آيا برهان وجوب و امکان توجيه منطقي براي باور به خدا فراهم مي کند؟


پرسش: ايا برهان وجوب و امکان توجيه منطقي براي باور به خدا فراهم مي کند یا خیر؟


پاسخ:

پاسخ به این اشکال نیازمند بیان دو نکته است:
نخست. تقریر برهان وجوب وامکان و بیان محل بحث
دوم. بیان ارتباط بین خدای فلسفه(واجب الوجود بالذات) و خدای ادیان(الله و ...)
بنابراین لازم است به صورت مجزا به این دو مسئله بپردازیم.

مسئله نخست: برهان وجوب و امکان

در مورد برهان وجوب و امکان توجه به این نکته ضروری و اساسی است که بدانیم این برهان به دنبال چه چیزی است.
بنابراین نخست باید مفاد انرا بدانیم.
این برهان با استفاده از تقسیم موجودات جهان به دو موجود(واجب و ممکن) و سه فرض عقلی(واجب، ممتنع و ممکن) به دنبال اثبات وجود واجب الوجود یا همان خدای ادیان است.
بدین صورت که
م1. هر موجودی را که در نظر بگیریم، یا واجب الوجود است یا نیازمند به واجب.
زیرا هر موجودی بر اساس فرض عقلی چون موجود است یا واجب باید باشد و یا ممکن. یعنی یا باید نیازمند به علت باشد یا بی نیاز.

م2. بنابراین واجب الوجود در هر صورتی اثبات میشود.
زیرا:
اگر این موجود واجب الوجود نباشد، پس ممکن الوجود است.
هر ممکن الوجودی برای موجود شدن نیاز به علتی دارد هستی بخش.
علت هستی بخش او یا واجب الوجود است یا خودش است یا ممکن الوجودی مثل خودش.
فرض اول مستلزم اثبات وجود واجب است.
فرض دوم مستلزم دور است پس باطل است.
فرض سوم نیز اگر در نهایت به واجب الوجود نرسد، مستلزم تسلسل است و به همین جهت باطل است.

بنابراین در هر صورت، وجود واجب الوجود اثبات میشود.(1)


باتوجه به این مسئله مشخص میشود که محور این استدلال، وجوب و امکان موجودات است نه مادی و مجرد بودن آنها.
به همین جهت، همه موجودات ماسوی الله و هرچه غیر از خداوند است در دایره ممکنات قرار میگیرند و نمیتوانند علت نهایی باشند.

آنچه در این برهان مورد توجه است، وجود موجودی است که وجودش ضروری است و این ضرورت و وجوب از ناحیه موجود دیگری یا در مقایسه با موجود دیگری به آن ملحق نشده است.

دوم. ارتباط خدای فلسفه با خدای ادیان

برا ی اثبات این مسئله یک سری مقدمات نیاز است.
الف. در فلسفه اثبات میشود که موجودی هست که این موجود، واجب الوجود بالذات است.
ب. این موجود، برخلاف موجودات ممکن الوجود، غیر مخلوق است.
ج. در قران کریم و متون دینی تمام ادیان ابراهیمی، خداوند به عنوان تنها موجود "غیر مخلوق" معرفی شده است. چرا که به تعبیر قران کریم و ایه شریفه "هل من خالق غیر الله" و نیز ایه شریفه " ام خلقوا من غیر شیء ام هم الخالقون" متوجه میشویم که تنها خالق خداوند است و وقتی خالق به تعبیر خداوند فقط خداوند است، بنابراین یا خداوند، خودش مخلوق نیست یا مخلوق خودش است. فرض دوم که مستلزم تناقض است و فرض اول، همان مطلوب ماست.
د. بر اساس قران کریم، غیر خداوند همگی مخلوق هستند. زیرا قران کریم به صراحت بیان میکند که "الله خالق کل شیء" و این عمومیت، نشان دهنده آن است که خداوند خالق همه چیز است و هر چیزی مخلوق خداوند است. پس بجز الله شیء غیر مخلوقی وجود ندارد. (2)

در نتیجه دو مسئله به و جود می آید:
از سویی مشخص میشود که واجب الوجود، موجودی است که وجودش ضروری است و علت ندارد و تنها اوست که چنین وصفی را دارد.
از سو ی دیگر مشخص میشود که خداوند ادیان نیز موجودی است که مخلوق نیست و تنها اوست که این وصف را دارد.

بنابراین
واجب الوجود فلسفه همان خدای ادیان است.



ــــــــــــ
1. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، نهایه الحکمه، قم، نشر اسلامی، 1422ق، مرحله 12، فصل1.
2. برای مطالعه بیشتر ر.ک:
عبدالرسول عبودیت، درامدی بر فلسفه اسلامی، قم، موسسه امام خمینی، 1386، فصل 18.


http://www.askdin.com/showthread.php?t=61123&p=974190&viewfull=1#post974190