قرآن و قواعد ادبیات عرب

پرسش:

سلام. در بسیاری از موارد که ایراد ادبی به قرآن گرفته می‌شود، مفسران می‌گویند طبق قواعد ادبیات عرب این صحیح است. سؤالم این است که قرآن مطابق ادبیات عرب است و خودش را با آن تطبیق می‌دهد یا برعکس است؛ یعنی قرآن خودش مستند و مدرکی برای ادبیات عرب است؟ اگر قرآن مستقل است و خودش مستند است پس چرا در ایرادات ادبیاتی، قواعد ادبیات عرب را معیار قرار می‌دهیم؟ آیا اختلاف نظر هست یا همه یک نظر دارند؟

پاسخ:

مقدمه

اعجاز ادبی قرآن، چنان برجسته است که برخی از قرآن پژوهان، اعجاز قرآن را به همین جنبه ویژه ساخته‌اند؛ ویژگی برجسته و ممتازی که از همان آغاز نزول، ذهن و ذوق دوست و دشمن را جذب کرده و افرادی را به بحث و بررسی و پژوهش و پی‌جویی واداشته بود. بحث و بررسی‌هایی که پیامد آن، پی‌ریزی و گسترش دانش بلاغت و نیز دانش صرف و نحو و دیگر دانش‌های زبانی در عربی و فرهنگ اسلامی بود.

پاسخ اجمالی

دستور زبان عربی بعد از نزول قرآن با آموزش امام علی علیه‌السلام پایه‌گذاری شد. البته عرب برای سخن گفتن خود از قواعدی استفاده می‌کرد که قرآن مطابق با همان قواعد نازل شده است. به همین دلیل است که وقتی علت استفاده از یک واژه یا اِعراب آن را در قرآن ندانیم به سراغ کتاب‌های دستور زبان عرب می‌رویم؛ که البته این کار به معنای تقدم این قواعد بر قرآن نیست و اگر در مورد صحت ادبی جمله یا قواعد دستوری ادبیات عرب اختلاف شد، مرجع و ضابطه قرآن است.

پاسخ تفصیلی

پیشینه دستور زبان عربی

در زبان عربی قبل از قرآن اصولاً دستور زبان مدوّن یعنی دانش صرف، نحو، معانی، بیان و... وجود نداشت و عرب جاهلی فقط اشعاری پراکنده همچون معلّقات سبع داشته است.(۱) بعد از نزول قرآن دستور زبان عرب با آموزش امام علی علیه‌السلام به افرادی مثل ابوالاسود دوئلی پایه‌گذاری شد.(۲) و در طول اعصار با همت ادیبان بزرگ، مثل سیبویه (796 ق) و ابن هشام (808 ق)، ادبیات عرب رشد کرد.

در عصر حاضر هم هنوز قرآن به عنوان قله ادبیات عرب و شاهکار ادبی شمرده می‌شود. بنابراین اگر در مورد صحت ادبی جمله یا قواعد دستوری ادبیات عرب اختلاف شد، مرجع و ضابطه قرآن است، نه بالعکس و حتی اگر کسی به قرآن و اعجاز آن اعتقاد نداشته باشد، باید براساس عرف علمی در ادبیات، قرآن را اصل قرار دهد، چنان که عرف علمی در همه زبان‌های دنیا آن است که کتاب‌های قدیمی، که شاهکار ادبیات به شمار می‌آید، اصل قرار می‌گیرد و دستور زبان براساس آن تنظیم می‌شود. برای مثال در زبان فارسی کتاب شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ و امثال آنها اصیل‌ترین کتب ادبی به شمار می‌آید که هرگاه در صحت و عدم صحت یک جمله یا ترکیب ادبی معاصر اختلاف شد شواهد و ضوابط را از آنها می‌گیرند و صحت و عدم صحت را براساس آنها می‌سنجند.

زبان قرآن

هرچند پیش از نزول قرآن، دستور زبان و ادبیات عرب تدوین نشده بود، اما عرب برای سخن گفتن خود از قواعدی استفاده می‌کرد که قرآن به همان زبان عربی قوم و مطابق با آن قواعد نازل شده‌ است؛

 «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ...؛ و ما هیچ رسولی در میان قومی نفرستادیم مگر به زبان آن قوم تا بر آنها (معارف و احکام الهی را) بیان کند.»(۳)

 قرآن در جای دیگر از زبان خود به عربی مبین تعبیر می‌کند:

 «وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ؛ و این قرآن به زبان عربی فصیح و روشن است.»(۴)

 به همین دلیل است که وقتی علت استفاده از یک واژه یا اِعراب یک واژه را در قرآن ندانیم به سراغ کتاب‌های دستور زبان عرب می‌رویم؛ که البته این کار به معنای تقابل میان کتب دستور زبان عرب با قرآن و یا تقدم آنها بر قرآن نیست، بلکه تنها به دلیل جهل به ادبیات و دستور زبان عرب و برای کسب آگاهی در این زمینه است.

نتیجهگیری:

در زبان عربی، قبل از قرآن، اصولاً دستور زبان مدوّن یعنی دانش صرف، نحو، معانی، بیان و... وجود نداشت. بعد از نزول قرآن، دستور زبان عرب با آموزش امام علی علیه‌السلام به افرادی مثل ابوالاسود دوئلی پایه‌گذاری شد. اگر در مورد صحت ادبی جمله یا قواعد دستوری ادبیات عرب اختلاف شد، مرجع و ضابطه قرآن است، نه بالعکس. با این حال، هرچند پیش از نزول قرآن، دستور زبان و ادبیات عرب تدوین نشده بود، اما عرب برای سخن گفتن خود از قواعدی استفاده می‌کرد که قرآن به همان زبان عربی قوم و مطابق با آن قواعد نازل شده است. به همین دلیل است که وقتی علت استفاده از یک واژه یا اِعراب یک واژه را در قرآن ندانیم به سراغ کتاب‌های دستور زبان عرب می‌رویم؛ که البته این کار به معنای تقابل میان کتب دستور زبان عرب با قرآن و یا تقدم آنها بر قرآن نیست، بلکه تنها به دلیل جهل به ادبیات و دستور زبان عرب و برای کسب آگاهی در این زمینه است.

منابع برای مطالعه بیشتر:

سیدی علوی، سید حسین، مقاله تأثیر قرآن بر زبان عربی، کیهان اندیشه، 1371، شماره 43.

فقهی‌زاده، عبدالهادی، کتاب آموزش نحو عربی (نمونه‌های قرآنی و روایی).

چکیدة پاسخ:

در زبان عربی قبل از قرآن دستور زبان مدوّن وجود نداشت. بعد از نزول قرآن دستور زبان عرب با آموزش امام علی علیه‌السلام به افرادی مثل ابوالاسود دوئلی پایه گذاری شد. اگر در مورد صحت ادبی جمله یا قواعد دستوری ادبیات عرب اختلاف شد، مرجع و ضابطه قرآن است نه بالعکس. با این حال هرچند پیش از نزول قرآن، دستور زبان عرب تدوین نشده بود، اما عرب برای سخن گفتن خود از قواعدی استفاده می‌کرد که قرآن به همان زبان عربی قوم و مطابق با آن قواعد نازل شده است. به همین دلیل است که وقتی علت استفاده از یک واژه یا اِعراب یک واژه را در قرآن ندانیم به سراغ کتاب‌های دستور زبان عرب می‌رویم؛ که البته این کار به معنای تقدم این قواعد بر قرآن نیست بلکه تنها به دلیل جهل به دستور زبان عرب و برای کسب آگاهی در این زمینه است.

پینوشت‌ها:

1. ر.ک: جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بی‌جا، بی‌تا، ج17، ص32.

2. ر.ک: صدر، سیدحسن، تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، اعلمی، 1375ش، ص40.

3. سوره ابراهیم، آیه 4.

4. سوره نحل، آیه 103.