مقایسه احکام برده داری در اسلام ویهود

پرسش:
در تورات، کتاب خروج، فصل بیست و یک، آیات 26و27 اینچنین میخوانیم که اگر کسی به چشم غلام یا کنیز خود ضربه زند و آن چشم کور شود باید او را به عوض چشمش آزاد کند و اگر به دندان غلام یا کنیزش ضربه بزند که از جای کنده شود باید به عوضش وی را آزاد کند»آیا این احکام در اسلام هم هست یا نه؟

 


پاسخ:
یک نکته کلی که پیش از بیان پاسخ باید به آن توجه داشته باشید این است که منشأ همه ادیان آسمانی یکی است، دین خداوند یک دین واحد است که به مرور زمان کامل تر شده است، بنابراین هر نقطه مثبتی که در ادیان آسمانی پیش از اسلام وجود دارد در اسلام نیز همان حکم، یا بهتر از آن وجود دارد. محال است شما حکم صحیحی در ادیان آسمانی پیش از اسلام پیدا کنید که در اسلام نباشد.

در مورد این حکمی که اشاره فرمودید هم در اسلام روایات متعددی داریم که آسیب زدن به بردگان موجب آزادی آنها خواهد شد:
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «كُلُّ عَبْدٍ مُثِّلَ بِهِ، فَهُوَ حُرٌّ»؛ هر برده ای که مُثله شود، پس آزاد خواهد شد.(1)
همچنین در روایات آمده است که: «قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِيمَنْ نَكَّلَ بِمَمْلُوكِهِ أَنَّهُ حُرٌّ لَا سَبِيلَ لَهُ عَلَيْه‏‏»؛ امير مؤمنان على عليه السّلام درباره اربابی كه برده خود را معيوب و معلول ساخته بود اين‌گونه داورى كرد كه برده از قيد بردگى آزاد شود.(2)

اما در یک گام بالاتر از آنچه که فرمودید، اسلام نه تنها آسیب زدن به بردگان و مُثله کردن آنها را موجب آزادی خود به خود بردگان می داند، بلکه طبق تعالیم اسلام حتی اگر بدون دخالت مالک، برده بینایی اش را از دست بدهد، یا جذام بگیرد، یا به هر دلیلی افتاده و زمینگیر شود آزاد شده، و مالک دیگر حق به بردگی گرفتن او را ندارد:
پیامبر(صلی الله علیه وآله) می فرمایند: «إِذَا عَمِيَ الْمَمْلُوكُ فَلَا رِقَّ عَلَيْهِ وَ الْعَبْدُ إِذَا جُذِمَ فَلَا رِقَّ عَلَيْهِ»؛ اگر برده ای کور شود یا جذام بگیرد دیگر بردگی بر او نیست.(3)
امیرالمومنین(علیه السلام) نیز می فرمایند: «لَا يَجُوزُ فِي الْعَتَاقِ الْأَعْمَى وَ الْمُقْعَد»؛ به بردگی گرفتن انسان نابینا و زمینگیر جایز نیست.(4)

فارغ از حکمی که فرمودید، برای مقایسه بین نظام برده داری اسلام و همچنین یهود و مسیحیت باید نگاهی جامع داشت، تا برتری اسلام به صورتی محسوس تر آشکار شود، برای نمونه به چند حکم برده داری در کتاب مقدس اشاره می شود:

تفاوت در احکام:
در کتاب مقدس و خصوصا عهد قدیم احکامی در خصوص برده داری آمده است که هرگز مورد پذیرش عقل و منطق نیست که به برخی اشاره میشود:

اول: جواز فروش دختران خودشان!
طبق کتاب مقدس بنی اسرائیل اجازه دارند دختران خودشان را به عنوان کنیز بفروشند:‌ «اگر مردی‌ دختر خود را به‌ كنیزی‌ بفروشد، آن‌ كنیز مانند غلام‌ در پایان‌ سال‌ ششم‌ آزاد نشود. اگر اربابش‌ كه‌ آن‌ كنیز را خریده‌ و نامزد خود كرده‌ است‌، از او راضی‌ نباشد، باید اجازه‌ دهد تا وی‌ بازخرید شود؛ ولی‌ حق‌ ندارد او را به‌ یك‌ غیراسرائیلی‌ بفروشد».(5)

دوم: جواز قتل تدریجی بردگان!
این حکم مربوط به کتک زدن بردگان است، یعنی مالکین می توانند تا جایی که منجر به مرگ دفعی نشود بردگان را کتک بزنند، اما اگر به مرگ تدریجی منتهی شد مشکلی ندارد: «اگر كسی‌ غلام‌ یا كنیز خود را طوری‌ با چوب‌ بزند كه‌ منجر به‌ مرگ‌ او گردد، بایـد مجـازات‌ شـود. اما اگر آن‌ غلام‌ یا كنیز چند روزی‌ پس‌ از كتك‌ خوردن‌ زنده‌ بماند، اربابش‌ مجازات‌ نشود»(6)

در عهد جدید هم بر خلاف ادعای برخی از طرفداران مسیحیت، نه برده داری نسخ، و غیر مجاز شمرده شده، و نه از کتک زدن بردگان نهی شده است: پولس در نامه ای به افسسیان خطاب به بردگان میگوید: همچون مسیح به اربابان خویش خدمت کنید؟(7) و انجیل لوقا غلامان را به تازیانه خوردن در برابر این نافرمانی تهدید می کند: «اما آن‌ غلامی‌ که‌ اراده‌ مولای‌ خویش‌ را دانست‌ و خود را مهیا نساخت‌ تا به‌ اراده‌ او عمل‌ نماید، تازیانه‌ بسیار خواهد خورد»(8)
و پطرس نیز که به بردگان می گوید: «اگر با کتک و تازیانه کار کنید که فخری ندارد! فخر این است که بدون کتک از ارباب خود اطاعت کنید، چه خوش اخلاق باشد، و چه بداخلاق»!(9)

تفاوت رویکرد اسلام و کتاب مقدس
با مطالعه آیات قرآن کریم روشن برای خواننده روشن میشود که عموم تأکید قرآن در خصوص بردگان، سفارش به آزادسازی آنهاست، نه احکام نگهداری آنها! اصلا اسلام حتی در مقام بیان راه های رفتار با اسرا، نامی از جواز به بردگی گرفتن آنها نمی آورد، چرا که به بردگی گرفتن اسرا هرگز در اسلام اصالت ندارد، لذا عمدتا به آزادسازی بردگان سفارش شده است؛ این رویکرد قرآن کریم درست برعکس کتاب مقدس است همانطور که جیمز هاکس، کشیش معروف مسیحی در قاموس کتاب مقدس می نویسد: «انجیل پاک حضرت مسیح نیز ابداً در خصوص اطلاق و آزادی غلامان سخن نرانده، بلکه به عکس، غلامان را به اطاعت آقایان و خوانین ایشان امر می فرماید(10)


پی نوشت ها:
1. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج6، ص189.
2. همان، ج7، ص172.
3. همان، ج6، ص189.
4. همان، ج6، ص196.
5. خروج: 21/ 7-8.
6. خروج: 21/ 20-21.
7. رساله پولس به افسسیان:6/ 5.
8. لوقا: 12/ 47و 48.
9. نامه اول پطرس2/ 18-20.
10. هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، انتشارات اساطیر، تهران، چاپ دوم، 1383، ص 590.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64596&p=1013849&viewfull=1#post10...