اثر وضعی دروغ

پرسش:
اثر وضعی دروغ چیست؟ تجسم عمل دروغ گفتن چیست؟ آیا تجسم عمل همان صورت ملکوتی است؟

پاسخ:
1-در رابطه با تفاوت اثرات وضعی و تجسم اعمال، توجه شما را به مطالب استاد شهید مطهری (رحمة الله علیه) در این زمینه جلب می نماییم:مجازات بر سه گونه است:

الف: تنبیه و عبرت‏
نوع اول مجازات همان کیفرها و مقرّرات جزائی است که در جوامع بشری به وسیله مقنّنین الهی یا غیر الهی وضع گردیده است. فایده این گونه مجازات ها دو چیز است؛ یکی جلوگیری از تکرار جرم به وسیله خود مجرم یا دیگران از طریق رعبی که کیفر دادن ایجاد می‏کند؛ و به همین جهت می‏توان این نوع از مجازات را «تنبیه» نامید. فایده دیگر، تشفّی و تسلّی خاطر ستمدیده است و این در مواردی است که از نوع جنایت و تجاوز به دیگران باشد.
ب: مجازات تکوینی دنیوی‏
دومین نوع از انواع مجازات، کیفرهایی است که رابطه علّی و معلولی با جرم دارند، یعنی معلول جرم و نتیجه طبیعی آن است. این کیفرها را «مکافات عمل» یا «اثر وضعی گناه» می‏ نامند. بسیاری از گناهان، اثرات وضعی ناگواری در همین جهان برای ارتکاب کننده به وجود می‏ آورد. مثلًا شرابخواری علاوه بر اینکه زیان های اجتماعی ببار می ‏آورد صدمه ‏هایی بر روان و جسم شرابخوار وارد می‏ سازد.

شرابخواری موجب اختلال اعصاب و تصلّب شرائین و ناراحتی های کبدی می‏ گردد.
فحشاء ممکن است سوزاک و سفلیس تولید کند.

اینها اثر ذاتی گناه است و کیفر قانونی نیست تا گفته شود که باید تناسب جرم و مجازات در آن رعایت گردد.
مسأله تناسب جرم و کیفر، مربوط به کیفرهای قراردادی است که رابطه آنها با جرم، رابطه قراردادی است نه واقعی و ذاتی. اما مکافات های طبیعی، نتیجه و لازمه عملند و ... هر چیزی در نظام علت و معلول جهان، موقعیت خاصی دارد و هرگز ممکن نیست که علت واقعی، معلول واقعی را به دنبال خود نیاورد.

ج: عذاب اخروی‏
مجازات های جهان دیگر، رابطه تکوینی قوی‏ تری با گناهان دارند. رابطه عمل و جزا در آخرت نه مانند نوع اول، قراردادی است و نه مانند نوع دوم از نوع رابطه علّی و معلولی است، بلکه از آن هم یک درجه بالاتر است. در اینجا رابطه «عینیّت» و «اتّحاد» حکم فرماست؛ یعنی آنچه که در آخرت به عنوان پاداش یا کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می‏ شود تجسّم خود عمل آنهاست.

قرآن کریم می‏ فرماید:

«إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في‏ بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيراً (1) آنان که اموال یتیمان را به ستم می‏خورند، جز این نیست که در شکم خویش آتش فرو می‏ برند و بزودی در آتشی افروخته می ‏افتند»

یعنی مال یتیم خوردن عیناً آتش خوردن است اما چون در این دنیا هستند نمی‏ فهمند، به محض اینکه حجاب بدن کنار رفت و از این جهان بیرون شدند آتش می‏ گیرند و می‏ سوزند.

...به عبارت دیگر اعمال ما صورتی ملکی دارد که فانی و موقّت است و آن همان است که در این جهان به صورت سخن یا عملی دیگر ظاهر می ‏شود؛ و صورتی و وجهه‏ ای ملکوتی دارد که پس از صدور از ما هرگز فانی نمی ‏شود و از توابع و لوازم و فرزندان جدا ناشدنی ماست. اعمال ما از وجهه ملکوتی و چهره غیبی باقی است و روزی ما به آن اعمال خواهیم رسید و آنها را با همان وجهه و چهره مشاهده خواهیم کرد؛ اگر زیبا و لذتبخش است نعیم ما خواهد بود و اگر زشت و کریه است آتش و جحیم ما خواهد بود.(2)
2- آثار وضعی دروغ:
الف: بی برکتی در رزق و روزی
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «الْکِذْبُ یَنْقُصُ الرِّزْقَ (3) دروغ، روزی را کم می‌کند.»

امام علي (علیه السلام) مي فرمایند: «إعْتِیَادُ الْکِذْبِ یُورِثُ الْفَقْرِ (4) عادت به دروغ‌گویی، تهیدستی می‌آورد.»
ب: فراموش کاری:
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «إِنَّ مِمَّا أَعَانَ اللَّهُ بِهِ عَلَى الْکَذَّابِینَ النِّسْیَان (5) از کمک‌های خداوند برای شناخت دروغ‌گویان، فراموشکار شدن آنها است!»
ج: از بین رفتن ارزش و اعتبار اجتماعی:
امام صادق (علیه السلام) از حضرت عیسی(علیه السلام) نقل می فرمایند: «مَنْ کَثُرَ کَذِبُهُ ذَهَبَ بَهَاؤُهُ (6) کسی که بسیار دروغ گوید، ارزشش نزد خدا و مردم از بین می‌رود.»
د: سرزنش و پشیمانی:
امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند: «عَاقِبَةُ الْکَذِبِ مَلَامَةٌ وَ نَدَامَة (7) سرانجام دروغ‌گویی، سرزنش شدن و پشیمانی است؛ چرا که مردم دیر یا زود، به رفتار ناشایست و گفتار خلاف واقع دروغ‌گو پی برده، او را خواهند شناخت.

3: آثار تجسم دروغ که همان صورت ملکوتی است:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا كَذَبَ تَبَاعَدَ مِنْهُ‏ المَلَكُ‏ مِنْ‏ نَتْنِ مَا جَاءَ مِنْه‏ (8) هنگامی که شخصی دروغ می گوید بوئی متعفّن از او برمی خیزد و ملائکه بخاطر آن بوی بد از وی دور می گردند.»

همچنین آن حضرت (در مورد یکی از کشف و شهود خود، حکایت می کنند) می فرمودند:
«شخصى نزد من آمد و گفت : برخیز، برخاستم با او به جایى رفتم . در آنجا دو نفر، یکى ایستاده و یکى نشسته، دیدم آن شخص ایستاده یک انبر آهنى بزرگى در دست داشت و به دهان آن شخص نشسته مى گذاشت و دو طرف دهان او را انبر مى گرفت و مى کشید، به طورى که به هر طرف که مى کشید، آن شخص نشسته هم به همان طرف خم مى شد.
من از آن شخص که مرا صدا زد و از جاى خودم بلند کرد، پرسیدم : این صحنه چیست ؟
گفت : این شخص نشسته ، در دنیا دروغگو بود (و بى توبه از دنیا رفت ) اکنون در این عالم (که عالم برزخ است ) تا فرا رسیدن قیامت ، همواره این گونه عذاب مى شود.(9)

پی نوشت:
1.نساء/.10.
2. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى‏، عدل الهی، اتشارات صدرا،ج‏1، تلخیصی از صص، 226 الی 232.
3.نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، پاينده، ابو القاسم‏،دنياى دانش‏، تهران، ص373.
4.بحار الأنوار(ط- بيروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403 ق‏، ج69،ص261.
5.کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق، ج 2، ص 341.
6.همان.
7.لیثى واسطى، على بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنى بیرجندى، حسین‏، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش، ص342.
8. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، نورى، حسين بن محمد تقى،مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، قم‏، 1408 ق‏،ج9،ص89.
9.المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى‏، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي‏، قم (ايران)، 1376 ه. ش‏،ج5،ص241.

 

http://askdin.com/comment/1027216#comment-1027216