اینکه قرآن می فرماید: انسان را در رنج آفريده‏ ايم، به چه معناست؟

اینکه قرآن می فرماید: انسان را در رنج آفريده‏ ايم، به چه معناست؟

سلام. خداوند در برخی از آیات خدای متعال می فرماید: «یُریدُ اللّه بِکُمُ الیُسر وَ لا یُرید بِکُم العُسر»؛ برای بندگان سختی نخواسته است، و در جای دیگر می فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ كَبَدٍ» براستى كه انسان را در رنج آفريده‏ ايم.
سوال من اینه که اگر خداوند برای انسان سختی نخواسته است، پس چرا ما را در سختی آفرید؟

سلام بر شما

اگر ما در معنای دقیق هر دو آیه دقت و تأمل کنیم متوجه خواهیم شد که بین این دو آیه هیچ گونه تضادی و تناقضی  وجود ندارد.  چرا که آیه اول ناظر به این هست که این دنیا همراه با سختی هست، همراه با مشکلات و گرفتاری ها هست. ولی آیه دوم در واقع ناظر به احکام الهی از جمله احکام فقهی است.

توضیح بیشتر:

تأمل در آیه: چرا که آیه ۱۸۵ سوره مبارکه بقره  ناظر به احکام فقهی است خدای متعال می فرماید: «يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ؛[بقره/۱۸۵] خدا براى شما آسانى مى‏ خواهد و براى شما دشوارى نمى‏ خواهد»

اگر شما به سیاق آیه توجه بکنید خدای متعال در ابتدای این آیه شریف در مقام بیان حکم روزه است کما اینکه در ابتدای همین آیه فرموده است:

«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَريضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَر؛[بقره/۱۸۵]ماه رمضان [همان ماه‏] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابى‏] كه مردم را راهبر، و [متضمّن‏] دلايل آشكار هدايت، و [ميزان‏] تشخيص حق از باطل است. پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد، و كسى كه بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن،] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد].»

به عبارت دیگر:

از متن آیه فقط این مطلب کلی را فهمیدیم که خداوند برای بندگان خودش «آسانی»خواسته و «سختی» نخواسته و این یک قاعده کلی است. و دقت کنیم در همه جوانب این را به کار بگیریم. حتی در مسائل ذکر و زهد و عبادت اگر ما خودمان را به مشقت بیندازیم، به زجر و شکنجه جسم و روح آدم بکشد، از نظر مکتب اهل بیت درست نیست و یسر نیست و مخالف متن آیه هم است و می شود نظم و نظام تصوف. یک کسی از آن ذکرهای طولانی و از آن کارهای عبادی آن چنان سنگین و ریاضت های بسیار شکنجه آور انجام بدهد که به عبودیت برسد، من این را نفی نمی کنم که آن راه انسان به جایی نرساند اما مطابق دستور قرآن و عترت نیست. آن چه مطابق دستور قرآن و عترت است، آن عبودیت هم یسر باشد. حتی مطالعه علمی تان، گفته بودیم که یک اهل علم یک کار اصلی دارد و بقیه کارهایش جنبی است.

تأمل در آیه دوم:

«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ كَبَدٍ؛[بلد/۴] براستى كه انسان را در رنج آفريده‏ ايم»
در واقع این آیه به هیچ به معنای وجود مشقت و سختی در احکام اسلامی نیست، بلکه به اذعان محققان و مفسران قرآن این آیه به این مطلب رهنمود می کند که  این دنیا همراه با سختی است، همراه با مشکلات و گرفتاری ها است.

علامه طباطبایی در ذیل این آیه شریف می نویسد:
«كلمه" كبد" به معناى رنج و خستگى است، و جمله مورد بحث جواب قسم است، و اين تعبير كه" خلقت انسان در كبد است" به ما مى‏ فهماند كه رنج و مشقت از هر سو و در تمامى حيات بر انسان احاطه دارد، و اين معنا بر هيچ خردمندى پوشيده نيست، كه انسان در پى به دست آوردن هيچ نعمتى بر نمى‏ آيد، مگر آنكه خالص آن را مى‏ خواهد، خالص از هر نقمت و دردسر، و خالص در خوبى و پاكيزگى، ولى هيچ نعمتى را به دست نمى‏ آورد مگر آميخته با ناملايماتى كه عيش او را منغص مى‏ دارد، و نعمتى مقرون با جرعه‏ هاى اندوه و رنج، علاوه بر مصائب دهر كه حوادث ناگوارى كه چون شرنگى كشنده كام جانش را تلخ مى‏ كند.»[۱]

سخن آخر:
اگر در معنای واقعی هر دو آیه به خوبی نگریسته شود به این مطلب اذعان خواهیم داشت که بین این دو آیه به هیچ وجه تناقض و ضدیدی وجود ندارد، چرا که آیه اول ناظر به احکام اسلامی و آیه دوم ناظر به سختی های زندگی مادی است.