چرا حضرت نوح همسر کافرش را طلاق نداد؟

پرسش:

میخواستم بدونم چرا حضرت نوح همسر خودشو طلاق نداد با اینکه همسرش جز انسانهای هلاک شدنی بود؟


پاسخ:
در خصوص سوال شما و اینکه انبیایی مانند حضرت نوح و لوط (علیهما السلام) چرا همسرانشان را طلاق ندادند پاسخ هایی ارائه شده است. مانند :
1. کفر خود را آشکار و علني نکرده بلکه در باطن کافر بوده و با کافران همکاري داشته اند ،ولي به ظاهر ادعاي ايمان داشته اند. در اين صورت که آن ها منافقانه ادعاي ايمان داشته ، ولي در باطن کافر بوده و در مسير پيامبر سنگ اندازي کرده اند ، حضرات نوح و لوط هم موظف بوده اند با آن ها مدارا کنند تا شايد متنبه شوند و مؤمن واقعي گردند.

اين احتمال قوي است . در غالب تفاسير هم آن ها را منافق و کافر واقعي و مؤمن ظاهري شمرده اند.علاوه اين آيات در وهله اول براي انذار بعضي همسران رسول خدا آمده که در ظاهر مؤمن به رسول خدا و در باطن غير مؤمن بودند و اين نشان از نفاق آن ها دارد.

2.حکم جدايي زن و مرد مؤمن و کافر در اسلام بعد از هجرت و با قوت گرفتن اسلام و پيدا شدن مدينه النبي وضع شد. (1) قبل از آن در دوران عسرت مکه ، زن و مرد به صرف ايمان آوردن يکي و کافر بودن ديگري از هم جدا نمي شدند. بعيد نيست که در شريعت نوح و شريعت لوط (که شريعت حضرت ابراهيم بوده) ، اين حکم هنوز وضع نشده بود.

در كنار همه پاسخ ها بايد به اين مساله هم توجه كرد كه يكي از امتحانات انبياء در داشتن همسران بد بوده است.(2)

اما نکته قابل توجه در این مورد این است که پیامبر عظیم الشانی چون حضرت نوح (علیه السلام) 950 سال در میان قومش آنان را به دین خدا فراخواند در حالیکه در این مدت آنان را نه نفرین کرد و نه ترک نمود اکنون چگونه با اخلاق و مرام و سلوک چنین پیامبری شایسته است که او همسر خویش را تحمل ننموده و متارکه نماید. همسر حضرت نوح (علیه السلام) هم فردی بود مانند سایر افراد بی ایمان قومش، مگر حضرت نوح(علیه السلام) آنان را ترک کرد تا متوقع باشیم همسرش را طلاق دهد؟ این صبوری ، مدارا با جاهلان وتحمل افراد بی ایمان، لازمه اخلاق پیامبری است، چیزی که در سایر انبیاء (علیهم السلام) هم با اختلاف درجه در نبوتشان دیده می شود. لذا تحمل همسر و عدم اقدام به طلاق او از طرف حضرت نوح (علیه السلام) امر عجیبی نیست.


دوست داشتن و مهرورزی نسبت به بستگان کافر
در جریان طوفان نوح و غرق شدن کافران حضرت نوح(علیه السلام) به خدا عرض کرد: فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي(3)؛و گفت پروردگارا پسرم از كسان من است وخداوند پاسخ فرمود: إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ (4)؛ او در حقيقت از كسان تو نيست او [داراى] كردارى ناشايسته است.

از این گفتگو مشخص می شود که محبت و مهر ورزی، با ایمان، رابطه مستقیم دارد، همچنان که در آیه ای دیگر از قرآن کریم تکلیف این رابطه را مشخص تر بیان میکند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ...(5)؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد اگر پدرانتان و برادرانتان كفر را بر ايمان ترجيح دهند [آنان را] به دوستى مگيريد....




کفر و خیانت همسر نوح(علیه السلام)
در خصوص خیانتشان که در قرآن کریم صراحتا بیان شده است :
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا...»(6)
و در خصوص کفر آنان، هم در خود آیه 10 تحریم تعریضی دارد و هم در برخی تفاسیر وارد شده است. مثلا در مجمع البیان آمده:
«به باور «ابن عباس»، زن نوح عنصرى كفرگرا و حق ‏ستيز بود كه به جاى ايمان و انجام كارهاى شايسته و همدلى و همراهى با آن حضرت، به مردم مى‏ گفت: هان اى مردم! نوح مردى سبك‏ مغز است و بدين وسيله آنان را از شنيدن دعوت او پراكنده مى‏ ساخت؛ و اگر يكى از آنان ايمان مى‏ آورد، با خبر چينى و جاسوس بازى او را به استبدادگران معرفى مى‏ كرد.»(7)


 
 
 
منابع:
1.تحریم/10
3. هود/45
4. هود/46
5. توبه/23
6.تحریم/10
7. مجمع البیان، طبرسی، ج10، ص479