آیا عدم حضور قلب در نماز جماعت از مصادیق کوچک شمردن نماز است؟

در پاسخ به سوال تان عرض می کنم :
آن چه در برخی از روایات به آن اشاره شده است مذمت کسی است که همسایه مسجد باشد و از روی عمد و بی توجهی به نماز جماعت در مسجد حاضر نشود؛ امیرمؤمنان (ع) فرمود:
همسایه مسجدی که برای ادای نمازهای واجب در مسجد حضور نیابد در حالتی که فراغتی دارد و از سلامتی هم برخوردار است، نمازش کامل نخواهد بود،(1) البته نه آن که نمازش باطل باشد، بلکه آن آثاری را که نماز مقبول درگاه حق باید داشته باشد فاقد است .
با توجه به این که فرموده اید فاصله منزل شما تا مسجد نزدیک نیست، شما در جمله افراد فوق نیستید اما توصیه می شود سعی کنید حضور بیشتر و پررنگ تری رو در نماز جماعت و مسجد داشته باشید. در رساله های عملیه می خوانیم:
مستحب است نمازهای واجب خصوصا نمازهای یومیه را به جماعت برگزار کنند و در نماز صبح، مغرب و عشا خصوصا برای همسایه مسجد و کسی که صدای اذان مسجد را می شنود بیشتر سفارش شده است.(2)
بله اگر کسی از روی عمد و بی توجهی به مسجد و نماز جماعت در مسجد حاضر نشود می تواند مصداقی از کوچک شمردگان نماز جماعت باشد.
البته برای شما والدین فرزندی او را از این امر نهی کنند مثلا اجازه حضور در نماز جماعت صبح را به او ندهند، با وجود عدم اجازه والدین برای حضور در نماز جماعت صبح، اولویت با اطاعت از امر والدین است.
گاه سوال می شود با توجه به اینکه بالاخره انسان نیاز به محلی برای ارامش روحی دارد، مخصوصا در صورت عدم وجود زیارتگاهی در نزدیکی محل سکونت، آیا حضور بانوان در نماز جماعت و انس با مسجد اشکالی دارد؟!

در پاسخ می گوییم به صورت مطلق نمی شود گفت اشکال دارد یا اشکال ندارد. زنان باید ببینند اولویت در انجام کدام وظیفه است؟ گاه حضور ایشان در مسجد موجب اختلاف می شود یا مفسده دارد یا همسرش رضایت ندارد یا ...... آرامش روحی را میشه با انس با وظایف در خانه هم به دست آورد. بایدنوع نگاه خود فرد بررسی بشود. این عرض ما به این معنا نیست که خانم ها نیازی به رفتن زیارت ندارند بلکه مراد در اولویت سنجی امور زندگی است. طبعا اگر حضور در مسجد و جماعت سبب لطمه به زندگی ایشان شود، رسیدگی به امور منزل اولویت دارد. در امر زیارت هم اگر همراه با همسر خود به این گونه سفرها بروند منعی نیست. در واقع این همراهی با همسر، نیز در راستای رسیدگی به امور منزل است و با هم تنافی ندارد.

تذکر :
تنها یک مطلب می ماند و آن این که : "از کجا بفهمیم همسایه مسجدیم؟"

در این که همسایه مسجد کیست، اقوال علما متعدد است:
برخی معتقدند در مشخص نمودن همسایه باید به عرف مراجعه شود.
برخی معتقدند همسایه هر کس صاحبان خانه هایی اند که تا فاصله چهل ذراع از هر طرف واقع شده و اندازه هر ذراع از آرنج دست تا سرانگشت وسط دست می باشد .(3)
بر اساس نظر سوم چهل خانه از هر طرف را همسایه مسجد هستند. برخی از علما این نظر سوم را حمل بر تقیه نموده است و می فرماید: از آن جا که لفظ همسایه کلمه ای «عرفی » است و شرع مقدس هم در این زمینه واژه خاصی ندارد، برای دست یافتن به معنای آن باید به عرف مراجعه کرد، وی در خصوص احادیثی که حد همسایه را چهل ذراع معین کرده گوید: شاید بتوان گفت منظور معصوم (ع) از این بیان، همان معنای عرفی و رایج بین مردم است. (4)



پی نوشت ها :
1.محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 هجرى قمری، ج3 ، ص 356.
2. به احکام نماز جماعت در رساله مرجع تقلیدتان مراجعه کنید.
3. قاموس المحیط، فیروز آبادی، ج 3 ص 22 .

4. رج : جواهرالکلام، ج 28، ص 41 - 44؛ عروة الوثقی، ج 2، ص 223 - 225 .
http://www.askdin.com/showthread.php?t=60506&p=950668&viewfull=1#post950668