اخلاق نظامی از نظر اسلام چگونه است؟

همانطور که می دانید دین اسلام دینی نیست که بنا و پایه ی آن بر اساس جنگ باشد بلکه در آموزه های اسلام قبل از دستور به جنگ ،دستور به صلح و سازش داده شده است.اما گاهی واکنش دشمنان نسبت به مسلمین به گونه ای است که آنها را مجبور به جنگ می نمایند.ولی در عین حال دستورهای اخلاقی حتی در زمان جنگ مورد توجه ویژه قرار گرفته است و در کتب اخلاقی با عنوان اخلاق نظامی از آن یاد می شود.مراد از «اخلاق نظامى»، آن دسته از فضايل اخلاقى است كه براى نظاميان، ضرورتى بيشتر دارد و هر كس كه در اين صنف قرار دارد، بايستى به آن آراسته گردد. همچنين عبارت است از دورى از برخى رذايل، كه ‏پيراستگى از آنها براى نظاميان ارجحيت دارد.در واقع می توان این گونه مطرح کرد که اصول اخلاقی اسلام در رابطه با جنگ مربوط به سه مرحله می باشد قبل از جنگ،در حین جنگ و بعد از جنگ. اسلام برای هر یک از این مراحل دستورات اخلاقی مهمی ارائه فرموده است.در مرحله ی اول در آموزه های اسلام قبل از جنگ مسلمانان سفارش شده اند که به دنبال تبیین حقیقت باشند و در جهت هدایت دشمنان گام بردارند.

ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ
( مردم را ) به سوی راه پروردگارت با منطقی حکیمانه و ادلّه قانع کننده و با پندی نیک و بیداری بخش و عبرت آموز دعوت کن و با آنان ( مخالفان ) به نیکوترین وجه محاجّه و مجادله نما. ( این وظیفه تو ، و اما آنها ) البته پروردگارت خود داناتر است به کسی که از راه او گم گشته و او داناتر است به هدایت یافتگان(1).
قران تاکید می کند که چنانچه دشمن تمایل به صلح دارد از نظر اخلاقی مسلمانان نیز موظفند صلح پذیر باشند.

وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ
و اگر به صلح و آشتی گرایند ، تو نیز بدان بگرای و بر خدا توکل کن که مسلّما اوست شنوا و داناست(2)


در آیه‌ی 193 سوره‌ی بقره می‌خوانیم: وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَهٌ وَ یَكُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ: «با آنها (دشمنان) پیكار كنید تا آتش فتنه خاموش شود، و اگر آنها خودداری كردند و دست از فتنه‌جویی برداشتند مزاحم آنها نشوید، چرا كه تعدّی جز بر ستمكاران روا نیست
اسلام به مسلمانان سفارش مي‌كند اگر دشمنان با شما پيماني بستند، تا زماني كه آن را نشكسته‌اند، شما پيمان را محترم داريد و نقض‌كننده آن نباشيد.

إِلاَّ الَّذينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوکُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى‏ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقينَ
مگر کسانی از مشرکان که با آنها پیمان بستید سپس چیزی ( از تعهداتشان ) را از شما کم نگذاشته اند و احدی ( از دشمنانتان ) را بر ضد شما یاری نکرده اند پس پیمان آنها را تا آخر مدتشان به پایان رسانید ، که همانا خداوند پرهیزکاران را دوست دارد.(3).
همانطور که گفته شد بعضی از دستورات اخلاقی مربوط به زمان جنگیدن است.اسلام مسلمانان را به رعايت حدود و قوانين جنگ، در حال درگيري با دشمن توصيه مي كند وازآنان مي خواهد ازحدود خويش تجاوز نكنند

وَ قاتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ
و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند بجنگید و ( وقت جنگ از حدود شرعی و قوانین عقلایی جنگ ) تجاوز نکنید ( بدون عذر قانونی حمله ننمایید ، با هم پیمان متارکه نجنگید ، ضعیفان بی آزار را مکشید ، کشته ها را مثله نکنید و اموال را بی جهت اتلاف ننمایید ) که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد.(4).

در این آیه در واقع به سه نكته اشاره شده: نخست این كه جنگ باید برای خدا و در راه خدا باشد نه به خاطر جاه‌طلبی و انتقام‌جویی.دیگر اینكه جنگ در برابر متجاوز باشد، یعنی تا جنگ بر شما تحمیل نشود دست به اسلحه نبرید.سوم در میدان جنگ از حد تجاوز نكنید و اصول اخلاقی را رعایت كنید بنابراین اگر دشمن اسلحه را بر زمین بگذارد و تسلیم شود نباید به او حمله كرد.در بيشتر آياتى كه دستور و آداب جهاد مطرح شده، قيد «فى سبيل اللّه» به چشم مى‏خورد، به گونه ‏اى كه چنين برداشت مى‏شود جهاد بدون اين ويژگى نمى‏تواند اسلامى و مشروع باشد. مفهوم اين «قيد»، چيزى جز اخلاص نيّت نيست كه آن يك ويژگى اخلاقى است تأكيد اسلام بر اين است كه اگر تصميم به مجازات دشمن گرفتيد، به همان اندازه كه او به شما خسارت وارد كرده است، به او خسارت بزنيد، نه بيشتر. البته باز هم در عين حال توصيه به اين است كه آنها را در صورت امكان مورد عفو قرار دهيد.

وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرينَ
و اگر عقوبت کردید ، همان گونه که مورد عقوبت قرار گرفته اید [ متجاوز را ] به عقوبت رسانید ، و اگر صبر کنید البته آن برای شکیبایان بهتر است.(5).
توصيه اسلام بر اين است كه در حال درگيري اگر يكي از دشمنان، براي شنيدن پيام اسلام پناهندگي بخواهد و شما بتوانيد و برايتان مقدور باشد، به او پناه دهيد.

وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکينَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ
و اگر یکی از مشرکان ( تحت تعقیب ) از تو پناه خواست او را پناه ده تا کلام خدا را بشنود سپس او را به جایگاه امنش برسان ، زیرا آنها گروهی هستند که نمی دانند.(6).
هيچ مسلماني نبايد براي هدف مادّي گام در ميدان جهاد بگذارد و به همين دليل، بايد نخستين اظهار ايمان را از طرف دشمن بپذيرد و به نداي صلح و اسلام او پاسخ گويد؛ اگر چه از غنايم مادّي فراوان محروم گردد ،

در مرحله سوم كه بعد از درگيري و جنگ با دشمن است، اسلام در مورد اسيران دشمن سفارش مي‌كند و از مسلمانان مي خواهد با آنان برخورد نيكو داشته باشند، آنان را به اسلام دعوت نمايند، زمينه پذيرش هدايت را براي آنان فراهم سازند و آنان را بدون فديه يا با گرفتن فديه آزاد كنند.

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ في‏ أَيْديکُمْ مِنَ الْأَسْرى‏ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ في‏ قُلُوبِکُمْ خَيْراً يُؤْتِکُمْ خَيْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْکُمْ وَ يَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ
ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند بگو: «اگر خداوند ، خیری در دلهای شما بداند ، ( و نیّات پاکی داشته باشید ، ) بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما می دهد و شما را می بخشد و خداوند آمرزنده و مهربان است(7)!»
اميرمؤمنان- صلوات اللّه عليه- در جنگ جمل به نيروهاى تحت امرش چنين توصيه مى‏كنند:
«لا تَقْتُلُوا الْاسَراءَ وَ لا تَجْهَزُوا عَلى‏ جَريحٍ وَ لا تُتْبِعُوا مُوَلِّيًا وَ مَنْ الْقى‏ سِلاحَهُ فَهُوَ امِنٌ وَ مَنْ اغْلَقَ بابَهُ فَهُوَ امِنٌ» «8»
اسيران را نكشيد، به مجروحان تير خلاص نزنيد و فرارى را تعقيب نكنيد. هر كس سلاحش را بر زمين مى‏گذارد. و آن كه در خانه‏اش را مى‏بندد، در امان است.



منابع:
(1) نحل:125
(2) انفال:61
(3)توبه ایه 4
(4)بقره:190
(5)نحل:126
(6)توبه:6
(7)انفال:70
(8)بحارالانوار ج 32 ص 210

http://www.askdin.com/showthread.php?t=38556&p=535666&viewfull=1#post535666