جزم اندیشی یا احتمال خلاف

پرسش:

یکی از نکات مثبت انسان این است که نباید جزم اندیش باشد، یعنی همواره بایداین احتمال را بدهد که شاید خطا فکر می کند تا با اصلاح افکارش رشد کند. اما از طرف دیگر می گویند در اعتقادات باید یقین داشته باشیم. یعنی نباید در اعتقادات احتمال خطا و اشتباه داد. این دو چگونه باهم قابل جمع است؟

 

 

پاسخ:

جزم اندیشی همیشه هم مذموم نیست، آن جایی جزم اندیشی مذموم است که انسان بدون توجه به اعتبار ادله­ی یک مسئله به آن یقین داشته باشد و آن را ابطال نشدنی بپندارد، یعنی یک جزم اندیشی حداکثری داشته باشد.

 

روشن است که اعتبار هر مسئله ای به ادله آن وابسته است، مثلا در برخی از ادراکات مثل ادراکات بدیهی اصلا انسان نمی تواند جزم اندیش نباشد، در غیر این صورت تمام علوم و ادراکات بشر تعطیل خواهند شد. به عنوان نمونه اگر کسی در استحاله اجتماع نقیضین یا ارتفاع آن تردید داشته باشد اصلا دیگ هیچ چیزی را نمیتواند بپذیرد!!

 

بنابراین مذموم بودن جزم اندیشی در جایی است که ادله اثبات آن مسئله، یقین قاطع برای انسان به ارمغان نمی آورند، در چنین جایی انسان نباید جزم اندیش بوده و روی آن موضوع تعصب داشته باشد، بلکه باید هر زمان آمادگی این را داشته باشد که اگر فهم عمیق تری حاصل شد از آن اعتقاد پیشین دست بکشد.

 

اما در اعتقادات بنیادین دینی این امر پذیرفتنی نیست، و انسان باید آن را بر یقین بنا کند، چون قرار است تمام زندگی و سیره علمی و عملی انسان بر آن بنا شود؛ و اینجا میتوان هم به یقین رسید، یعنی مثلا در وجود خدا این موضوع، موضوعی نیست که دست بشر از ادله اثباتی تهی باشد، بلکه میتواند با برهان به یقین برسد.

 

اما در برخی احکام، تاریخ، و اعتقادات غیر بنیادین که ادله برهانی بر نها ندارد انسان نباید جزم اندیش باشد، البته این بدین معنا نیست که هیچ نظریه ای را نپذیرد، بلکه بدین معنا که نظریه ای را که پذیرفته نزدیک تر به واقع بداند و همچنان در صدد فهم عمیق تر باشد و اگر فهمید اشتباه می کرده است تعصبی به خرج ندهد.

http://askdin.com/comment/1037502#comment-103750