كداميك از حفظ حجاب وحياء زمينه ساز ديگري است؟

پرسش: به نظر شما كداميك از حفظ حجاب وحياء زمينه ساز ديگري است؟آيا براي به دست آمدن حجاب صحيح بايد حياء را تقويت كرد يا برعكس؟
پاسخ:
«حیا» که در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است و در مقابل آن «وقاحت» و بی شرمی قرار دارد،[1] یکی از خصلت‏های آدمی است که خداوند زمینه‏های آن را در نهاد تمامی انسان‏ها قرار داده است، و هر فردی می‏تواند با کوشش و مجاهدت به آن دست یابد. در اصطلاح اخلاقی، حیا نوعی انفعال و انقباض نفسانی است كه موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان می گردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است.[2]
بررسی و مطالعه استعمالهای این مفهوم در آیات و روایات نشان می دهد كه منشأ پیدایش این حالت، درك حضور در محضر ناظری آگاه، محترم و گرانمایه است.
در نتیجه در تفاوت میان «حیا» با «خوف» و «تقوا» می توان گفت كه محور بازدارندگی در حیا، ادراك حضور ناظر محترم و بلند مرتبه و حفظ حرمت و حریم او است. حال آنكه محور بازدارندگی در خوف و تقوا، درك قدرت خداوند و ترس از مجازات او است.

اسباب و عوامل ایجاد حیا
- عقل: رسول خدا (ص) در پاسخ راهب مسیحی (شمعون بن لاوی بن یهودا) كه از او در باره ماهیت و آثار عقل پرسیده بود، فرمود:
عقل موجب پیدایش حلم است و از حلم، علم و از علم، رشد و از رشد، عفاف و از عفاف، خویشتن داری، و از خویشتن داری، حیا، و از حیا، وقار، و از وقار، مداومت بر عمل خیر و تنفّر از شرّ، و از تنفّر از شر، اطاعت نصیحت گوی، حاصل می گردد.[3]
- ایمان: امام صادق (ع)می فرماید: «ایمان ندارد كسی كه حیا ندارد.».[4]

عوامل از بین رفتن حیا
در روایات، اموری به عنوان موانع حیا و یا به عبارت دیگر علل بی حیایی یا كمی حیا معرفی شده اند كه مهم ترین آنها عبارتند از:

    از میان برداشتن پرده ها و حریم ها: امام كاظم (ع) به یاران خود توصیه می فرمود: پرده شرم میان خود و برادرت برمدار، و مقداری از آن باقی گذار؛ زیرا برداشتن آن، برداشتن حیا است.[5]
    دست نیاز به سوی مردم دراز كردن: امام صادق (ع) فرمود: «دست نیاز به سوی مردم دراز كردن، عزت را سلب می كند و حیا را می برد.»[6]
    زیاد سخن گفتن: امام علی (ع) فرمود: هر كه پرگفت، راه خطا بسیار پوید، وآنكه بسیار خطا كرد شرم او اندك شود، و آنكه شرم او اندك شود، پارسایی او كم گردد، و آنكه پارسایی اش اندك گردد، دلش بمیرد.[7]
    شراب خواری: به امام رضا (ع) منسوب است كه در شرح علت تحریم خمر فرمود: «خداوند تعالی شراب را حرام فرمود؛ زیرا شرابْ تباهی می‌آورد، عقل ها را در شناخت حقایق باطل می كند و شرم و حیا را از چهره فرد می زداید.»[8]

آثار حیا
این خصلت آثار ارزشمندی در عرصه‏های گوناگون اجتماعی دارد. استحکام روابط جمعی و خانوادگی، بهره‏ گیری شایسته از نیروهای کارآمد بر پایه احکامی چون رعایت حجاب و عفاف، اصلاح روابط صحیح زن و مرد و کنترل نگاههای حرام، جویبارهایی هستند که از کوهسار حیا سرچشمه می‏گیرند. انسانی که به این خُلق نیکو و صفت شایسته دست یافته، کلید بسیاری از خوبی‏ها را به خویشتن اختصاص داده است. به همین جهت حضرت علی(ع) فرموده است: «الحیاء مفتاح کل خیر.»[9]
در روایات، آثار فراوانی اعم از دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی و نفسانی و رفتاری برای حیا بیان شده است كه برخی از آنها به شرح زیر است.

1 . محبت خداوند: پیامبر اكرم (ع) فرمود: «خداوند، انسان با شرم و حیا و پاكدامن را دوست دارد و از بی شرمی گدای سِمِج نفرت دارد.». [10]
2 . عفت و پاكدامنی: امام علی (ع) می فرماید: «ثمره حیا، عفت و پاكدامنی است.»[11]
3 . پاك شدن گناهان: امام سجاد (ع) در این باره فرمود: چهار چیز است كه هر كس را باشد اسلامش كامل و گناهش پاك گردد و پروردگار خود را ملاقات می كند، در حالی كه خداوند ـ عزّوجلّ ـ‌ از او خشنود است: هر كس به آنچه به نفع مردم بر خویشتن قرار داده برای خدا انجام دهد و زبانش با مردم راست باشد و از هر چه نزد خدا و نزد مردم زشت است، شرم كند و با خانواده خود خوشرفتار باشد.[12]
رسول خدا (ص) در شرح پاره ای از آثار شرم و حیا فرمود: اما آنچه از حیا نشأت می گیرد: نرمش، مهربانی، در نظر داشتن خدا در آشكار و نهان، سلامت، دوری كردن از بدی، خوشرویی، گذشت و بخشندگی، پیروزی و خوشنامی در میان مردم است. اینها فوایدی است كه خردمند از حیا می برد. [13]

رسول خدا(ص) نیز در مورد حیا فرموده است: «ایمان پیکری است برهنه که لباسش حیاست»[14]
اگر حیا از میان افراد اجتماع رخت بربندد، ایمان آنها نیز دستخوش دگرگونی و بی‏ثباتی می‏گردد و نه تنها اثرات سوء آن، حلقه اتصال بنده با خدا را می‏ساید بلکه زشتی‏ها و رذیلت‏های بی‏حیایی چونان تبری روابط سالم اجتماعی را می‏گسلد. پیامبر اکرم در چگونگی شرم و حیا از خداوند متعال می‏فرماید: «از خداوند آن طور که شایسته است شرم کنید و حیا داشته باشید. هیچ کدام‏تان نخوابید مگر آنکه مرگ را پیش رو ببیند و سرش و آنچه را در آن است (چشم و گوش) از معصیت حفظ کند و شکمش و آنچه را در آن است (از مال حرام) نگه دارد و به یاد گور و پوسیده شدن در قبر باشد. هر که آخرت را بخواهد باید به زر و زیور آن آراسته گردد.[15]
صاحب حیا وجودش خیر و نیکی است زیرا در اثر شرم از پروردگار، نفس خویش را به معصیت آلوده نمی‏کند و به واسطه حیا از خدا به انسان‏ها شر و بدی نمی‏رساند و به حقوق‏شان تجاوز نمی‏کند. مسلح شدن به سلاح حیا، مصونیت از امراض روحی و روانی را برای آدمی به ارمغان می‏آورد و او را در پیمودن پله‏ های سعادت و رستگاری یاری می‏رساند. پیشوایان دینی برای حیا درجاتی قائل شده‏اند.
پیامبر اکرم(ص) برای حیا پنج درجه ذکر کرده است:
1ـ پایین‏ترین مرتبه حیا که مربوط به عوام ‏الناس است و مانع گناه می‏گردد.
2ـ حیای تقصیر، به این معنا که شخص، شرم می‏کند مرتکب عملی گردد که مقصر واقع شود.
3ـ حیای کرامت، که به سبب بزرگواری و عزت حق، از ارتکاب خلاف جلوگیری کند.
4ـ حیای محبت، که ناشی از تابش شعاع محبت الهی بر قلب انسان است و اجازه مخالفت با حق را نمی‏دهد.
5ـ حیای هیبت، که علت آن خشیت از خالق جهان است.[16]
آن حضرت در رهنمودی دیگر، حیا را چنین تقسیم‏ بندی فرمود: «حیا دو نوع است؛ حیای عقل که همان علم است و حیای جاهلانه (احمقانه) که جهل است.[17]
حیای مطلوب و پسندیده، حیای عقل (صادق) است و حیای مذموم، حیای جهل (کاذب) می‏باشد. کسی که چیزی را نمی‏داند و فراگیری آن از نظر عقل و شرع لازمه زندگی است، اگر دچار شرم و خجالت باشد و نپرسد، مبتلا به حیای جهل است. بنابراین کوتاهی در دستیابی به علم و اطلاعات پذیرفته نیست و چه بسا به جهت این سستی، در عالم آخرت مورد مؤاخذه و مجازات قرار گیرد. حیا از انجام معصیت و یا هر عمل زشتی، فضیلت است اما حیا در فراگیری احکام دینی، رذیلت است. [18]

مرز حیا و کم‏رویی
وجه منفی حیا، کم‏رویی است. شخص کم‏رو با پاکدامنی و عزت نفس به این مرحله نرسیده بلکه به سبب عقده حقارت و یا خودکم‏بینی و ضعف نفسانی به این عارضه مبتلا شده است. در بعضی افراد ترس، علت کم‏رویی بوده و در مراحل مختلف زندگی اعم از حرف زدن، راه رفتن، غذا خوردن و معاشرت با دیگران بروز می‏کند. متأسفانه برداشت غلط از حیا سبب شده بعضی آن را با کم‏رویی که یک مرض روحی و روانی است، یکی گرفته و به تحسین و تمجید از این اشخاص بپردازند و عملاً راه اصلاح و درمان را به روی آنان ببندند. مبتلایان به کم‏رویی اغلب افرادی هستند که از اجتماع گریزانند و به هنگام حضور در جمع، دچار شرمی ناخواسته و مضر می‏شوند. ضربان قلب‏شان بالا می‏رود و ممکن است دچار لرزش شوند و اندوخته‏های ذهنی آنان به هم ریخته و یا به فراموشی سپرده شود. اطرافیان و تمام کسانی که با اشخاص کم‏رو مرتبط هستند در افزایش یا کاهش این عارضه سهیم و دخیلند. البته تأثیر والدین، معلمان و دوستان بیش از دیگران می‏باشد. پدر و مادر عیبجو و خرده‏گیر به گوشه‏گیری و کم‏رویی فرزند کمک می‏کنند و معلم ناوارد با زخم زبان و دوستان نالایق با طعن و مسخره، مقدمات ترک اجتماع و انزوای فرد را فراهم می‏نمایند.
موارد حیاورزی مذموم و ناپسند
برخی از موارد و مواقعی كه جای حیا ورزیدن نیست، بدین قرارند:
1 . حیا ورزیدن از گفتار، كردار و درخواست حق؛ پیامبر فرمود: «هیچ عملی را از روی ریا و خودنمایی انجام مده و از سر حیا و شرم آن را رها نكن.»[19]
2 . حیا ورزیدن از تحصیل علم: امام علی (ع)فرمود: «كسی شرم نكند از آموختنِ آنچه نمی داند.»[20]
3 . حیا ورزیدن از به د ست آوردن درآمد حلال: امام صادق(ع)فرمود: «كسی كه از طلب مال حلال حیا نكند، هزینه هایش سبك شو و خداوند خانواده اش را از نعمت خویش بهره مند گرداند.»[21]
4 . حیا ورزیدن از خدمت به مهمان: امام علی(ع)فرمود: «سه چیز است كه نباید از آن شرم كرد: از جمله خدمت كردن به مهمان.»[22]
5 .حیاورزیدن از احترام گذاشتن به دیگران: امام علی(ع) فرمود: «سه چیز است كه نباید از آنها شرم كرد: از جمله برخاستن از جای خود برای پدر و معلم.»[23]
6. شرم از اعتراف به ندانستن؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «اگر از کسی سؤالی کردند و نمی داند، شرم نکند از این که بگوید: نمی دانم.»[24]
7. شرم از درخواست از خداوند؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «هیچ چیز در نزد خداوند محبوب تر از آن نیست که از او چیزی درخواست شود، پس هیچ یک از شما نباید شرم کند از این که از رحمت خداوند درخواست کند؛ اگرچه (خواسته او) یک بند کفش باشد.[25]
8. شرم از بخشش اندک؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «از بخشش اندک شرم مدار که محروم کردن از آن کمتر است.»[26]
9. شرم از خدمت به خانواده؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ مردی از اهل مدینه را دید که چیزی برای خانواده اش خریده و با خود می برد، آن مرد چون امام را دید خجالت کشید. امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: «این را خودت خریده و برای خانواده ات می‌بری؟ به خدا سوگند، اگر اهل مدینه نبودند (که سرزنش و خرده گیری کنند) من هم دوست داشتم، برای خانواده ام چیزی بخرم و خودم ببرم.»[27]

رابطه حیا و عفاف
در قرآن کریم برای رعایت مصالح فردی و اجتماعی مردان و زنان، وظیفه مشترکی وضع شده که مربوط به نگاه است. این تدبیر به تعدیل غریزه جنسی و حفظ حیا و پاکدامنی کمک می‏نماید. خداوند در آیات 31 و 30 سوره نور از مردان و زنان می‏خواهد که در برخورد با یکدیگر چشم‏ها را ببندند و سر را به زیر اندازند، زیرا این کار برای پاک ماندن آنها لازم است. در آیات فوق، کلمه «یغضوا» و «یغضضن» که خطاب به مردان و زنان است از ریشه لغوی «غضّ» به معنای کاهش دادن نگاه گرفته شده است. عبارات «غض بصر»، «غض نظر» و «غض طرف» در متون دینی اشاره به کم کردن نگاه دارد. کاهش در نگاه، حیا را به دنبال دارد و اگر انسان این رفتار را انجام ندهد و چشم خویش را آزاد گذارد تا هر شخصی و هر صحنه نادرستی را مشاهده کند، به دنبال نگاه، دل به انحراف کشیده می‏شود که ممکن است خطرات و عوارض جبران‏ناپذیری را به وجود آورد.

رابطه حیا و پوشش
در فرهنگ اسلامی حیا و عفت به عنوان یک خصلت انسانی مبنای روابط زن و مرد است. پوشش و متعلقات آن در راستای حفظ و رشد این ویژگی ارزنده قرار دارد و منع از تبرّج و نگاه حرام با این هدف صورت گرفته است. قرآن کریم در داستان آفرینش آدم و حوّا به تلاش آنها برای ستر عورت اشاره می‏کند که ناشی از کشش فطری و درونی به حیاست. با مرور تاریخ زندگی انسان‏های پیشین و آثار به جا مانده از کتیبه‏ها و نقاشی‏ها در می‏یابیم که علت اصلی اختیار پوشاک، سرما و گرما نبود، بلکه داشتن حیا دلیل اصلی پوشاندن خود از دیگران بوده است. مسئله پوشش، قبل از اسلام و ادیان مختلف رایج بوده ولی حد و مرز آن توسط اسلام تعیین شده است. پوششی که در قالب حجاب وضع گردیده، عامل نیرومندی برای حفظ عفت و حیاست. اگر وظیفه پوشش، بیشتر به زن تعلق گرفته، از این‏روست که ملاک آن مخصوص زنان می‏باشد زیرا آنها بیشتر به خودنمایی و جلوه‏گری تمایل دارند، بر خلاف مردان که به نگاه کردن و چشم‏چرانی گرایش دارند
در مسیر حفظ و مصونیت و رشد و تکامل امنیت اخلاقی جامعه و انسان، حجاب و حیا دو بُعد متحد و مکمل یکدیگرند، یک رابطه و تعامل دوسویه دارند و به تعبیری دو بال برای پریدن اند. حجاب بعد ظاهری مصونیت و حیا بعد باطنی و روحی و روانی آن.
بدلیل همراه بودن حیا با روح و باطن انسانی می توان گفت؛ نسبت به حجاب و پوشش بیرونی اصالت دارد، اگر پرده های حیاء دریده شوند، امر به حجاب صورت نمی گیرد.به عبارتی دیگر می توان گفت: حیا مقوم و محرک انسان برای رعایت حجاب و پوشش است و حجاب، محافظ و نگهبان روح حیا و عفت آدمی. البته نباید تأثیر و اهمیت هر یک را نادیده گرفت. چنانکه اگر حیاء انسان زائل شود روح انسان به حجاب امر نمی کند. و اگر حجاب نیز زائل شود پرده های حیاء و شرم دریده خواهند شد. پس "لازمۀ حفظ حجاب، حیاء باطنی است و لازمۀ تداوم حیاء، حفظ حجاب"

 

[1] . ابن منظور: لسان العرب، ج 8، ص 51؛ مفردات الفاظ القرآن، ص 270، و ابن اثیر: نهایه، ج 1، ص 391.

[2] . ابن مسكویه: تهذیب الاخلاق، ص 41؛ طوسی:اخلاق ناصری، ص 77.

[3] . تحف العقول، ص 19(نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[4] . كلینی: كافی، ج 2، ص 106، ح 5.(نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[5] . همان، ج 2، ص 672، ح 5. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[6] . همان، ج 2، ص 148، ح 4. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[7] . نهج‌البلاغه، صبحی صالح، حكمت 349. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)،؛‍

[8] . فقه الرّضا، ص 282. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[9] . غررالحکم، ص:30(نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[10] . طوسی، امالی، ص 39، ح 43(نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[11] . غررالحكم، ص:327(نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[12] . صدوق: خصال، ج 1، ص 222. ح 50. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[13] . تحف العقول، ص 17. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[14] . مشکاة‏الانوار، ص234(نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[15] . همان.

[16] . مصباح‏ الشریعه، ترجمه مصطفوی، ص430. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[17] . بحارالانوار، ج68، ص331. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[18] . همان.

[19] . تحف العقول، ص 280(نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[20]. نهج‌البلاغه، صبحی صالح، حكمت 82(نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[21] . تحف العقول، ص 47(نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[22] . غررالحكم، ص330. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[23] . همان(نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[24] . احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی ـ اخلاق اسلامی، ص 80 .

[25] . کلینی، کافی، ج 4، ص20و21، ح 4. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[26] . نهج‌البلاغه، صبحی صالح، حکمت 67. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

[27] . کلینی: کافی، ج 2، ص 123، ح 10. (نرم افزار جامع الاحادیث 3.5)

دیدگاه جدیدی بگذارید