من با تمام خطاهایی که در زندگی کرده ام میخواهم توبه کنم

قدم اول توبه است. خداوند در قرآن فرموده: «قل یا عبادی الّذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله أنّ الله یغفر الذنوب جمیعاً، إنّه هوالغفور الرّحیم؛ بگو: ای بندگان من که (با گناه کردن) بر خود ظلم و ستم روا داشتید، از رحمت خداوند مأیوس و ناامید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد.»1 و در آیه ای دیگر می فرماید: «توبوا الی الله جمیعاً ؛ هر گناهکاری دعوت به توبه شده‏ است»2

توبه از هر گناهی دو رکن اساسی دارد:
1- پشیمانی از گناه.
2- عزم بر ترک آن.
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید:
"توبه به دل پشیمان شدن و به زبان آمرزش خواستن و به اندام ترک نمودن است."3 بر این اساس می توان گفت: حقیقتِ توبه، پشیمانی از گناه و قصد و عزم جدی برای ترک آن است. اگر کسی به این حالت دست یافت، حقیقت توبه در او محقق شده است. توبه هر گاه حقیقى و واقعى باشد و از اعماق جان برخیزد، واقعاً از گناهى که مرتکب شده، احساس خجلت و ندامت کند و خود را در پیشگاه خدا شرمنده ببیند و در صدد کسب رضاى حق تعالى باشد، مقبول درگاه احدیت واقع شده و آثار و برکاتش نمایان مى گردد؛ هر چند گناه بزرگ یا بسیار باشد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هر مرضی،دارویی دارد؛ داروی گناهان، استغفار و طلب عفو و آمرزش از خدا است»4

چه زیبا سروده:
غرق گنه ناامید مشو ز دربار ما
که عفو کردن بود در همه دم کار ما


توبه حقیقی، گناهکارِ توبه کننده را محبوب خدا می سازد: «اِنّ الله یحبّ التوابین؛ خداوند توبه کنندگان را دوست می دارد»5
کسی که دوست و محبوب خدا شد، خدا عزیزش کرده و همه گناهان کبیره و صغیره او را می بخشد؛ چنان که پیامبر فرمود: «التائب من الذنب کمَن لا ذنب له؛ کسی که از گناه توبه کند، (خداوند همه گناهان او را می آمرزد و) همانند کسی می شود که هیچ گناهی نکرده است»6 بنابراین توبه راهکار خاصی جز پشیمانی از گناه و قصد و عزم جدی برای ترک آن ندارد. اما در عین حال آداب خاصی دارد که از مستحبات و شرط کمالی توبه محسوب می شوند:
1. غسل توبه؛
2. خواندن دو رکعت نماز؛
3. استغفار (درخواست بخشش)؛ گفتن هفتاد مرتبه «استغفر الله و اتوب الیه» بعد از نماز؛
4. زمزمه دعاهای توبه؛
5. به سجده رفتن و قدری گریه کردن ( هر چند به اندازه کم باشد)

همچنین می توانید در روز یکشنبه غسل کرده، وضو بگیرید و چهار رکعت نماز بخوانید. در هر رکعت پس از حمد، سوره توحید را سه مرتبه، و ناس و فلق را هر کدام یک مرتبه بخوانید. بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار کرده و آخرش بگویید: «لا حول و لا قول الاّ بالله العلی العظیم»؛ سپس این دعا را بخوانید: یا عَزِیزُ، یا غَفّارُ، اغْفِر لی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ فَاًّنَّهُ لا یغْفِرُ الذُّنُوبَ اًّلاّ أنْتَ. پیامبر فرمود:
«هر کس از امت من این عمل را به‏ جا آورد، از آسمان ندا می ‏شود که توبه‏ ات پذیرفته و همه گناهانت آمرزیده شد.»7پس با توبه حقیقی، تمام گناهان، به غیر از حق الناس بخشیده می شوند؛ و گناهان قابل جبران، مثل ترک عمدی نماز و روزه، باید جبران شده و قضا شوند.

گناهان در یک تقسیم به دو بخش حق الناس و حق الله تقسیم می شوند. در صورتی که حق الله باشد، یا قابل جبران است یا وقت جبران آن از دست رفته است. اگر قابل جبران است، وظیفه آدمی آن است که ضمن ندامت و پشیمانی از ضایع کردن این حق و وظیفه، در جبران آن کوشا باشد؛ و اگر قابل جبران نبود، همان پشیمانی و عزم بر ترک دائمی آن کافی است. و اگر حق الناس است، چنان چه العیاذ بالله از نوع قتل عمد باشد، واجب است که خود را به اولیاء دم معرفی و تسلیم کند؛ و اگر غیر آن بوده و مفسده ای در کار نباشد، باید از آنان حلالیت بطلبد و اگر این معنا ممکن نشد، باید تا سر حد توان حقوق مالی و معنوی آنان را جبران کند و اگر حقوق مالی جبرانش به واسطه ناشناختن صاحب آن ممکن نباشد، باید از طرف او صدقه دهد (البته با اجازه دفتر مرجع تقلیدتان) و اگر احیاناً از دار دنیا رخت بر بسته است، به وارثان او پرداخت نماید و در همه حال حقوق معنوی او را پاس بدارد. اگر غیبت و بدگویی او را کرده است، اکنون به ذکر فضایل و خوبی های او بپردازد و...

قدم بعد تصحیح اعتقادات است، زیرا اعتقاد غلط یا ناقص، به عمل غلط یا ناقص منجر می شود و معتقدات انسان، اعمال قلب او به شمار می روند. لذا باید در این مطلب نیز به فراخور وقتتان تلاش کرده و کتابهایی در زمینه اصول اعتقادات (توحید، معاد، نبوت، عدل و امامت) مطالعه بفرمایید.
درباره توبه می توانید کتاب هاى قلب سلیم و گناهان کبیره شهید دستغیب و کتاب اخلاق عملى از آیةالله مهدوى کنى و معراج السعاده از مرحوم ملا احمد نراقى را مطالعه کنید. در زمینه اعتقادات هم کتابهای شهید دستغیب و شهید مطهری بسیار مناسب هستند. (کتابهایی هر دو شهید با همان نامهای اصول اعتقادات تالیف شده)

اما در مورد قسمت دوم سوالتان، گناه و معصیت، مانند لجن زار متعفنی است که انسان، هر چه بیشتر در آن فرو می رود، خود را به نابودی نزدیک می کند؛ اما توبه و تصمیم جدی انسان به ترک گناه، حرکت به سوی نجات و خودش یک پیروزی بزرگ است که درهای رحمت الهی را به روی انسان می گشاید. کسی که به این مرحله (توبه) رسیده، به پیروزی بزرگی دست یافته، و باید سعی کند انگیزه خود را برای مبارزه با گناه، قوی تر نموده، و برای همیشه این حالت را در خود حفظ کند. البته باید توجه داشت که هر توبه ای توبه نیست و توبه واقعی دارای شرایط زیر است، که باید حتما رعایت شود:

1-فرد گناه کار گناه را از روی جهالت و نادانی انجام داده باشد. قرآن می فرماید توبه تنها براى آنهاست که گناهى را از روى جهالت انجام مى‏دهند.8 منظور از جهالت در این آیه، اعم از عدم علم به حرام و گناه بودن عمل، و طغیان غرائز و تسلط هوسهاى سرکش، و چیره شدن آنها بر نیروى عقل و ایمان است. در این حالت، علم و دانش انسان به گناه، گرچه از بین نمى‏رود، اما تحت تاثیر آن غرائز سرکش قرار گرفته و عملا بى اثر مى‏گردد، و هنگامى که علم اثر خود را از دست داد، عملا با جهل و نادانى برابر خواهد بود؛ ولى اگر گناه بر اثر چنین جهالتى نباشد، بلکه از روى انکار حکم پروردگار و عناد و دشمنى انجام گیرد، چنین گناهى حکایت از کفر کرده و به همین جهت توبه آن قبول نیست.9

2- عدم آگاهی از مرگ. (توانایی و فرصت برای گناه داشته باشد) کسی که می داند تا چند لحظه دیگر بیشتر زنده نیست و یا فلج و ناتوان شده و قدرت بر ارتکاب گناه ندارد، اگر توبه کند، این توبه ارزشی نخواهد داشت. قرآن می فرماید:
«کسانى که در آستانه مرگ قرار مى ‏گیرند و مى‏ گویند اکنون از گناه خود توبه کردیم، توبه آنان پذیرفته نخواهد شد.»10

3- ترک گناه. اگر کسی مشغول گناه است و هنوز گناه را ترک نکرده، توبه او معنی ندارد؛ هر چند قصد داشته باشد که در آینده ترک گناه کرده و توبه نماید. زیرا معلوم نیست که موفق به توبه شود.

4- ندامت. اگر کسی از گناه خود واقعا پشیمان و نادم نباشد، در حقیقت توبه نکرده است؛ هر چند گناه را ترک کرده باشد. زیرا در هر لحظه امکان داردکه دوباره مرتکب گناه شود.

5- تصمیم جدی بر ترک گناه و عدم بازگشت در آینده.

6- جبران گناه و لغزش های گذشته.

7- استغفار و طلب آمرزش از خداوند.11


اگر کسی واقعاً با رعایت این شرایط توبه کند، هرگز نباید از رحمت الهی مأیوس باشد؛ زیرا هر چه گناه او بزرگتر باشد، باز رحمت الهی واسع تر است؛ و قطعا خداوند به وعده خود عمل کرده و توبه او را خواهد پذیرفت. در حقیقت کسی که دوست دارد در لجن زار گناه مانده و از آلودگی ها تغذیه کند، معلوم است که هنوز از گناهان خود پشیمان نشده، و در این حالت توبه معنا ندارد؛ و معلوم نیست که در آینده نیز موفق به ترک گناه خواهد شد یا نه، بلکه تکرار گناه ممکن است زمینه و توفیق توبه را از انسان سلب کند! با اینحال اگر موفق به توبه واقعی با تمام شرایط آن شود، توبه اش پذیرفته خواهد شد.

نکته بسیار مهم در این راه، استعانت از لطف و عنایتی است که خداوند نسبت به توبه کنندگان دارد. زیرا توبه واقعی، همه مبغوضیت های گناه و عقوبات اخروی و آثار منفی آنرا در پیشگاه خداوند از بین می برد؛ همانطوریکه خداوند فرموده است: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏ اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى ‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»12





پی نوشت:
1. زمر،53
2. نور، 31
3. محمد محمدي ري‌شهري، ميزان الحكمه، دار الحديث، 1416 ه.ق، ج 2، ص 997، ماده "ذنب"
4. همان، ص 997
5. بقره، 222
6. ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، طهران، 1365 ه.ش، ج 2، ص 435
7. إقبال الأعمال، السيد علي بن طاوس الحلي، دار الكتب الإسلامية - طهران، 1367 ه. ش، ص 308
8. نساء، 17، إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ
9. تفسیر نمونه، ج‏3، ص: 313
10. نساء، 18، وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلیما
11. تفسیر نمونه، ج‏24، ص: 290
12. زمر،53، قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.


http://www.askdin.com/showthread.php?t=59271&p=945826&viewfull=1#post945826