نظر اسلام در مورد تولید گیاهان یا موجودات تراریخته

پرسش:
تولید گیاهان یا موجودات تراریخته با آیه " لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ" (روم 30)، چه نسبتی دارد؟


پاسخ:
ارتباط آیه «لا تبدیل لخلق الله» با تحقیقات علمی:
آیه شریفه، در رابطه با فطرت الهی انسان است که قابل تغییر نیست و به معنای نهی از تحقیقات علمی مانند مهندسی ژنتیک و تحقیقاتی چون تراریخت، نمی باشد. قرآن می فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً، فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّم‏»، با تمام وجود و با اعتدال روی به دین کن، همان که فطرت و نحوه خلقت ثابت شما هم هست، فطرتی که خداوند همه مردم را بر آن سرشته و خلق کرده است و در خلقت الهی تغییری نیست، این دین، دین قیم است.(1)

تحقیقات علمی و تحقق امر الهی:
مبتنی بر آیات تسخیر (2) و عمران (3)، انسان مکلف به عمران زمین و تسلط بر ابعاد مختلف و پیدا و نهان عالم می باشد. اما تسخیر و به خدمت گرفتن آنچه در آسمان و زمین است، در معنای درست آن، برخلاف تکنولوژی موجود و قسمتهایی از علم مدرن، باعث بهم خوردن زندگی و ایجاد خطرات و معضلات لا ینحل نمی شود. بخش مهمی از تسخیر، با دستیابی به نظم برتر و پنهان در هستی به دست می آید نه با تحمیل نظم ساختگی و بهم زدن نظام زیستی. انسان معاصر و فناوری او، بسیار ناقص است و هنوز تا تسخیر آسمان و زمین، فاصله ای عظیم دارد. سطح تکنولوژی و علم موجود، بسیار پایین تر از تسخیر و عمرانی است که مد نظر قرآن می باشد.
قرآن تسخیر، آبادانی و شکوفایی نظام و سیستمی را مطالبه کرده است که آن را از هر جهت کامل می داند سیستمی که توانسته در بطن خود، تمام تضادها را به راحتی و بدون هیچ وقفه یا خللی، جمع کند. نظامی کاملا درون زا که به جای رفع نواقص آن و اضافه کردن چیزهایی که معلوم نیست با این سیستم سازگاری خواهد داشت یانه، باید به دنبال کشف و فهم حداکثری خواص تعبیه شده در آن بود.

اضافه کنیم یا پیدا کنیم؟ (ساختن ژنهایی که به صورت طبیعی وجود خارجی ندارد):
علامه طباطبایی در توضیح آیه شریفه «أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً أَحْياءً وَ أَمْواتاً» (4) می نویسد: «كلمه "كفات" و همچنين كلمه "كفت" به معناى جمع كردن و ضميمه كردن است، مى ‏فرمايد: مگر ما نبوديم كه زمين را كفات قرار دادیم، يعنى چنان كرديم كه همه بندگان را در خود جمع مى‏ كند، چه مرده ها را و چه زنده ها را؟» (5) در دنیای ما، مرگ و زندگی نمادی برای اوج تضاد، تفاوت و دوری از یکدیگر هستند و زنده ها و مرده ها (اعم از جامدات و مردگان)، دورترین حالتها و شرایط ممکن از یکدیگر را دارند و جمع آنها در یک سیستم و برقراری حداکثر نظم و انسجام و رفع نیازها و چالشها، مشکل ترین مساله ایست که می توان در این دنیا تصور کرد. جمع بین دو گروه تماما متضاد (که در هستی، در دو سوی طیف موجودات قرار دارند) و ضمیمه کردن آنها به یکدیگر، به این معناست که ما نظامی با حداکثر امکانات و انسجام در زمین ایجاد کرده ایم به گونه ای که پاسخ مناسب برای هیچ نیازی بالفعل یا بالقوه ای در آن فروگذار نشده است تا برای جبران آن نقص و نیاز، چیزی که در طبیعت وجود ندارد، بدان بیفزاییم. چه چیزی مشکل تر از اینکه زمین مسکن و محل جمع، انضمام و جذب مرگ و زندگی و جماد، مرده و زنده باشد و در عین حال، کامل و بدون نقص باشد؟(6) این بدان معناست که هیچ مشکلی برای بشر نخواهد بود مگر اینکه راه حل طبیعی آن در خود این سیستم عظیم وجود دارد، زیرا مشکلات بشر، هیچگاه به پیچیدگی و سختی انسجام و جمع بین مرگ و زندگی و مرده و زنده نخواهد رسید. بنا بر این از زمین نظم حداکثری باید جست، نه اینکه نظم را بدان افزود. باید بیشتر تلاش کنیم تا آن چه می خواهیم یا بهتر از آن چه می طلبیم را بیابیم.

تحقیقات علمی با تجاری سازی متفاوت است:
در بحث تراریخته ها یا موارد مشابه دیگر، سه مساله جدا از هم وجود دارد که حکم هر کدام هم متفاوت است: 1. اصل تحقیقات علمی، 2. تولید گسترده داخلی و مصرف فراگیر، 3. واردات.
آنچه به سوال مربوط است، بخش اول می باشد. بخش دوم و سوم، مسائل دیگری است که نباید با مورد اول خلط شود و هر کدام احکام خاص خود را دارد. تصرف در مواد و مخلوقات برای بررسی های علمی، مساله جدیدی نیست و منحصر به دستکاری ژنتیکی هم نمی شود. اما چیزی که مساله تراریخته ها را نیازمند احتیاط، بررسی های دقیق و اعمال حساسیت بالا می کند، عمدتا مربوط به مرحله تولید گسترده، مصرف گسترده یا واردات آن می باشد، نه تحقیقات علمی.

تولید و مصرف گسترده محصولات تراریخته:
واضح است که تصرف و بررسی موجودات مختلف در راستای کارهای علمی، برای شناخت آنها و دستیابی به راه حلهایی برای رفع مشکلات زندگی، هیچ منعی ندارد، اما در امور حساس و خطیر، تا زمانی که اطمینان و شناخت دقیق، علمی، کنترل شده و حداکثری نسبت به آثار و پیامدها وجود ندارد، نباید مطامع شرکتهای تجاری یا اهداف اقتصادی، بر عقل علمی و احتیاطات لازم و مرسوم، غلبه کند و با خارج کردن تحقیقات از حالت آزمایشگاهی و فراگیر نمودن آن، به دنبال کسب سودهای فراوان باشد. تجاری سازی و تولید گسترده جهت مصرف عموم مردم یا واردات، نیازمند بررسی دقیق و اعمال حساسیت بالایی است زیرا:
1. احتمال خطر، کم نیست،
2. خطر محتمل، ضرری ساده و معمولی یا کوتاه مدت نیست.
احتمال خطر بالاست زیرا این مساله با ابعاد حیاتی و زیستی مختلفی گره خورده است و ساز و کار و تاثیرات آن هم عمدتا ناشناخته می باشد، مخصوصا که این دانش، عمر چندانی ندارد و مهمتر اینکه به طور کامل بومی نشده است. بدتر از همه اینکه عمده محصولات موجود در بازار وارداتی است و توسط "دشمنان ملت" تولید شده است و ما هیچ اطلاعی از میزان سلامت یا نوع تغییراتی که در آن داده اند نداریم.

آیا به طور قطع می توان ادعا کرد که این محصولات خطری برای سلامتی انسان ندارند؟
در بحث تولید گسترده داخلی یا واردات، با چندین مساله مواجهیم، مثلا از یک طرف با ایجاد تغییر در محیط زیست، کشاورزی و ... مواجهیم (یا تغییر احتمالی)، از طرف دیگر این مسائل با امنیت غذایی، سلامت نسلها و بسیاری از مسائل پیدا و پنهان دیگر در امر ژنتیک انسان، تغذیه، سلامت و ... گره خورده است. از این رو برای تجاری سازی یا واردات گسترده باید بی خطر بودن احراز شود و نمی توان صرفا به این اکتفا کرد که "ضرر اثبات شده" ای دیده نشده است، مخصوصا که در ایران نه مرکز تحقیقاتی خاصی متولی این امر می باشد و نه پژوهشگاههای موجود، از توان عملی و فناوری لازم برای رصد آثار و پیامدهای تراریخته ها برخوردارند. "دیده نشدن ضرر" با "احزار بی ضرری" متفاوت است.

آیا ترا ریخته ها، می توانند مشکل خشکسالی و کاهش امنیت غذایی را چاره کند؟
بر خلاف آنچه تصور می شود که برای مقابله با خشکسالی، آفات و ... دستکاری ژنتیکی، به سرعت مساله را حل کرده، امنیت غذایی را تامین می کند، اما این مساله ثابت نشده است، خشکسالی های گسترده در نقاط مختلف دنیا و از جمله اروپا، مشکلات فراوان غذایی در جهان امروز (با وجود پیشرفتها و تولید فراوان تراریخته ها) و امثال آن، نشان می دهد که با تراریخته امنیت غذایی بوجود نخواهد آمد یا هنوز تا رسیدن به چنان آرزویی، راهی طولانی در پیش است و در کوتاه مدت یا حتی میان مدت، محقق نمی شود.


پی نوشت ها:
1. سوره روم/ 30.
2. «أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنيرٍ»، سوره لقمان/ 20؛ و نیز «وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً مِنْهُ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون‏»، سوره جاثية/ 13.
3. «هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها»، سوره هود/ 61.
4. سوره مرسلات/ 25. تعبیر "کفات" یعنی ذکر مصدر بجای اسم ذات، اشاره به مبالغه و شدت و تاکید در معنای آن می باشد: «"أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً أَحْياءً وَ أَمْواتاً وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ‏"، أى تجذب كلّ من يكون حيّا أو ميّتا. فالكفات مصدر بمعنى الجذب و الجمع ممتدّا، و الأحياء مفعول به، و التعبير بالمصدر في مورد اسم الذات: إشارة الى المبالغة و الشدّة و التأكيد في المعنی»، مصطفوی، میرزا حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏ 10، ص 77، ماده "ک ف ت".
5. علامه طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 247، 20 جلد، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى - ايران - قم، چاپ: 5، 1374 ه.ش.

6. «الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً، ما تَرى‏ في‏ خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ، فَارْجِعِ الْبَصَرَ، هَلْ تَرى‏ مِنْ فُطُورٍ؟»، آن خدايى كه هفت آسمان بلند را به طبقاتى منظم بيافريد و هيچ در نظم خلقت خداى رحمان بی نظمی و نقصان نخواهى يافت، باز بارها به ديده عقل بنگر، هيچ نقص و خلل هرگز در آن توانى يافت؟ سوره ملک/ 3، ترجمه آیت الله الهی قمشه ای.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64105&p=1009368&viewfull=1#post10...