوه قضاییه دارد درست رفتار می کند یا خیر! او فقط با توجه به شرایط مناسب ترین فرد را انتخاب می کند برای مدیریت آن مجموعه. بالاخره آن مدیر، مدیریت آن مجموعه را بر عهده دارد و بیشتر از شما در جریان امور آن حوزه است.

ج) برخلاف آنچه که گاهی از زبان مردم شنیده میشود انصافا قوه قضاییه علی رغم کاستی هایی که دارد نسبت به گذشته پیشرفت داشته است، شما ببینید ما مسئولان مختلفی در رده های مختلف داریم که دارند محاکمه میشوند، دزدی ها و اختلاس و فساد هم که تازه به وجود نیامده؛ پس معلوم است مچ گیری ها بیشتر شده، و این علامت رشد این قوه است، همانطور که مقام معظم رهبری می فرمایند:

«قوّه‌ی قضاییّه‌ی الان بدتر از ده سال قبل نیست؛ بدتر از پانزده سال قبل نیست؛ در جهاتی قطعاً هم بهتر است. البته عیبهای زیادی هم دارد که شما خبر ندارید، ولی بنده خبر دارم. حرف زدن و از دور درباره‌ی مسائل قضاوت کردن، آسان است؛ ولی وارد میدان شدن و کمر بستن مشکل است. انسان در خیال خودش دنیا را خیلی آباد میکند، مدینه‌ی فاضله درست میکند؛ اما وقتی کار را به دست گرفت و دید که چقدر مشکل است، آن وقت وضع فرق میکند! نفوس انسانی مثل ابزارهای برقی نیستند که جناب‌عالی یک تکمه را بزنید، ناگهان مثلاً ده دستگاه بنا کنند کار کردن! هر انسانی اراده‌ای دارد. جناب‌عالی مثلاً به وزیر اقتصاد، یا رئیس کلّ بانک مرکزی، یا فلان دستگاه دیگر اشاره کردید. میدانید وقتی که کار انجام میگیرد، با توجّه به سلسله مراتب این فرد مسؤول تا آن پایین، شاید ده واسطه است: سیاستگذار هست، وزیر هست، معاون هست، مدیرکل هست، رئیس اداره هست، تا میرسد به آن کسی که میخواهد به این پرونده عمل کند. هر کدام از اینها یک اراده‌اند. هر اراده‌ای هم تابع یک تفکّر، یک جهان‌بینی، یک مجموعه‌ی مصالح و مفاسد، یک امیال و یک خُلقیّاتی است. این‌که یک مدیر بتواند تمام این سلسله مراتب را زیر نظر خودش داشته باشد و خطا نکنند- که البته این کار لازم است؛ این همان چیزی است که من همیشه به اینها سفارش میکنم- کار بسیار دشواری است؛ اصلاً آسان نیست. اگر انسان وارد شد، مشکلىِ کار را دید، آن وقت خیلی از قصورها را عذر مینهد».(5)

در هر صورت ما نمی گوییم رئیس قوه قضاییه معصوم است، انتقادهایی بر هر کدام از مسئولین ممکن است وارد باشد، اما اینکه اولا چقدر نقد ها جدی بوده و مستلزم سلب صلاحیت بوده، و ثانیا چقدر اثبات شده باشند، و چقدر گزینه های دیگری به جای این گزینه ها که توان مدیریت یک قوه را داشته باشند در میان باشد حرف دیگری است. هر کسی برای انتخاب مسئول با گزینه های محدودی روبروست که باید مناسب ترین گزینه را انتخاب کند، اینکه او چرا فلان گزینه را انتخاب کرده به این سادگی ها نیست! نفس کار کلان واقعا دشوار است، دوستان اگر یک کار اجرایی حتی خُرد داشتند تا کمی به دشواری های کار اجرایی کلان پی میبردند.


پی نوشت ها:
1. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۱۳۹۷/۰۶/۱۵
2. همان.
3. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ۱۳۷۹/۱۲/۲۲.
4. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات، ۱۳۷۷/۱۲/۰۴.
5. همان.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63613&p=999452&viewfull=1#post999452