امامان با پرسشگران چگونه برخورد میکردند؟

پرسش:
امامان با پرسشگران چگونه برخورد میکردند چه با آنان که واقعا سوالی ذهنشان را درگیر کرده بود و بدنبال حقیقت بودند و چه آنانکه از سر دشمنی و غرض و مرض سوالی طرح میکردند؟ایشان چگونه برخورد میکردند که همه را جذب میکردند؟



پاسخ:
پرسش شما کلی است و در حالات و شرایط مختلف برخوردها نیز متفاوت است.
گاهی پرسش کننده به دنبال حقیقت است چه دشمن باشد چه دوست
گاهی پرسش کننده درک پایینی دارد و توان درک پاسخ امام را ندارد چه دوست باشد چه دشمن
گاهی دنبال اذیت کردن است
گاهی به دنبال مناظره و محکوم کرده است
و حالتهای دیگری نیز می توان ترسیم کرد
لذا در تمام این شرایط پاسخ امام، برخوردها و روش پاسخگوئی امام فرق دارد و باید هر کدام جای خود بحث شود

اما در یک پاسخ کلی می توان گفت:
امامان در به تناسب مخاطب صحبت می کردند یا پاسخ به پرسشهای آنان می دادند.
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ»،(1)
رسول خدا(ص) فرمود ما گروه پیامبران دستور داریم که با مردم به اندازه عقلشان سخن بگوییم
امامان علیهم السلام نیز این شیوه را ادامه می دادند.
مثلا در دو روایت امام صادق علیه السلام به یک روایت دو گونه پاسخ می دهند

روایت اول:«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْمَدَنِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قِیلَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) هَلْ یَقْدِرُ رَبُّکَ أَنْ یُدْخِلَ الدُّنْیَا فِی بَیْضَةٍ مِنْ غَیْرِ أَنْ یُصَغِّرَ الدُّنْیَا أَوْ یُکَبِّرَ الْبَیْضَةَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یُنْسَبُ إِلَى الْعَجْزِ وَ الَّذِی سَأَلْتَنِی لَا یَکُون»(2) ‏
امام‏ صادق(ع) می‌فرماید؛ از امام علی(ع) سؤال شد که آیا پروردگارت بر این قدرت دارد که دنیا را در تخم مرغى داخل کند بى‌‏آن‌‌که دنیا کوچک شود یا تخم بزرگ شود؟ امام(ع) فرمود که خداوند تبارک و تعالى به عجز نسبت داده نمی‌‌شود و آنچه را که تو از من پرسیدی نمی‌‌تواند باشد

روایت دوم: اما در پاسخ هشام در همین پرسش می فرماید:حضرت فرمود: اى هشام چند حس دارى! گفت: پنج حس. فرمود: کدام یک کوچک‌‌تر است! گفت باصره (یعنى چشم). فرمود: اندازه بیننده آن چقدر است، گفت: اندازه یک عدس یا کوچک‌‌تر از آن. امام(ع) فرمود: اى هشام به جلو برو و به بالاى سرت نگاه کن و به من بگو چه مى‌‏بینى، گفت: آسمان و زمین و خانه‌‏ها و کاخ‌‌ها و بیابان‌‌ها و کوه‌‌ها و نهرها مى‏‌بینم. امام(ع) فرمود: آن‌‌که توانست آنچه را تو مى‌‏بینى در یک عدس یا کوچک‌‌تر از عدس درآورد مى‌‏تواند جهان را در تخم مرغ درآورد بى‌‏آن‌‌که جهان کوچک و تخم مرغ بزرگ شود.(3)
روایت زیر نیز موید مطلب فوق است
أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبّارِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيّ‏ٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَأَجَابَنِي ثُمّ جَاءَهُ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ عَنْهَا فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِي ثُمّ جَاءَ رَجُلٌ آخَرُ فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِي وَ أَجَابَ صَاحِبِي فَلَمّا خَرَجَ الرّجُلَانِ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ مِنْ شِيعَتِكُمْ قَدِمَا يَسْأَلَانِ فَأَجَبْتَ كُلّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا بِغَيْرِ مَا أَجَبْتَ بِهِ صَاحِبَهُ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ إِنّ هَذَا خَيْرٌ لَنَا وَ أَبْقَى لَنَا وَ لَكُمْ وَ لَوِ اجْتَمَعْتُمْ عَلَى أَمْرٍ وَاحِدٍ لَصَدّقَكُمُ النّاسُ عَلَيْنَا وَ لَكَانَ أَقَلّ لِبَقَائِنَا وَ بَقَائِكُمْ قَالَ ثُمّ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ ع شِيعَتُكُمْ لَوْ حَمَلْتُمُوهُمْ عَلَى الْأَسِنّةِ أَوْ عَلَى النّارِ لَمَضَوْا وَ هُمْ يَخْرُجُونَ مِنْ عِنْدِكُمْ مُخْتَلِفِينَ قَالَ فَأَجَابَنِي بِمِثْلِ جَوَابِ أَبِيهِ‏(4)
ترجمه :
...... زراره می گويد: از امام باقر عليه السلام مطلبى پرسيدم و جوابم فرمود، سپس مردى آمد و همان مطلب را از او پرسيد و او برخلاف جواب من گفت، سپس مرد ديگرى آمد و به او جوابى برخلاف هر دو جواب داد، چون آن دو مرد رفتند، عرض كردم پسر پيغمبر! دو مرد از اهل عراق و از شيعيان شما آمدند و سؤالى كردند و شما هريك را برخلاف ديگرى جواب داديد!! فرمود: اى زراره اين گونه رفتار براى ما بهتر و ما و شما را بيشتر باقى دارد و اگر اتفاق كلمه داشته باشيد، مردم متابعت شما را از ما تصديق مى‏ كنند (و اتحاد شما را عليه خود مى ‏دانند) و زندگى ما و شما ناپايدار گردد.
زراره گويد سپس به امام صادق عليه السلام عرض كردم: شيعيان شما چنانند كه اگر آنها را به سوى سرنيزه و آتش برانيد مى‏ روند با اين حال از شما جوابهاى مختلف مى‏ شنوند.آن حضرت هم به مانند پدرش به من جواب داد.
در روایت دیگر آمده: عن منصور بن حازم قال: سألت أبا عبدالله علیه السلام عن مسألة فقلت: أسألـﻚ عنها ثمّ یسألـﻚ غیری فتجیبه بغیر الجواب الذی أجبتنی فیه، فقال: إنّ الرّجل یسألنی عن المسألة یزید فیها الحرف فأعطیه علی قدر ما زاد، و ینقص الحرف فأعطیه علی قدر ما ینقص.(5)

ابن حازم گوید: مسئله‌ای را از امام صادق علیه السلام پرسیدم و عرض کردم: من از شما مطلبی را می‌پرسم، سپس دیگری هم می‌پرسد و شما به او پاسخی غیر از آنچه به من جواب دادید، ارائه می‌دهید! حضرت فرمود: فردی از من مطلبی را می‌پرسد و بر آن نکته‌ای می‌افزاید و یا می‌کاهد، من هم به اندازۀ آن، به او پاسخ می‌دهم.

بنابراین یکی از شیوه های جذب مخاطب در اهل بیت علیهم السلام عمل به روایت "کلم الناس علی قدر عقولهم" است، یعنی سخن یا پاسخ خود را به تناسب سطح علمی افراد تغییر دهیم، با کودک کودکانه سخن بگوئیم و کلاس درسمان در دانشگاه با دبیرستان و دبستان متفاوت باشد، منبری که در روستایی دور افتاده بیان می شود با منبری که در جمع افراد تحصیل کرده بیان می شود متفاوت باشد این شیوه می تواند در جذف مخاطب موثر باشد



منابع:
1.کافی، ج ‏1، ص 23.
2. شیخ صدوق، توحید، محقق، مصحح، حسینى، هاشم‏، ص 130، جامعه مدرسین‏، قم، چاپ اول، 1398ق‏
3.کافی، ج ‏1، ص 79‏
۴.اصول كافى جلد 1 صفحه: 85 رواية: 5
۵. احمد بن محمد خالد برقی، المحاسن،ج ۲، ص ۲۹۹، قم، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ ش؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۴۳ و نیز ر. ک: ص ۲۴۲ و ج ۷۷، ص ۲۶۸.
۶.محمد بن عمر کشّی، رجال الکشّی، ص ۱۳۵، رقم ۲۱۶، انتشارات دانشگاه فردسی مشهد، ۱۳۴۸ ش؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۴۶، حدیث ۵۸ و نیز ر.ک: ص ۲۵۰، حدیث ۶۲، ۶۳ و ۶۴.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=58123&p=936634&viewfull=1#post936634