روش بندگی خدا

پرسش:

بندگی خداوند در زندگی چگونه است؟

پاسخ:

بندگی خداوند متعال بهترین و صادقانه ترین رابطه ای است که میان انسان ها و خداوند متعال قابل تصور است. هر مقامی که بنده به آن می رسد از مسیر عبودیت حاصل می شود. عبودیت و بندگی در حدیث عنوان بصری توصیف شده است. وقتی امام صادق(علیه السلام) به او فرمود: حقیقت بندگی را در وجود خود پیدا کن! عنوان بصری سوال میکند: بندگی چیست؟ و امام پاسخ میدهد:

«.....مَا حَقِيقَةُ الْعُبُودِيَّةِ قَالَ ثَلَاثَةُ أَشْيَاءَ أَنْ لَا يَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِيمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْكاً لِأَنَّ الْعَبِيدَ لَا يَكُونُ لَهُمْ مِلْكٌ يَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ يَضَعُونَهُ حَيْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَا يُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِيراً وَ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِيمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ فَإِذَا لَمْ يَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِيمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِلْكاً هَانَ عَلَيْهِ الْإِنْفَاقُ فِيمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ يُنْفِقَ فِيهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِيرَ نَفْسِهِ عَلَى مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَيْهِ مَصَائِبُ الدُّنْيَا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَهَاهُ لَا يَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَى الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاةِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَكْرَمَ اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَةِ هَانَ‏ عَلَيْهِ الدُّنْيَا وَ إِبْلِيسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا يَطْلُبُ الدُّنْيَا تَكَاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا يَطْلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا يَدَعُ أَيَّامَهُ بَاطِلا؛ گفتم: يا ابا عبد اللَّه حقيقت عبوديت چيست؟ فرمود: به سه چيز می ‏توان اين حقيقت را دريافت. يكى اينكه بندگان آنچه را كه خداوند به آنها بخشيده است ملك خود ندانند، زيرا بندگان خدا مالك نيستند و هر چه دارند از خدا می ‏باشد و هر جا خدا امر كند بايد خرج كنند. ....

دوم اينكه بنده ‏اى هرگز قدرت ندارد با فكر و انديشه خود كارهاى خود را اداره كند، سوم اينكه هر چه خداوند به او امر كرده و يا از آن نهى نموده است به كار گيرد و از اوامر و نواهى خدا سر باز نزند، هر گاه بنده ‏اى چيزى را ملك خود نداند مال را انفاق می ‏كند.

هر گاه بنده ‏اى امور خود را به خداوند واگذارد و بفهمد كه با عقل و تدبيرش نمی تواند امور خود را آن طور كه هست اداره كند، گرفتاری هاى دنيا و مصائب آن بر او گوارا می گردد، هر گاه بنده ‏اى به اوامر و نواهی خداوند گردن‏ گذارد ديگر با مردم جدال و مناقشه نمی کند و آنها را آزار نمی دهد. هر وقت كه آدميان به اين سه خصلت عمل كردند و مورد لطف و اكرام خداوند قرار گرفتند دنيا در نظر آنها كوچك می ‏شود و شيطان و مردم نمی توانند بر آنها سلطه پيدا كنند و دنبال جمع كردن مال و تكاثر و تفاخر نمی روند، و قصد رياست بر مردم و طلب عزّت ندارند و اوقات خود را به هدر نمی ‏دهند.»(1)

 

پی نوشت:

1. مجلسی، محمد باقر(1110ق)، بحار الانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی،ج1، ص225.

 

askdin.com/comment/1049922#comment-1049922