آیا این ادعا که سلمان اعراب را در فتح ایران راهنمایی می کرد و راه ها را به آنها نشان می داد، سندیت تاریخی دارد؟

آیا این ادعا که سلمان اعراب را در فتح ایران راهنمایی می کرد و راه ها را به آنها نشان می داد، سندیت تاریخی دارد؟

سؤال:
آیا این ادعا که سلمان اعراب را در فتح ایران راهنمایی می کرد و راه ها را به آنها نشان می داد، سندیت تاریخی دارد؟

پاسخ:
قبل از جواب سوال ، بیان نکته ای ضروری می باشد
باید توجه داشت که اصطلاح جنگ اعراب با ایران صحیح نمی باشد و باید به جای آن از اصطلاح جنگ اعراب با ساسانیان استفاده کرد، چون اگر مردم ایران از شاهان خود حمایت می کردند کشور کوچکی نمی توانست بر آنها غلبه کند ، بلکه مردم از ساسانیان و قوانین آنان خسته بودند و از طرفی پیام اسلام را شنیده بودند لذا در اکثر شهرها بدون جنگ به استقبال مسلمانان رفتند اگر در بعضی از شهرها درگیری بوده و این طبیعی جنگ است .
ـ نقش سلمان:
باید نقش سلمان در فتوحات را نقش میانجی گری دانست؛ چون هم زبان فارسی می دانست و هم زبان عربی لذا به راحتی می توانست نقش واسطه را ایفا کند و این نقش هم در پیشرفت اسلام کمک می کرد هم در کم شدن درگیری های احتمالی و کم شدن آمار تلفات موثر بوده است.

ـ برای نمونه :
الف : سلمان اهالی بهرسیر (ویه اردشیر) را به اسلام دعوت کرد و با پذیرفتن اسلام اهالی ویه اردشیر، لشگریان از جنگ دست کشیدند.(1)
ب: در فتح مداین با مردم شهر مذاکره کرد و آنان پذیرفتند که جزیه بپردازند و از این نمونه ها بسیار است.
نقش سلمان در فتوحات بسیار حائز اهمیت است چون ایشان در این امر با داشتن دو ویژگی بر دیگر صحابه پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) مقدم بود
1. دانستن زبان فارسی
2. نزدیکی بیش از حد به حضرت علی (علیه السلام)
این دو ویژگی باعث شد که وی بتواند تا اندازه ای جلو درگیری های بیشتر را بگیرد، در ماجراي فتح مدائن، سعد وقاص، فرمانده سپاه اسلام بود، او فرمان داد تا سپاه از رود دجله عبور كنند.(3)
سخنان سلمان در مدائن سبب شد تا دو شهر از شهرهاي مدائن و ايوان و كاخ مدائن، از جمله‏ تيسفون كه سال ها پايتخت ساسانيان بود، بدون درگيري به دعوت وي تسليم لشكر اسلام شود، و حدود چهار هزار نفر از سپاه ويژه و گارد ايران كه تحت فرماندهي «رستم فرخ‏ زاد» بودند، از سپاه او جدا شده، به سپاه مسلمانان بپيوندند.
دعوت سلمان برای اسلام آوردن ايرانيان در مدائن بدين صورت بود: «همانا اصل و نسب من‏ از شما ايرانيان می‏ باشد و من در سه چيز خيرخواه شما هستم، و صلاح شما در آن ها است:
الف: اگر اسلام بياوريد، برادر ما هستيد و در اموال ما شريك بوده و بر شما است همان‏ تكليفی كه بر ما است.
ب: تسليم شويد و به مسلمانان جزيه بدهيد.
ج: در غير اين دو صورت، با شما می‏ جنگيم، همانا خدا، خائنان را دوست ندارد.(4)
نقل می كنند اهل مدائن تيسفون، نان و خرما به دست در كوچه ها به پيشواز اعراب ايستاده بودند.(5)
در جایی دیده نشده که ایشان راهنمای مسلمانان باشد بلکه با داشتن این دو ویژگی کاری کرد که هم به نفع اسلام بود و هم به نفع مناطق فتح شده.

منابع:
(1) تاریخ تمدن ایران باستان 2/247.
(2) ابن سعد، طبقات الکبری؛ 4 / 76.
(3) تاريخ طبري، ج ۴، ص ۱۲؛ ترجمه اخبار الطوال، ص ۱۶۰ - ۱۶۱.
(4) تاريخ طبري ج ۴ ص ۱۴.
(5) تاريخ خلفا، ج 2، ص 126.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=37756