سؤال:
از نگاه قرآن، عامل معنوی ورود برکت در زندگی چیست؟

 

پاسخ:
خداوند در قرآن می‌فرماید:

«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى‏ آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ وَلكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ‏» [۱].
و اگر (بر فرض) اهل آبادى‏ها ايمان مى‏‌آوردند و خودنگهدارى (و پارسايى) مى‏‌كردند، حتماً بركاتى از آسمان و زمين بر آنان مى‏‌گشوديم؛ وليكن (آنان حق را) تكذيب كردند؛ پس به خاطر آنچه همواره كسب مى‏كردند، گرفتارشان كرديم.

- «بَركات» در اصل به معناى ثبات و استقرار چيزى است؛ از اين رو به هر نعمت ‏پايدارى «بركت» گفته مى‏شود، در برابر موجودات بى‏ بركت كه فانى و بى‏ اثر هستند-

نكته ‏ها و اشاره‏ ها:

1. ممكن است مقصود از «بركات» در اين آيه، نعمت‏هاى مادى، مثل نزول باران و روييدن گياهان و شكوفايى اقتصادى، يا نعمت‏هاى معنوى مثل استجابت دعا و حل مشكلات زندگى و يا مقصود از بركات آسمانى، بركات معنوى و منظور از بركات زمينى، همان بركات مادى باشد

البته ممكن است همه‏ ى اين معانى مقصود آيه باشد.

2. اين آيه هرچند ناظر به اقوام پيشين، مثل قوم نوح، هود و شعيب است، اما مفهوم آيه وسيع است و منحصر به ملت خاصى نيست و يك سنت عمومى و قانون الهى را بيان مى‏‌كند؛ يعنى هر ملتى كه ايمان و تقوا داشته باشد، نعمت‏هاى آسمان و زمين بر آن ملت سرازير مى‏شود، كه مصداق كامل آن در دوران حضرت مهدى (عج) تحقق خواهد يافت؛ و هر ملتى كه راه طغيان و گناه در پيش گيرد، گرفتار عواقب اعمال خويش مى‏‌شود.

3. گاهى مشاهده مى‏شود كه ملت‏هاى بى ‏ايمان در ناز و نعمت هستند و ملت‏هاى باايمان در سختى روزگار مى‏گذرانند. علت اين امر چيست؟
پاسخ اين سؤال با توجه به چند نكته روشن مى‏شود:

الف) ممكن است ملت‏هاى بى‌‏ايمان، از نظر مادى پيشرفت‏هايى بنمايند، اما به خاطر دورى از خدا و تعاليم عالى مذهبى، گرفتار دردهاى جانكاه روحى، روانى و جسمى مى‏شوند- كه امروزه در جهان غرب شاهد آن هستيم- در حالى كه انسان‏هاى باايمان غالباً از بهداشت روانى برخوردارند.
ب) نداشتن ايمان و تقوا سبب مى‏‌شود كه بسيارى از نعمت‏هاى الهى بى‏ بركت و ناپايدار گردد؛ همان گونه كه امروزه بسيارى از نيروها و منابع اقتصادى در غرب در مسير مسابقه‏ تسليحاتى و سلاح‏هاى كشتار جمعى به كار مى‏رود و اسباب نابودى بشريت را فراهم مى‏كند؛ پس هر نوع پيشرفت مادى به معناى برخوردارى انسان از بركات الهى نيست.
ج) گاهى رفاه مادى نوعى قهر الهى است. در برخى آيات قرآن نيز به اين مطلب اشاره شده است كه گاهى خدا به كافران و گناهكاران همه‏‌ى نعمت‏ها را مى‏‌دهد تا سركشى كنند و زمينه عذاب الهى را فراهم سازند.
د) گاهى ملت‏هاى بى‌‏ايمان همان اصول و تعليمات اساسى دين، مثل نظم، مسئوليت ‏پذيرى و تلاش را به كار مى‏ بندند و از نتايج شيرين دنيايى آن بهره ‏مند مى‏شوند، در حالى كه برخى از ملت‏هاى مسلمان، برخلاف آنها عمل مى‏كنند و از ثمرات نعمت‏هاى الهى محروم مى‏شوند.
ه) برخى از ملت‏ها به ظاهر مسلمان‏اند، اما اصول و آموزه ‏هاى قرآن كريم و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام را به كار نمى‏‌بندند و حقيقت ايمان و تقوا در اعمال و شئون زندگى آنان نفوذ نكرده است؛ از همين رو جامعه‏‌هايى عقب‏ افتاده دارند.

اسلام به ذات خويش ندارد عيبى هر عيب كه هست از مسلمانى ماست‏

4. آيه‏ فوق به رابطه‏ فرهنگ و اقتصاد اشاره مى‏كند، و آن اين كه سرمايه‏ گذارى فرهنگى و معنوى در جامعه، بازده اقتصادى نيز دارد. [۲]

خلاصه:
بر اساس آیه‌ی شریفه فوق، عامل معنوی تحقق برکت در زندگی مادی و معنوی، ایمان و تقوا است. ایمان و تقوا موجب نزول برکات که منحصر به امور مادی نیست می‌گردد.

منابع
[۱] أعراف: ۹۶.
[۲] رضایی اصفهانی، محمد علی، قم: انتشارات پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآنی، ۱۳۸۷، چ اول، ج۷، ص ۱۷۵.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63434&p=993722&viewfull=1#post993722