برای اینکه حسادت در وجود من از بین برود چه کار باید بکنم؟

سؤال:
برای اینکه حسادت در وجود من از بین برود چه کار باید بکنم؟

پاسخ:
حسد از امراض نفسانیه می‌باشد. در این باره مرحوم احمد نراقی می گوید: "حسد صاحب خود را به عذاب دنیا گرفتار، و به عقاب عقبی مبتلا می سازد، زیرا که حسود در دنیا لحظه ای از حزن و الم و غصه و غم خالی نیست. چون که او هر نعمتی که از کسی دید متألم می شود و چون نعمت خدا نسبت به بندگان خود بی نهایت است، و هرگز منقطع نمی شود پس حسود بیچاره پیوسته محزون و غمناک است. و اصلا به محسود ضرری نمی رسد، بلکه ثواب و حسنات او زیاد می شود."[1]
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «براستی حسد است که ایمان را می خورد چنانچه آتش هیزم را»[2]
حسود باید بیندیشد که این بیماری اخلاقی به زودی جسم او را بیمار می کند مانند خوره روح او را می خورد و از بین می برد خواب و آرامش را از او سلب می کند و هاله ای از غم و اندوه همیشه اطراف قلب او را می گیرد و از آن بدتر اینکه مطرود درگاه خدا می شود. محمد بن یعقوب کلینی در جلد دوم «اصول کافی» درباره حسد می نویسد: «راضی به قضای او شو. شخص حسود به گونه ای در مقام اعتراض به قضای الهی است در حالی که او باید به قضای او راضی باشد و نفس خود را وادار کند که خوبی های او را بگوید. البته هر چند ابتدا این نوع رفتار ظاهری و غیر واقع است اما کم کم برای نفس عادی می شود و رنگ واقعیت می گیرد. به هر حال آن فرد بنده خداست و خداوند صلاح دانسته و او را به لطف خودش نعمت دهد. »
امام خمینی (ره)پنجمین حدیث از کتاب «چهل حدیث» خود را به بررسی ها، پیامدها و درمان علمی و عملی حسادت اختصاص داده اند. امام راحل باب سخن در این زمینه را با روایتی از امام صادق (علیه السلام) به نقل از رسول اکرم (صل الله علیه و آله)باز می کنند؛ «خدای عزوجل به موسی بن عمران فرمود ای پسر عمران! بر مردم نسبت به آنچه از فضل خود به آنها داده ام حسادت نورز و چشمان خود را به سوی آن خیره نکن و نفس خود را به دنبال آن نفرست، زیرا حسود نسبت به نعمت من خشمگین است. از روزی هایی که بین بندگان خود پخش کردم رویگردان است و کسی که چنین باشد من از او نیستم و او هم از من نیست».
راهکار عملی ای که امام (ره)ارائه می دهد این است:
1-« برای رفع این بیماری به کسی که به او حسادت می ورزی محبت کن، زیرا این کار خلاف میل نفسانی توست. برخلاف میل درونی ات بر او ترحم کن، او را بزرگ بشمار، زبان به بیان نیکی های او بگشا و به نفس خود بگو این بنده خداست. شاید خداوند به او نظر لطف داشته و او را مشمول عنایت خود قرار داده است؛ به خصوص اگر طرف مورد حسادت از اهل علم باشد».
به فرموده ایشان تکرار این دعا در قنوت برای تقویت تسلیم انسان در برابر قضای الهی و درمان حسادت مفید است:
« اللَّهُمَّ إنّی اَسئَلُکَ ایمَاناً تُباشِرُ بِهِ قَلبِی وَ یَقیناً صادقا حَتّی اَعلَمَ إنَّهُ لَن یُصِیبَنِی اِلّا مَا کَتَبتَ لِی وَ رَضِّنِی مِنَ العَیشِ به ما قَسَمتَ لِی یا اَرحَمَ الرّاحِمین»
خدایا از تو ایمانی می خواهم که در دلم جای گرفته باشد و یقین صادقی می خواهم که بدانم به من مصیبتی نمی رسد، مگر آنچه تو نوشته ای. راضی ام کن به آنچه از زندگی قسمت من کرده ای ای مهربان ترین مهربانان».
2-فکر کردن در ضررهایی که حسد بر روح و روان دارد: چون حسود همواره در غم و غصه خواهد بود، زیرا نعمت های الاهی نسبت به دیگران هم همیشگی است و هم بی شمار و او در این آتش نگرانی و افسردگی می سوزد.
3- فکر کردن در مورد ضررهایی که معصومین (علیهم السلام) برای دین و آخرت حسود بیان کردند که برخی از آنها را بیان می کنیم:« حسد آفت دین، از بین برنده ایمان، باعث خروج از ولایت و دوستی ذات حق تعالی، دشمنی با کارهای خداوند، موجب عدم قبولی طاعت و توبه و شفاعت، و از بین برنده خوبی ها و منشأ بسیاری از گناهان است.»[3]
4- رفتاری خلاف مقتضای حسادت انجام دهد: به جای نگرانی خوشحالی؛ به جای ترش رویی، خوش رویی و به جای بدگویی، تعریف نماید به گونه ای این نوع رفتار ها ادامه یابد که مایه دوستی و مهربانی شود.
5- راز و نیاز داشتن با ذات حق تعالی، که هم بی نیاز است و هم بی نیاز کننده؛ راز و نیاز ، بهترین و موثرترین شیوه برای از بین بردن بیماری ها روحی و روانی مثل حسادت می باشد. امام سجاد زین العابدین و سید الساجدین (ع) در راز و نیازش با ذات حق تعالی،عرضه می دارند: «خداوندا به تو پناه می برم از طوفانی شدن حرص و شعله ور گردیدن خشم و غالب شدن حسادت »[4]
در واقع درمان بیماری اخلاقی حسد مانند درمان صفات رذیله دیگر است که بر دو اساس استوار می‏باشد.
1- طرق علمی.
2- طرق عملی
در قسمت (علمی‏) شخص حسود باید روی دو چیز مطالعه و دقت کند یکی پیامدها و آثار ویرانگر حسد از نظر روح و جسم و دیگر ریشه‏ها و انگیزه‏های پیدایش حسد.
حسود باید بیندیشد، او علاوه بر بیماری‏های جسمی و روانی، آخرت خود را هم از دست می‏دهد، چرا که عملا به حکمت‏ خدا اعتراض می‏کند و در پرتگاه شرک و کفر سقوط می‏نماید، اینها از یک سو، از سوی دیگر در باره انگیزه‏های حسد باید بیندیشد و ریشه‏های آن را یکی پس از دیگری قطع نماید، اگر دوستان ناباب و وسوسه‏های آنها او را به این وادی کشانده است،‏ با آنها قطع رابطه کند و هر گاه تنگ ‏نظری و بخل سرچشمه این رذیله اخلاقی شده، به مداوای آنها برخیزد، اگر ضعف ایمان و عدم آشنایی به توحید افعالی خداوند او را در این گرداب پرتاب کرده است،‏ به تقویت مبانی ایمان و توحید بپردازد، و هر گاه ناآگاهی از استعدادهای خویش و ظرفیت‏هایی که برای ترقی و پیشرفت در وجود اوست، او را گرفتار عقده حقارت، و به دنبال آن حسد نموده است، ‏به درمان آن رو آورد، و در سایه توکل به خدا و اعتماد به نفس، عقده حقارت را بگشاید، و رذیله حسد را از خود دور سازد.
در مدت کوتاهی نتیجه خواهد گرفت، روح و جسم خود را تدریجا از شرّ حسد رهایی می‏بخشد، و افق‏های روشنی از سلامت و سعادت در برابر او نمایان می‏گردد.
مخصوصا «حسود» باید روی این نکته کاملا فکر کند که اگر وقت و نیرویی را که او برای زوال نعمت از محسود به کار می‏گیرد صرف پیشرفت‏ خودش کند چه بسا از او جلو بیافتد.
به تعبیر دیگر باید انگیزه‏های حسد را به انگیزه‏های غبطه تبدیل کند و نیروهای ویرانگر را به نیروهای سازنده مبدل سازد.
امّا از نظر (عملی)، می‏دانیم: تکرار یک عمل تدریجا تبدیل به یک عادت می‏شود و ادامه عادت تبدیل به ملکه و صفت درونی می‏گردد، اگر حسود به جای این که برای در هم شکستن اعتبار و شخصیت فردی که مورد حسدش قرار گرفته به تقویت موقعیت‏ خود بپردازد، به جای غیبت و مذمّتش او را به خاطر صفات خویش مدح و ستایش کند، و به جای تلاش در تخریب زندگی مادی او، خود را آماده اعانت و همکاری با او نماید، تا می‏تواند از او سخن بگوید، تا ممکن است نسبت ‏به او محبت کند و تا آنجا که در اختیار اوست، ‏خیر و سعادت او را بطلبد و به دیگران نیز همین امور را توصیه کند، به یقین تکرار این کارها تدریجا آثار رذیله حسد را از روح او می‏شوید و نقطه مقابل آن که «نصح‏» و «خیرخواهی‏» است ‏با یک دنیا نور و صفا و روحانیت جانشین آن می‏گرد
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) می‏خوانیم: «اذا حسدت فلاتبغ;»[5]« هنگامی که نسبت ‏به کسی حسد پیدا کردی بر طبق آن عمل نکن و بر او ستمی روا مدار»
از جمله اموری که در درمان حسد بسیار مؤثر است راضی به رضای حق بودن و تسلیم در برابر اراده او شدن و قانع به زندگی خویش گشتن است، در حدیثی از امیرمؤمنان می‏خوانیم:«من رضی بحاله لم یعتوره الحسد;»[6]« کسی که به آن چه دارد راضی باشد حسد دامان او را نمی‏گیرد»

بنابراین دوست عزیز به این راه‌کارها توجه کن تا انشاء الله خوی حسادت از درون شما برطرف گردد.

منابع:
[1]. نراقی، احمد، معراج السعاده، ص ۳۶۲.
[2]. دستغیب، عبد الحسین، گناهان کبیره، ج ۲، ص 342.
[3]. کلینی، محمد، کافی، ج 2، ص 307.
[4]. صحیفه سجادیه، ص 56
[5]. تحف العقول، ص 50
[6].تصنیف غرر الحکم ص 300 شماره 6808

http://www.askdin.com/thread37419.html