علت فعل بد انسان چیست؟


پرسش: علت فعل بد انسان چیست؟اگر بگویید اختیار انسانی! سوالی که هست این است منِ اینگونه عامل را چه کسی آفریده!
اگر بگویید علتی ندارد!پس پذیرفتید در جهان چیزی وجود دارد که بی علت است.
دوم سیر علت های دخیل طولی را تا آخر نشان دهید تا ببینم خدا مسئول اصلیست یا ما


پاسخ:
در یک دسته بندی کلی و به صورت استقرائی
کارهایی که یک انسان انجام میدهد، صورتهای مختلفی میتواند داشته باشد.
1. گاهی اوقات این فعل، یک فعل طبیعی است که انسان هیچ نقشی در آن ندارد و به صورت طبیعی بدن او آنرا انجام میدهد. مانند نفس پلک زدن در هنگامی که جسمی به چشم نزدیک میشود.
2. گاهی اوقات این فعل، از روی اجبار صورت میگیرد. مثلا شخصی دهان شخص دیگر را باز کند و به اجبار آن آب را از گلوی او رد کند.
3. گاهی اوقات این فعل، از روی اکراه صورت میگیرد. مثلا شخصی، با اسلحه ای تهدید میکند که یک لیوان آب را بخورد وگرنه او را میکشد.
4. گاهی اوقات این فعل، از روی عادت، وسواس یا بدون توجه تفصیلی صورت میگیرد. مانند شخصی که به تیک عصبی گرفتار شده است و مرتب شانه اش را بالا میبرد.
5. گاهی اوقات نیز انسان از روی اختیار یک عمل را انجام میدهد. مانند اینکه لیوان آبی را در دست میگیرد و آنرا میخورد.
حال که صورتهایی که برای یک عمل مشخص میتوان در نظر گرفت بیان شد، باید توجه کنیم که حالات و ویژگی های هر یک با دیگری فرق دارد.
در صورت اول، عاملی که باعث تحقق آن فعل میشود، یک عامل طبیعی و تکوینی است که توسط خداوند در نهاد انسان قرار داده شده است و نه انسان و نه هیچ عامل بیرونی دیگری، در تحقق آن نقش ندارد.
در صورت دوم، عامل انجام آن کار، یک عامل بیرونی است و گرچه انسان به آن فعل متصف میشود(مثلا گفته میشود که او آب را نوشید) ولی در حقیقت، آن فعل توسط او انجام نگرفته است.
در صورت سوم، عامل انجام آن کار، خود شخصی است که آنرا انجام میدهد هرچند در انجام آن کار، رضایتی در کار نبوده است.
در صورت چهارم، عامل انجام کار، خود آن شخص است، ولی توجهی به آن نداشته است، بنابراین از یک جهت، شبیه کار اختیاری است و از یک جهت، شبیه کار غیر اختیاری.
در صورت پنجم نیز مشخص است که عامل انجام آن کار، خود آن شخص است.

بنابراین
صورت اول و دوم، قطعا غیر اختیاری است.
صورت پنجم، قطعا اختیاری است.
صورت سوم نیز ملحق به صورت پنجم است.
صورت چهارم، خیلی واضح نیست هرچند میتوان از نظر منشأ و حقیقت، آنرا ملحق به صورت پنجم دانست.

باتوجه به این مقدمه میپردازیم به سوال شما
بر اساس تبیینی که از کارهای اختیاری انسان صورت گرفته است، برای انجام یک عمل اختیاری(که در حالات بالا، صورت سوم، پنجم و احتمالا چهارم را در بر میگیرد)، یک سری مبادی ادراکی و تحریکی نیاز است تا ان عمل انجام شود.
بر اساس نظر بوعلی سینا، افعال اسنان و ارده وی همانند خود او ممکن الوجود است و محتاج به علتی است که آنرا محقق کند.
افعال ارادی انسان، معلول اراده به عنوان جزء اخیرعلت تامه است.
خود اراده نیز حالتی در نفس است که معلول یک رشته عوامل قریب و بعدی، ادراکی و تحریکی است؛
مجموعه ای از عوامل که برخی در نفس انسان محقق میشود و برخی از دایره آن خارج است.
نحوه تحقق اراده در انسان بدین صورت است:
1. انسانی که قصد انجام کاری را دارد در وهله اول آن شیء راتصور میکند.
2. سپس فایده و حسن آن فعل را برای ذات خودش در نظر میگیرد.(تصور فایده بر سه قسم علمی، ظنی و خیالی است)
3. در مرتبه بعد، اعتقاد به نفعل و حسن آن ایجاد میشود.
4. به دنبال آن، شوق به آن محقق میشود.
5. در مرحله آخر نیز وقتی که شوق و اجماع به تحقق آن شیء محقق میگردد.(در اینجا اراده محقق شده است)
6. مغز به انجام ان کار دستور میدهد.
هفتم. تحریک عضلات متناسب با آن به واسطه دستور مغز.
هشتم. انجام آن کار(در صورت نبود موانع)(1)

همانطور که میبیند، یک عمل اختیاری که حداقل کارهایی که انسان توجه تفصیلی به انجام آن را دارد، از چنین فرایندی پیروی میکند و این سیکل را سپری میکند.
مثلا وقتی انسان میخواهد آبی بخورد:
ابتدا خوردن آب را تصور میکند.
سپس، فایده خوردن آب را تصور و به آن اذعان میکند.
سپس، میل به انجام آن صورت میگیرد.
آنگاه میل به خوردنش شدید میشود.
سپس، عزم بر خوردنش در نفس انسان صورت میگیرد و تصمیم میگیرد که لیوان آب را باز کند.
آنگاه، مغز به دست فرمان میدهد که لیوان را از زمین برداشته و به دهان نزدیک کند و به دهان دستور میدهد که باز شود.
سپس، دست و دهان دستورات صادره را انجام میدهند.
و در نهایت، اگر اتفاق خاصی روی ندهد که از خورده شدن آب جلوگیری کند، آن آب خورده میشود.(2)

در این فرایند مشخص میشود که
اولا: در کارهایی که اختیارا توسط انسان صورت میگیرد، علتی وجوددارد.
ثانیا: علت، خود این شخص است.

حال به تفسیر جزئیات این فرایند میرسیم.
در این فرایند،
مرحله تصور و تصدیق، اختیاری نیست و ناشی از شرایط محیطی و اموزشی است.
مرحله میل و شوق نیز، اختیاری نیست و باز هم ناشی از شرایط محیطی و آموزشی است.
اما مرحله عزم و اجماع کاملا در حیطه اختیار انسان است. در این مرحله است که انسان میتواند کاملا با آنچه تصور و تصدیق و میل و شوق داشت، مخالفت کند و برخلافش عمل کند.
شاهدش نیز موارد زیادی است که انسان در زندگی روزمره خود با آن روبرو میشود.
بارها و بارها در زندگی، هر کدام شاهد بوده ایم که میل زیادی به انجام کاری داریم ولی به جهت یک سری عوامل دیگر(که البته آن عوامل در حدی نیست که کار را از اختیاری بودن خارج کند) آن کار را انجام نمیدهیم.
مثلا در ظهر تابستان لیوانی از شربت گوارا و خنکی میبینیم، با اینکه تشنه هستیم ولی به جهت اینکه یا روزه هستیم یا مبتلا به مرض قند هستیم یا کسی به ما میگوید که آن لیوان مسموم یا فاسد شده است از میل شدید خود صرف نظر میکنیم و آن آب را نمیخوریم.

اما نقش خداوند:
البته مشخص است که خداوند تا زمانی که نخواهد یک کار توسط انسان اجبارا صورت بگیرد، تنها در مراحل قبلی(تصور، تصدیق و میل و شوق) دخل و تصرف میکند و مثلا میل او را به انجام یک کار تشدید میکند یا تصور و تصدیق او را دست کاری میکند و با تشویق یاتهدید او را انجام کاری ترغیب یا از انجامش برحذر میدارد.
اما این تصرف خداوند به اندازه ای نباید باشد که اختیار آن شخص را از بین ببرد.
دلیل اینکه گفتیم خداوند انسان را بر انجام کاری مجبور نمیکند، ادله کلامی به نفع اختیار انسان است.
ادله کلامی این مسئله نیز حکمت و عدالت خداوند است.
از آنجا که خداوند متعال پیامبران را برای هدایت انسانها فرستاده است، اگر انسان در انجام کارهایش اختیاری نداشته باشد و مجبور باشد، هدایت امری لغو خواهد بود. زیرا هدایت در جائی معنا دارد که شخص بین انتخاب انجام یا ترک اختیار داشته باشد.
از سوی دیگر، پاداش و تنبیه افراد به تناسب کارهایی که صورت گرفته است نیز امری است ناعادلانه و حداقل تنبیه ناعادلانه خواهد بود، هرچند تشویق میتواند بی مشکل باشد چرا که میتواند بر اساس فضل باشد نه استحقاق و عوض کارهای آن شخص.


موفق باشید.

ـــــــــــ
1. ابن سینا، التعلیقات، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، 1379، ص11-12

2. موانع میتواند شامل موانعی در طول فرایند باشد مثلا اینکه لیوان از دست انسان بیفتد، یا لیوان بشکند یا ..یا موانعی که بعد از فرایند صورت میگیرد مانند اینکه شخص محتویات لیوان را در دهانش بریزد ولی متوجه شود که آب شور است و آنرا پائین نبرد یا گلوی انسان بسته شود و آب پائین نرود یا قبل از پائین رفت، حالت او عوض شود و آب از گلویش پائین نرود.


http://www.askdin.com/showthread.php?t=59622&p=974217&viewfull=1#post974217