تکلیف کسی که در اصول دین تقلید می کند؟

پرسش:

تکلیف کسی که متوجه شده تا حالا داشته در اصول دین تقلید میکرده چیست؟ اگر تحقیق این شخص مثلا یکسال طول بکشد در این یکسال باید چکار کند؟ اصلا این مسئله، شرعیست یا عقلی؟ اگر کسی در این مسئله شرع را حجت نداند و مطابق حکم عقل عمل کند و همه عقاید اسلامی تقلیدی اش را کنار بگذارد و شروع به تحقیق برای جستجوی حقیقت و عقیده محققانه کند، مرتد محسوب میشود و گناه کرده است؟

 

پاسخ:

برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

اشتباه در تقلید به معنای باطل بودن اعتقادات و رفتارهای گذشته نیست، بنابراین کسی که متوجه شده است اعتقاداتش در اصول دین تقلیدی بوده است تکلیفی ندارد، فقط باید تحقیق کند که آیا آن اعتقادات تقلیدی، مطابق با واقع بوده است یا خیر.

بلکه حتی اگر کسی از روی تقلید به توحید و دین حق برسد روز قیامت معذور و اهل نجات خواهد بود، چون آنچه مهم است مقصد است، نه مسیر؛ بله، اگر کسی با تقلید به اعتقاد باطل رسید مواخذه خواهد شد، چون به اعتقاد حق معتقد نبوده، و برای رویگردانی از آن هم عذر موجهی ندارد، چون مسیر درستی بر نگزیده بوده است. 

نکته دوم:

اگر چنین کسی تصمیم بگیرد که در طول یک سال تحقیق کند خب باید تا حصول یقین تحقیقی به همین اعتقاداتی که از روی اعتماد به دیگران آنها را پذیرفته باقی بماند، یعنی هرگز نباید دست از همه اعتقادات و رفتارها بشوید تا تحقیقش به اتمام برسد، همانطور که کسی که در درستی مسیری که می رود شک کند، در حین پیمودن آن مسیر، از درستی آن هم سوال و تحقیق می کند.

نکته سوم:

این مسئله، قطعا یک مسئله عقلی است اما عقل در اینجا ساکت نبست، بلکه می گوید تا زمانی که خودت با تحقیق به یقین نرسیده ای اولویت پیروی از کسانی است که به لحاظ شخصیت و علم به آنها اطمینان داریم. یعنی در این که رسیدن به اعتقادات با تحقیق بر همه چیز مقدم است شکی وجود ندارد، اما بین اینکه وقتی یقین حاصل نشده انسان به هیچ چیزی اعتقاد نداشته و به هیچ رفتاری عمل نکند یا اینکه پیرو کسانی باشد که به لحاظ شخصیتی به ایشان اعتماد دارد، قطعا عقل گزینه دوم را می پسندد.

ثانیا آنچه که تعهدآور بوده و عقلا تبعیت از آن واجب است علم و اطمینان قلبی است، بنابراین حتی اگر کسی از روی تقلید به علم رسید عقلا موظف است طبق آن عمل کند، چون او به علم رسیده و علم ذاتا حجیت آور است، مسیر رسیدن به آن موضوعیت ندارد، بلکه آنچه که مهم است مقصد است. یعنی تحقیق موضوعیت ندارد، آنچه که موضوعیت دارد یقین است، بنابراین انسان از هر راهی که به یقین برسد برای او حجیت دارد.

نکته چهارم:

هر کسی که اسلام را پذیرفته باشد و سپس از آن برگردد مرتد محسوب میشود، منتهی تحقیق در مورد صحت دین به معنای ارتداد نیست، بنابراین تحقیقی ساختن دین و کنار گذاشتن دین تقلیدی، تلازمی با ارتداد ندارد، شخص لازم نیست که اسلام را کنار بگذارد، بلکه باید در خصوص حقانیت آن تحقیق کند.

دینی که نمیدانیم بر حق است یا خیر را که لازم نیست کنار بگذاریم و تحقیق کنیم، بلکه می توانیم در ضمن پایبندی به آن، تحقیق کنیم، تا اگر بطلان آن اثبات شد، سپس آن را کنار بگذاریم و اگر به حقانیت آن رسیدیم که همان را ادامه می دهیم.

 

http://askdin.com/comment/1052286#comment-1052286