چرا با داشتن بلوغ جنسی نمیتوانم ازدواج کنم؟

سؤال:
پسری 16 ساله هستم. حدود چند وقتی است که این سوال برای من پیش آمده که در نهایت انسان باید با نیاز جنسی خود آن هم در دوره ای که به اوج خود می رسد چه کند؟
اینکه انسان بتواند خود را در این دوره و زمانه کنترل کند سخت است. اما من تا به اینجا موفق بوده ام و اموری که خیلی هم سن و سالان من انجام میدهند را حتی به سمتش هم نرفتم.

نکته بعدی که ذهنم را مشغول ساخته است، ارتباط با جنس مخالف است یا همان دوست دختر. اگر آدم با دختری در این سنین دوست باشد، چه بسا در آینده بستری برای ازدواج آن نیز فراهم آید؟ آیا باز هم این رابطه مشکلی دارد؟
 



پاسخ:
مسائل متعددی را در مکاتبه خود مطرح فرمودید که پاسخ هر کدام نیاز به مکاتبه مجزایی دارد ولی سعی ما بر این است که مهمترین دغدغه های شما را درک نموده و پاسخ نسبتا جامعی به همه ی آنها ارائه نماییم.
کنترل نیاز جنسی:
غريزه جنسى يكى از خواص طبيعى انسان است و انسانى كه از نظر جسمى و روحى سالم باشد داراى چنين كششى مى‏باشد و اين خود يكى از نعمت‏هاى خدادادى به بشر است. در نتيجه آن چه تا حدى مقدور است كنترل آن و استفاده صحيح و معقول از اين ميل است و اين كه انتظار داشته باشيم با رعايت نكات اخلاقى و عرفانى به كلى نسبت به اين مسأله بى‏احساس شويم، انتظارى واقع‏بينانه نيست و ما نیز کلام شما را در این خصوص تأیید می کنیم ولی ازدواج در سن شما نیز مورد توصیه نیست. توضیح اینکه اسلام نه با ازدواج دير هنگام موافق است و نه با ازدواج زود هنگام، بلكه اسلام با ازدواج به موقع موافق است. از ديدگاه اسلام بهترين زمان براي ازدواج ابتداي جواني و زماني است كه فرد احساس آمادگي كند و توانايي پذيرش مسئوليت در خانواده و عشق ورزيدن به همسر و فرزندانش را داشته باشد.

هر فردي براي اينكه ازدواج موفقي در آينده داشته باشد، بايد ابتدا شرايط زير را احراز كند :
-
بلوغ جنسي؛ مرحله «بلوغ» به عنوان آغاز دوره نوجواني با بروز فعل و انفعالات و ترشحات هورموني در غدد درون ريز و با تغييرات سريع و محسوس در ويژگي‏هاي ظاهري بدن و حتي ويژگي‏هاي رواني همراه است و اين تغييرات نوجوان را آماده وارد شدن به عرصه بزرگسالان مي‏كند.(نوجوانان معمولا امروزه زود به این بلوغ می رسند و تصور می کنند اکنون وقت ازدواج است).

-بلوغ عقلي؛ خانواده به عنوان گروه كوچك (زن، شوهر و فرزندان) نيازمند مديريت و رهبري است و همسران، بخصوص پدر ( و همچنين مادر)، بايد بتواند اين مجموعه را در حدّ قابل قبولي اداره كند.

-
رشد عاطفي؛ رشد عاطفي شخص مستلزم بروز و ظهور رفتارهاي آشكاري همچون قدرت برقراري و حفظ روابط شخصي با ديگران، درگير شدن در تعاملات عاطفي، توان درك احساسات متقابل و توسعه حسّ همدلي و قدرت ابراز علاقه و محبت به همسر است.

-
رشد اجتماعي؛ رشد اجتماعي فرد، كه طي فرايند جامعه پذيري شكل مي‏گيرد، در قالب ويژگي‏ هايي همچون قدرت تشخيص وظايف و مسئوليت‏ ها، قدرت انتخاب گري، اعتماد به نفس، انجام كنش‏ هاي متعارف، استقلال نسبي در انجام وظايف، مسئوليت پذيري، قدرت تصميم گيري، التزام به رعايت هنجارهاي اخلاقي و اجتماعي و توان درگير شدن در روابط پيچيده اجتماعي ظهور مي‏ يابد.

-
توانايي اقتصادي؛ اين ويژگي يعني توانايي اقتصادي مربوط به مرد بوده و به دليل اينكه ايشان وظيفة تأمين نيازهاي مادي خانواده را به عهده دارد، مي‏بايست توانايي اقتصادي قابل قبول داشته باشد يعني به حدي و مرحله‏اي رسيده باشد كه بتواند يك زندگي دو نفره را از نظر اقتصادي تأمين كند.

مشکل اصلی امروز ما در جامعه این است که بلوغ جنسی زودتر از همه ی بلوغ ها فرا می رسد و نوجوان را تحت فشار قرار می دهد در حالی که باید به مجموع بلوغ ها توجه داشت. پس ناهماهنگی در این بلوغ ها انسان را با مشکل مواجه می کند و از طرفی ضرورت خودکنترلی را افزایش می دهد.


علل بیان شده برای همجنس گرایی نمی تواند علل اصلی باشد بلکه همجنس گرایی علل روانی و فیزیولوژی دارد که مجال بررسی آن در اینجا نیست.

در مورد رابطه با دختر نیز اين نوع رابطه از نظر اسلام حرام است و قرآن از دوستي بين دختر و پسر و اينگونه روابط نهي كرده است؛ زيرا عفت عمومي جامعه با اينگونه روابط آسيب جدي مي‎بيند، پايه‎هاي ازدواج و خانواده سست مي‎شود و صدها مفسده اخلاقي براي دختر و پسر و جامعه دارد پس فرهنگ سازی نیسز چیزی را درست نمی کند بلکه اتفافا تشویق جوانان به چنین ارتباطی مشکلات را بیشتر می کند...
حتی به فرض اصول روابط دختر و پسر نیز در جامعه ما رعایت شود، مشکلات عدیده ای در این روابط وجود دارد که بهتر است پسر و دختر خودشان را درگیر این روابط نکنند.
وابستگي هاي زيادي بين دختر و پسر در اين رابطه ها اتفاق مي افتد كه در صورت منجر نشدن به ازدواج مشكلات جدي برايشان بوجود مي آورد كه عذاب روحي زيادي به دنبال خواهد داشت.

بزرگي مي گفت زن و مرد همچون پنبه و آتش مي باشند و اگر در مجاورت هم قرار گيرند شعله هاي آتش زبانه خواهد كشيد. معمولا دختر و پسر اگر چه مذهبي باشند بخاطر كشش ذاتي كه بين دختر و پسر وجود دارد به تدريج در گناه فرو رفته و پاكي و نجابت خود را از دست مي دهند.

فردي كه چند مورد از اين دوستي ها را تجربه كند سرمايه محبت رواني اش كم شده و بعد از ازدواج نمي تواند رابطه گرم و عاشقانه با همسرش برقرار كند و چه بسا بعد از ازدواج مرتب همسرش را با ديگران مقايسه كرده و دچار احساس زيان شود.

بسياري از اين رابطه ها به درگيري، آبروريزي، منجر مي شود تصور كنيد كه شما مي خواهيد مثلا چند سال با او در ارتباط باشيد بالاخره احتمال اينكه خانواده اش متوجه شوند زياد است و آن وقت ديگر با ازدواج شما مخالفت مي كنند و حتي ادامه رابطه نيز مقدور نخواهد بود.

يكي ديگر از مشكلات در رابطه دختر و پسر تحريك جنسي است.

همچنين مشكل بزرگي كه در اين رابطه ها وجود دارد عدم شناخت فرد مقابل است. زيرا هر فردي دوست دارد در زندگي مشترك خوشبخت شود و خوشبختي زماني تحقق مي يابد كه فرد مقابل فرد مناسبي براي شما باشد.

پس ریسک نکنید که ارزش ندارد...

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64620&p=1014355&viewfull=1#post10...