آیا واقعا باور و تلقین موثر هست؟

سؤال:

اثر باور و تلقین چقدر هست آیا واقعا موثر هست؟ (از منظر علم روان شناسی)
آیا در دین هم در مورد این دو مورد توضیحی داده شده؟ لطفا چند منبع علمی در مورد تلقین و قدرت باور معرفی بفرمایید.

 
 

پاسخ:
بحث تلقین موضوع مفصلی است و لازم است مقالات و منابع معتبر در این خصوص را حتما مطالعه نمایید تا به عمق تأثیر آن پی ببرید.
واقعیت این است که در قرن اخير شاخه اي از روانشناسي پديد آمده است که با عنوان روانشناسي موفقيت شناخته مي شود. اين شاخه از روانشناسي به درستي يا نادرستي فرمول هايش اهميت چنداني نمي دهد. آنچه در اين فن مهم است کارآيي فرمول هاست. فلذا در اين فن از روش هاي تحقيق متداول در روانشناسي استفاده نمي شود. از اين رو فرمولهاي اين فن را نمي توان قوانين علمي به شمار آورد اگر چه با تسامح به آنها قانون گفته مي شود.
قانون جذب که يکي از فرمولهاي روانشناسي موفقيت است به سه صورت بيان شده است:

1. اگر شما هدفي را در نظر گرفته و مدام به آن فکر کنيد در مغز شما شبکه هاي عصبي خاصي براي رسيدن به آن هدف ايجاد خواهد شد و باعث خواهد شد که شما به راحتي به آن هدف نائل شويد مثل بندبازي که با تمرين و مداومت مغز خود را عادت مي دهد تا تعادل او را بر روي طناب بندبازي، حفظ کند. در اين که مغز چنين قابليتي دارد از نظر زيست شناسي هيچ شکي نيست ولي گاه در روانشناسي موفقيت روي اين مطلب اغراق مي شود.

2. اگر شما هدفي را انتخاب و آن را مشغله ذهني خود قرار دهيد اين هدف در ذهن ناخودآگاه شما جاي خواهد گرفت و ضمير ناخودآگاه شما تمام قواي وجود شما را از جمله ذهن خودآگاهتان را براي رسيدن به آن هدف به کار خواهد گرفت. اين مطلب نيز در روانشناسي کلاسيک به اثبات رسيده است لکن باز در روانشناسي موفقيت در مورد آن اغراق مي شود.
بيان اول در واقع همان اصل تمرين و تداوم است و بيان دوم نيز همان اصل تقلين است و شايد بتوان هر دوي اينها را يکي تلقي کرد يا حداقل آنها را مکمل و معين هم دانست. در اسلام به اصل استمرار فکر و عمل و اصل تلقين اهميت بسزايي داده شده است. بقدري که مي توان گفت اکثر قريب اتفاق احکام و اخلاق اسلام از اين رو وسيله تربيتي مدد جسته اند. علي(ع) مي فرمايند: « قليل تدوم ارجي من کثير مملول منه»(1)؛ کمي که آن را ادامه دهي اميدوار کننده تر است از زيادي که خسته کننده باشد.» و باز فرموده اند: « اگر حليم و بردبار نيستي خود را به بردباري بزن زيرا کم شده است که کسي خود را شبيه قوي قرار دهد و از آنان شمرده نشود( از آنها نشود).»(2) يعني اگر هدف شما حليم شدن باشد با تشبه مداوم به اهل حلم مغز و روان شما در مسير حليم شدن تغيير مي کند. و باز مي فرمايند: « هر کسي مصيبتهاي کوچک را بزرگ شمارد خدا او را به مصائب بزرگ گرفتار مي کند.»(3). يعني سنت خدا اين است که افراد منفي باف که يک حادثه منفي جزئي را بزرگ مي بينند دچار همان حادثه بزرگ بشوند و باز فرمودند: « کسي که چيزي را طلب کند به کل آن يا به قسمتي از آن مي رسد.»(4) باز فرمودند: « کسي از شما نگويد که ديگري به کار خيرکردن از من سزوارتر است که به خدا سوگند همين طور خواهد شد.»(5) و باز فرمودند: « تفأّل بالخير تنجح»(6)؛ فال خير بزن تا پيروز شوي.

در بسياري از احکام عبادي و غيرعبادي اسلام به استمرار و تلقين توجه خاص شده است که نمونه بارز آن نماز است. در نماز علاوه از اين که تکرار و استمرار وجود دارد تلقين نيز وجود دارد. به شرط آنکه آن را با توجه اقامه کند. حتي در نماز هدف گزاري نيز موجود است همچنين مدل سازي که همه اينها امروزه در روانشناسي موفقيت مورد توجه است. در اخلاق اسلامي روي مشارطه، مراقبه و محاسبه تأکيد فراواني وجود دارد. اگر اين متد تربيتي تشريح شود به جرأت مي توان ادعا کرد که اکثر فرمولهاي روانشناسي موفقيت را در خود دارد.


قوانين اين فرايند (تلقین) توسط دكتر «اميل كوئه» داروساز و روان‌شناس فرانسوي پايه‌گذاري شدند. دكتر كوئه روزي در داروخانه خود مشغول كار بود كه يكي از بيمارانش با عصبانيت وارد داروخانه شد و با همان حالت شروع به اعتراض كرد و گفت: آقاي دكتر تمام داروهايي كه به من داده‌ايد بي‌تاثير هستند.
در زماني كه او داشت اعتراض مي‌كرد انگار چيزي يا كسي در ذهن دكتر كوئه گفت: داروي قبلي بيمار را بگير و با كپسول و رنگ ديگري به بيمار بده و به او بگو كه اين دارو، داروي جديدي است كه بيماران زيادي را درمان كرده است. او چنين كرد وبه بيمار گفت كه دارويي كه به تو مي‌دهم تازه دستم رسيده، مطمئن باش كه اين دارو بيماري تو را معالجه خواهد كرد. بيمار دارو را با اين ذهنيت كه حتما بيماريش با داروي جديد بهبود پيدا خواهد كرد، داروخانه را ترك كرد.
پس از چند روز بيمار دكتر كوئه با خوشحالي برگشت و به دكتر گفت: آقاي دكتر از شما به دليل داروي جديد ممنونم. داروي جديد بيماري مرا معالجه كرده است. دكتر اميل كوئه از اينكه داروي قبلي توانسته بود بيماري او را معالجه كند بسيار متعجب شد. بعد از اينكه مطمئن شد دارو همان داروي قبلي است به اين نتيجه رسيد كه جملاتي كه به بيمار گفته است باعث معالجه بيمار گرديده است.اين اولين جرقه اي بود كه در ذهن دكتر اميل كوئه خورد.
ولي اتفاق ديگري هم افتاد كه باعث شد اين نكته به صورت جدي‌تري از طرف دكتر كوئه پي‌گيري شود.

در يكي از روزها در هنگام صبح موقعي كه پسر دكتر كوئه از خواب بيدار شد، دكتر كوئه به دلايلي شروع به پرخاش كرد و با عصبانيت به سر پسرش داد زد و او را سرزنش كرد. پس از اين كار او پسرش را زير نظر داشت و متوجه شد كه تا چند روز شخصيت پسرش به هم ريخته و حال او دگرگون شده است.او در روزها و ساعات ديگري هم فرزندش را با عصبانيت سرزنش كرده بود ولي حال او را اينگونه دگرگون نكرده بود. براي اينكه مطمئن شود در روز ديگري و همان ساعت يعني اول صبح موقع بيدار شدن پسرش دوباره اين كار را تكرار كرد و به همان نتيجه رسيد. يعني مشاهده كرد كه تا چند روز پس از اين ماجرا حال پسرش دگرگون است و اين جرقه دوم بود كه در ذهن كوئه خورد.
دكتر كوئه پس از اتفاقي كه افتاد به اين نتيجه رسيد كه هرگاه در اول صبح موقع بيدار شدن از خواب و يا در آخر شب موقع خوابيدن جملات مثبت و يا منفي به كسي گفته شود ذهن او تا چند روز درگير آن جمله خواهد بود. او متوجه شد كه در اين ساعات ذهن ناخودآگاه افراد در بيشترين حالت برنامه‌پذيري مي‌باشد و مي‌توان با تلقين‌هاي مثبت ذهن بيمار را برنامه‌ ريزي كرد. از سوي ديگر مي توان با تلقين منفي باعث بروز مشكلاتي براي خويش گرديد.


3. تقرير سوم از قانون جذب مدعي است که اگر شما خواسته خود را مدام در ذهن داشته باشيد و کارهاي متناسب با آن انجام دهيد در آن صورت جهان هستي در مسير برآورده شدن خواسته شما دست به کار خواهد شد. مشغله ذهني شما چه منفي باشد و چه مثبت جهان به آن پاسخ خواهد داد. اينها مدعي هستند که مغز انسان دائما امواجي را در جهان پخش مي کند و جهان به اين امواج عکس العمل نشان مي دهد. اين بيان از قانون جذب اغراق آميزترين شکل آن است که مخالفتهاي زيادي در بين روانشناسان و فلاسفه و دانشمندان با آن شده است.

اين نظريه غيرقابل تجربه و آزمايش است بنابراين نمي تواند يک نظريه علمي باشد و از طرفي با براهين فلسفي نيز اثبات نشده است فلذا يک حکم فلسفي نيز نمي تواند باشد. لکن از آنجايي که با قالب هنر يعني در قالب فيلم مستند راز بيان شده است طرفداران زيادي را در بين عوام پيدا کرده است. البته اين نظريه را با قالبي ديگر و با مباني اسلامي مي توان مطرح کرد و مي توان بر اساس فلسفه اسلامي تبيين نمود. در نگاه اديان آسماني عالم يعني جهان ماده و عالم برزخ و آخرت، که هر سه بالفعل وجود دارند. بنابراين غير از عوامل مادي عوامل معنوي نيز در امور عالم دخيل اند. از ديدگاه اسلام تمام امور عالم ماده توسط فرشتگان تدبير مي شود. و طبق آيات قرآن عالم مسخر و خدمتگزار انسان است. يعني عالم در مسيري حرکت مي کند که کمال انسان برآورده شود.
و آن مسير، مسير حق و مسير الي الله است و نيز از آيات قرآن و روايات اهل بيت(ع) استفاده مي شود که نيت و فکر و عمل انسان ها در عالم اثر مي گذرد.
آنچه گفته شد اندکي از بسيار بود. اگر گشتي در گلزار قرآن و روايات اهل بيت (ع) بزنيد در باب اسرار موفقيت سخنان فراواني خواهيد يافت. در اين باره مطالعه نهج البلاغه و به ويژه نامه 31 آن بسيار راهگشا است.

------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:

1. نهج البلاغه، حکمت 278.
2.
نهج البلاغه، حکمت207.
3.
نهج البلاغه، حکمت 457.
4.
نهج البلاغه، حکمت393.
5.
نهج البلاغه، حکمت 422.
6.
غرر الحکم و درر الحکم حديث1858.

-----------------------------------------
منابعی جهت مطالعه ی بیشتر:

- ژاگو، پل، قدرت خودتلقینی: روشی کاربردی برای دستیابی به ثبات شخصیت، آرامش، روشن‌بینی و تسهیل درمان بیماریها، ترجمة نیلوفر خوانساری، تهران: ققنوس، ‎۱۳۸۵.
- امیری، محمدرضا، هیپنوتیزم و تلقین، تهران، تلاش، 1372.
- صابررزق آبادی، حسین، تلقین و مراتب آن، قم: اسوه، 1390.

موفق و سربلند باشید.