چرا دختران در تصمیم گیری منفعلانه عمل می کنند؟

پرسش: چرا دختران در بسیاری از تصمیمات مهم زندگی شان هدف روشن و قاطعی نداشته و با تغییر شرایط، مثل ازدواج کردن، اهدافشان را تغییر می دهند؟ چرا تکلیفشان با خودشان روشن نیست و اجازه می دهند که همسرشان از راه رسیده و به او بگوید که چه کاری بکنند؟ چرا تا قبل از ازدواج به دنبال درس هستند اما بعد از ازدواج همه چیز را فراموش می کنند؟ چرا زنان به طور کلی خودشان را فدای خوشبختی و موفقیت دیگران کرده و برایشان فرقی نمی کند که به جایی برسند یا نه؟! آیا حاصل یک عمر زندگی یک زن باید پختن غذا و ظرف شستن باشد اگر هم در جواب بگویید نخیر حاصل عمر زن اینها نیست بلکه فرزندان صالح و مفیدی است که به جامعه داده من می گویم پس خود آن زن چه فایده مستقیمی برای جامعه داشته؟
 


پاسخ: سوالات و موارد متعددی را مطرح کرده اید که هر کدام از آنها در مورد بخشی از جامعه و دختران ممکن است صحیح باشد؛ و همانطور که فرموده اید، نه در مورد همه. واقعیت اینست که هر کسی در زندگی به دنبال خوشبختی و رسیدن به سعادت است. در عین حال سعادت از نظر افراد مختلف، با دیدگاه های متعدد نسبت به زندگی، می تواند کاملا متفاوت باشد. همچنین در زمان ها و شرایط سنی مختلف نیز دیدگاه افراد در مورد زندگی می توانند دستخوش تغییر شود. دختران نیز از این شرایط مستثناء نبوده و تصمیم های متفاوتشان می تواند ناشی از این تغییرات باشد. دخترخانمی که با شوق و ذوق یک رشته دانشگاهی را انتخاب کرده و مشغول تحصیل می شود، ممکن است بعد از مدتی، در اثر معاشرت با افراد مختلف یا به دست آوردن تجارب گوناگون، دیدگاهش نسبت به زندگی تغییر کرده و سعادت را در مسیر دیگری ببیند، لذا تغییر مسیر داده و راه دیگری را برای رسیدن به سعادت و خوشبختی انتخاب کند.این قبیل تغییرات در دوران رشد کاملا طبیعی ست. اما در این بین، خانمها بیشتر با چنین پدیده ای مواجه می شوند و آن هم به این دلیل است که تشکیل زندگی خانوادگی و فعالیت اجتماعی شان گاهی با هم تقابل و تعارض پیدا کرده و اکثرا از بین این دو، زندگی خانوادگی را ترجیح می دهند که کاملا هم کار صحیح و درستی ست. چرا که همانطور که بارها صحبت کرده ایم، انسان از طریق انجام وظایف و تکالیفش به سعادت دست پیدا می کند؛ و خداوند رسیدن دو جنس زن و مرد را به کمال، در انجام تکالیف متفاوتی قرار داده. در حقیقت مقصدِ تمام انسان ها رسیدن به سعادت و نهایت کمال است، اما دو جنس زن و مرد، از مسیر های متفاوتی به این هدف می رسند.

همانطور که اشاره فرمودید، مهمترین تکلیفی که خداوند بر عهده بانوان قرار داده، وظیفه همسرداری و پرورش فرزند است؛ و توقعِ جامعه از زنان برای کاری غیر از این، و یا در کنار این، کاملا بی جا و غیر منطقی ست. چنین وظیفه و تکلیفی، خودش یک کار تمام وقت و کامل است و اگر خانمی بخواهد این کار را به نحو احسن انجام دهد، اصولا وقت اضافه ای نخواهد داشت. همسرداری و پرورش فرزند یعنی همان انسان سازی و پرورش جامعه و نسل بعدی. اما این فقط جامعه نیست که از این کار منتفع می شود. بلکه این دقیقا همان تکلیف و وظیفه ای ست که نتیجه آن قبل از هر چیز به خودِ زن رسیده و او را به کمال می رساند. پس این جمله تان کاملا اشتباه است که فرموده اید «یک زن وظیفه اش ساختن زندگی دیگران و به موفقیت رساندن آنهاست و خودش دیگر فرقی نمی کند به جایی برسد یا نرسد انسان بشود یا نشود.» اینطور نیست که زن باید جامعه را بسازد و خودش ساخته نشود، اصولا ساخته شدن و رسیدنِ زن به کمال، در انجامِ درستِ همین تکلیف است. اینکه عرض کردم «انجامِ درست» به این دلیل است که گاهی اوقات بانوان زحمت را کشیده و خودشان را وقف زندگی شان می کنند، اما در عین حال، چون تکلیفشان را با خودشان روشن نکرده و اعمالشان را در مسیر رضایت الهی قرار نمی دهند، با گله، شکایت و تلخ زبانی، اجر زحماتشان را از بین برده و کمالشان را به تاخیر می اندازند. عملِ صالح زمانی مورد قبول واقع شده و باعث سعادت می شود که خالصا لوجه الله انجام شود. با ایمان به انجامِ تکلیف الهی و گردن نهادن به دستورات شریعت. در آیات متعدد به این مسئله اشاره شده.

«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ از مرد و زن، هر کس کار شایسته انجام دهد در حالی که مؤمن است، مسلماً او را به زندگی پاک و پاکیزه ای زنده می داریم و پاداششان را بر پایه بهترین عملی که همواره انجام می داده اند، می دهیم.» (۱)

«مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ؛ هر که بدی کند جز به مانند آن کیفر نیابد، و از مردان یا زنان کسانی که کار شایسته انجام دهند در حالی که مؤمن باشند، آنان در بهشت درآیند و در آن بی حسابْ روزی یابند.» (۲)

و آیات مشابه (۳)

هر دردسر و مشکلی که برای انسان به وجود می آید ناشی از اشتباهات و کج فهمی های خودِ او، و سرپیچی از دستورالعمل زندگی ست که با نام شریعت در اختیارش قرار داده شده است.





پی نوشت ها:
۱. سوره نحل، ۹۷
۲. سوره غافر، ۴۰
۳. سوره طه، ۱۱۲؛ نساء، ۱۲۴؛ انبیاء، ۹۴ و ...

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64444&p=1012319&viewfull=1#post10...