آیا فراموش کردن قرآن بعد از حفظ آن، اشکال دارد؟

آیا فراموش کردن قرآن بعد از حفظ آن، اشکال دارد؟

حفظ قرآن به دو معنا می تواند اشاره داشته باشد، یک معنای آن محافظت در عمل است. که دستورات قرآن را عمل نماییم. و معنای دیگر، به حافظه سپردن آیات سوره که امروزه این معنا شایع تر است. ترک حفظ به معنای اول (عدم عمل مطابق سوره) قطعا امر مذمومی است  و ترک حفظ به معنای دوم، اگر چه انسان را از فیضی محروم می کند، اما عمل حرامی نیست. چند روایتی که در این باب مطرح شده است، تقدیم می کنیم:

امام صادق (ع) فرمود: «هر كه یك سوره از قرآن را فراموش كند، براى او در صورتى زیبا و درجه‏اى بلند در بهشت نمودار شود و چون آن را بیند گوید: تو چیستى وه چه زیبائى كاش تو از آنِ من بودى؟ در پاسخش مى ‏گوید: آیا تو مرا نمى‏ شناسى؟ من فلان سوره‏ ام و اگر مرا فراموش نكرده بودى، تو را به این درجه بالا مى‏ آوردم.»[۱] (این روایت می تواند به هر دو معنای حفظ دلالت داشته باشد)

از ابن یعفور، گوید: شنیدم امام صادق (ع) مى ‏فرمود: «مردى كه سوره‏ اى را مى ‏داند و سپس فراموش مى‏ كند یا ترك آن مى ‏كند و به بهشت مى ‏رود، آن سوره از سوى بالا سر مى ‏كشد در زیباترین صورتى و به او مى ‏گوید: مرا مى ‏شناسى؟ جواب مى ‏دهد:نه، او مى ‏گوید: من فلان سوره ‏ام، مرا به كار نبستى و از دست گذاردى، هلا به خدا اگر مرا به كار بسته بودى هر آینه ‏تو را به این درجه مى ‏رسانیدم و با دستش اشاره به بالاى سرش مى ‏كند.»[۲] (این روایت حفظ به معنای به کار بستن و عمل کردن آمده است)

از یعقوب احمر، گوید: به امام صادق (ع) گفتم: «قربانت، راستى كه من قرآن را یاد گرفتم و از دستم رفت، به درگاه خدا عز و جل دعا كن كه آن را به من یاد دهد، گویا مانند اینكه آن حضرت از این گزارش در هراس شد و فرمود: خدا آن را به تو و ماها همه یاد بدهد- سپس فرمود: سوره ‏اى است كه همراه مردى بوده، آن را خوانده و سپس واگذارده است و روز قیامت در نیكوترین صورتى بیاید و بر او سلام دهد، او مى ‏گوید: تو كسیتى؟ جواب مى‏ دهد: من سوره چنان و چنانم و اگر تو به من چسبیده بودى و مرا نگاه داشته بودى، تو را به این درجه مى ‏رسانیدم، بر شما باد به ملازمت قرآن سپس فرمود: برخى مردمند كه قرآن را مى‏ خوانند تا گفته شود: فلانى قرآن خوان است و برخى باشند كه قرآن مى ‏خوانند براى به دست آوردن دنیا، در اینها خیرى ‏نیست و برخى باشند كه قرآن مى ‏خوانند تا در نماز شب و روز خود از آن سود برند.»[۳] (صدر این روایت به معنای به خاطر سپردن است، اما در ذیل آن معنا بیشتر مرتبط به عمل کردن می شود، گویا امام می خواهد مساله اساسی تر را بیان کند که همان عمل کردن به قرآن است.)

از ابى كهمس هیثم بن عبید، گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم در باره مردى كه قرآن را یاد گرفته و فراموش كرده- تا سه بار براى او باز گفتم- آیا بر او گناهى هست؟ فرمود: نه.[۴]
بنابراین حفظ اصلی، رعایت در مقام عمل است و منظور از فراموش كردن سوره حفظ شده، تنها فراموش كردن واژه هاى آن از صفحه ذهن نیست بلكه از خاطر بردن مفاهیم، توصیه ها و رهنمودهاى سوره است كه مى بایست آویزه گوش و چراغ زندگى و رفتارهاى خود قرار مى داد كه چنین نكرد و  روشن است، ارتباط با قرآن باید با انگیزه اى الهى و به منظور بالا بردن سطح معنویت و گسترش ارتباط و نزدیكى انسان به خداوند باشد. و قرائت قرآن باید با تدبّر و درك مفاهیم بلند وحى باشد.

اما اهمیت حفظ به معنای به خاطر سپردن نیز کم نیست. چون قرآن داروخانه ای است که دوای تمام امراض را دارد. کسی که قرآن را به حافظه سپرده، بر فهم آن مسلط تر است و با این تسلط در هر حادثه به سرعت می تواند، دوای درد خود را بیابد. و ائمه ما را تشویق نموده اند تا حتی اگر حافظه قوی نیز نداریم، در مسیر حفظ قرآن تلاش کنیم:
فضیل بن یسار گوید: از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم كه میفرمود: «كسى كه در باره قرآن رنج كشد و بسختى و كم حافظه ‏گیش آن را حفظ كند دو اجر دارد.»[۵]

[۱]. الكافی، ج‏۲، ص: ۶۰۸.
[۲]. الكافی، ج‏۲، ص: ۶۰۸.
[۳]. الكافی، ج‏۲، ص: ۶۰۸.
[۴]. الكافی، ج‏۲، ص: ۶۰۸.
[۵]. الكافی، ج‏۲، ص: ۶۰۶.