کمک به افرادی که نمی دانیم فقیر هستند؟

پرسش:
اگر شک داشته باشم ، این افرادی که در خیابان و بیرون واقعا نیازمند هستند یا آدمی است که کارش اخاذی از مردم است (از روی ظاهر ،رفتار و دیگر مسائل قانع کننده). آیا می توان به او کمک کرد؟ و اگر یک مقدار کمک کردیم، و مقدار بیشتری طلب کرد حکم چیست؟


پاسخ:
افرادی که از انسان درخواست کمک می کنند چند دسته هستند:
1-اگر از روی قراینی مطمئن شدیم که درخواست کننده نیازمند واقعی است و آنچه را که می گوید حقیقت است مانند این موارد: کسی او را به ما معرفی کرده است؛ یا خود ما مدتی است که او را می شناسیم؛ یا اینکه در مورد خواسته اش تحقیق کرده و به درستی ادعا او پی برده ایم و ... در این موارد لازم است تا بر اساس آیه شریفه «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ (1) و سوال ‏كننده را از خود مران.» به مقداری که برایمان امکان دارد به او کمک کنیم.

2- اگر از روی شواهد، قراین و نشانه هایی مطمئن شدیم که درخواست کننده نیازمند واقعی نیست بلکه با این کار قصد اخاذی و یا اغراض نا مشروع دیگر دارد، لازم است تا از هر گونه کمک به او خودداری کنیم.در این گروه افرادی قرار دارند که یا تکدی گری، شغل آنها شده است، یا با چرب زبانی و ارائه انواع و اقسام مدارک و اسناد غیر واقعی پزشکی، تحصیلی، دادگاهی و ... قصد کلاه برداری دارند.

به این دسته، افرادی را هم می توان اضافه کرد که کمک به آنها مصداق کمک به ظلم و فعل حرام است مانند معتادان و کسانی که شغلشان بهره کشی از زنان و کودکان و اقشار ضعیف جامعه است.
3- اگر برای ما اطمینانی به یک طرف حاصل نشد؛ نه صدق او برای ما روشن شد و نه کذب او. در این مواقع از کمک کردن آنی پرهیز می کنیم. ضمن عذر خواهی از او مشخصات و مدارک لازم برای تحقیق را خواستار می شویم. به مقداری که اطمینان حاصل شود بررسی می کنیم. بعد از اینکه حقیقت و میزان نیاز واقعی او برای ما روشن شد در حد امکان از او دستگیری می کنیم.
و اگر امکاناتى براى پاسخ گویى به نیاز او در اختیارمان نباشد خداوند در قرآن طرز برخورد صریح با آنها را در چنین شرائطى بیان مى‏ کند و مى‏ فرماید: «وَ إِمَّا تُعْرِضَنَ‏ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوها فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُوراً (2) اگر از این نیازمندان به خاطر (نداشتن امکانات و ...) روى برگردانى، اما به جهت انتظار رحمت خدا که به امید آن هستى نباید این روى‏گرداندن توأم با تحقیر و خشونت و بى‏احترامى باشد، بلکه باید با گفتارى نرم و سنجیده و توأم با محبت با آنها برخورد کنى»
بنابراین در هر صورت برخورد توهین آمیز با آنها ممنوع است و در صورت عدم توانایی و دستگیری آنان می توان با راهنمایی آنها به مراکز حمایتی و افراد خیر دیگر، هم کرامتشان را خدشه دار نکرد و هم با راهنمایی، مسئولیت اجتماعی خود را انجام داد.

ب: در مورد افراد زیاده خواه هم به این روایت توجه بفرمایید که حضرت امام صادق (علیه السلام) به زیاده خواهی، سائل زیاده خواه، توجه نفرمودند و البته با زبان خوش در حق او دعا نمودند:
«كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) بِمِنًى وَ بَيْنَ أَيْدِينَا عِنَبٌ نَأْكُلُهُ فَجَاءَ سَائِلٌ فَسَأَلَهُ فَأَمَرَ بِعُنْقُود فَأَعْطَاهُ فَقَالَ السَّائِلُ لَا حَاجَةَ لِي فِي هَذَا إِنْ كَانَ دِرْهَمٌ قَالَ يَسَعُ اللَّهُ عَلَيْكَ فَذَهَبَ ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَ رُدُّوا الْعُنْقُودَ فَقَالَ يَسَعُ اللَّهُ لَكَ وَ لَمْ يُعْطِهِ شَيْئاً ثُمَّ جَاءَ سَائِلٌ آخَرُ فَأَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثَ حَبَّاتِ عِنَبٍ فَنَاوَلَهَا إِيَّاهُ فَأَخَذَ السَّائِلُ مِنْ يَدِهِ ثُمَّ قَالَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ* الَّذِي رَزَقَنِي فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَكَانَكَ فَحَشَا

مِلْ‏ءَ كَفَّيْهِ عِنَباً فَنَاوَلَهَا إِيَّاهُ فَأَخَذَهَا السَّائِلُ مِنْ يَدِهِ ثُمَّ قَالَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ* فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) مَكَانَكَ يَا غُلَامُ أَيُّ شَيْ‏ءٍ مَعَكَ مِنَ الدَّرَاهِمِ فَإِذَا مَعَهُ نَحْوٌ مِنْ عِشْرِينَ دِرْهَماً فِيمَا حَزَرْنَاه‏

أَوْ نَحْوِهَا فَنَاوَلَهَا إِيَّاهُ فَأَخَذَهَا ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ هَذَا مِنْكَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَكَانَكَ فَخَلَعَ قَمِيصاً كَانَ عَلَيْهِ فَقَالَ الْبَسْ هَذَا فَلَبِسَهُ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي كَسَانِي وَ سَتَرَنِي يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْ قَالَ جَزَاكَ اللَّهُ خَيْراً لَمْ يَدْعُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَّا بِذَا ثُمَّ انْصَرَفَ فَذَهَبَ قَالَ فَظَنَنَّا أَنَّهُ لَوْ لَمْ يَدْعُ لَهُ لَمْ يَزَلْ يُعْطِيهِ لِأَنَّهُ كُلَّمَا كَانَ يُعْطِيهِ حَمِدَ اللَّهَ أَعْطَاهُ (3)

مسمع بن عبدالملک می گوید که در منى خدمت ابو عبد الله صادق (علیه السلام) نشسته بوديم و انگور تناول مى ‏كرديم. سائلى آمد و كمك خواست. ابو عبد الله فرمود:
اين خوشه انگور را به او بدهيد. مرد سائل گفت: نيازى به خوشه انگور ندارم، اگر درهمى باشد مى ‏پذيرم.(زیاده خواهی کرد و راضی به عطای امام نشد) ابو عبد الله گفت امام، فقط در حق او دعا نمودند (و البته دعای امام مستجاب است) خداوند خودش وسعت و فراخى نعمت بدهد. آن مرد سائل رفت، اما بعد از لختى بازگشت و گفت: همان خوشه انگور را بدهيد. ابو عبد الله چيزى به او نداد و گفت: خداوند وسعت و نعمت ارزانى دارد.
ديرى نگذشت كه سائلى ديگر آمد و ابو عبد الله سه حبّه انگور برداشت و در دست او گذاشت. مرد سائل سه حبّه را گرفت و گفت:
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ. خدا را سپاس كه به من روزى داد. ابو عبد الله گفت: قدرى صبر كن. و بعد هر دو دست خود را پر از انگور نمود و به سائل داد.
سائل انگور را گرفت و گفت: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ- ابو عبد الله به او گفت:
باز هم صبر كن. و بعد به غلام خود گفت: آيا چيزى در كيسه دارى؟ غلام پول هاى كيسه را بيرون آورد و ما تخمين زديم كه در حدود بيست درهم باشد.
ابو عبد الله پول ها را گرفت و به سائل داد. سائل پول ها را گرفت و گفت:
الحمد لله. خدايا اين نعمت از تو است از تو كه شريك و همتا ندارى. باز ابو عبد الله (علیه السلام)گفت: لختى تأمّل كن. و بعد پيراهن خود را از تن خود بيرون آورد و به سائل داد و گفت: اين پيراهن را بپوش. سائل پيراهن را گرفت و پوشيد و گفت: خدا را شكر كه بر تن عريان من لباس پوشيد، و گويا گفت: اى ابو عبد اللَّه! خداوند به تو جزاى نيك دهد. و غير از اين دعائى نكرد، و رفت.
بعدها ما با خود فكر كرديم كه اگر براى ابو عبد الله (علیه السلام) دعا نمى‏ كرد، امام هماره به خاطر سپاس خدا، بر عطاى خود مى‏ افزود.»



پی نوشت:
1.ضحی/10.
2.اسراء/28.
3. كلينى، محمد بن يعقوب‏، الكافي (ط- الإسلامية)،دار الكتب الإسلامية، تهران‏
،1407 ق‏،ج4،ص49.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64791&p=1015386&viewfull=1#post10...