حد و مرز قضاوت کردن در مورد دیگران چیست؟


پرسش: تعریف قضاوت کردن در مورد دیگران و حد و مرز آن چیست؟ وقتی عملی را از کسی می بینیم، چطور می توان خوبی یا بدی آن را تشخیص داد؟ چطور می توانم بدون قضاوت کردن در مورد دیگران، دوستان و افرادی که با آنها ارتباط دارم را انتخاب کنم؟ آیا اصولا رفتار دیگران به ما ارتباطی ندارد؟

پاسخ: قضاوت کردنی که مذموم است، به این معناست که حرکت یا عملی را از شخصی دیده و این عمل را به کل شخصیت او تعمیم داده و او را بد بدانیم؛ یا عملش را صددرصد غلط تلقی کنیم؛ یا او را در انجام این عمل مقصر تلقی کرده و سرزنشش کنیم؛ و امثال اینها. شکی نیست که برخی اعمال و رفتارها درست نیست و از دید شرع یا عرف جامعه زشت و بد تلقی می شوند. همانطور که فرمودید مثل تقلب یا بدگوئی و ... . اما هیچوقت نمی توان شخصی را صرفا به این دلیل که چنین عملی را انجام داده، انسان بدی بدانیم. خیلی دلائل هست که می تواند این عمل آنها را توجیه کند. نه اینکه این عمل زشت نباشد، بلکه انجام این عمل توسط آنها را توجیه کند. برای مثال ممکن است نمی دانسته که این عمل تقلب است. یا از سر اضطرار این کار را انجام داده و خودش هم ناراحت است. (هرچند اضطرار اگر عقلائی و شرعی نباشد، مجوز گناه نیست) یا حتی ممکن است بلافاصله بعد از انجام عملش، پشیمان شده، توبه و جبران کرده باشد، در حالیکه ما اطلاعی نداریم.

به هرحال هیچوقت با دیدن اینکه شخصی عمل زشتی را مرتکب می شود، نمی توان او را قضاوت کرده یا به خاطر عملش سرزنش کرد؛ حداکثر می توان همان عمل را تقبیح کرده و زشت دانست. ضمن اینکه افراد به هیچ عنوان معیار و ملاک اعمال نیستند و نمی توانید با افراد، اعمال را به خوب یا بد تقسیم کنید. بلکه ملاک و معیارِ خوبی یا بدی اعمال، طبق مکتب اخلاقی اسلام، نتیجه آنها در نزدیک یا دور کردن انسان از سعادت و هدف خلقت است. به عبارت دیگر، عملی که مورد رضای خداوند و طبق دستور شریعت باشد خوب؛ و در غیر اینصورت بد است. پس به هیچ عنوان نمی توان خوبی یا بدی را با افراد سنجید؛ بلکه این افراد هستند که کارهایشان بر مبنا و ملاک شریعت، به اعمال خوب و بد تقسیم می شوند.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) جمله زیبائی در این باره دارند که فرموده:
«الحق لا یعرف بالرجال، اعرف الحق تعرف اهله؛ حق با افراد شناخته نمی شود، حق را بشناس تا اهلش را هم بشناسی.» (1)

در عین حال قضاوت نکردن به معنای ساکت و منفعل بودن در برابر رفتارهای اشتباه در جامعه نیست؛ که در آن صورت وظیفه امر به معروف و نهی از منکر از بین خواهد رفت. همانطور که عرض شد، ما حق نداریم افراد را قضاوت کنیم، ولی در برابر اعمال و رفتارهایی که در جامعه انجام می شود مسئول هستیم. همان مساله ای است که به "امر به معروف و نهی از منکر" معروف است و قرآن آن را رمز فضیلت بهترین امت می شمارد:
«كُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ؛ شما بهترین امتى بودید كه به سود انسانها آفریده شده ‏اند (چه اینكه) امر به معروف و نهى از منكر مى ‏كنید.» (2) و امیر المومنین (علیه السلام) در تبیین اهمیت آن می فرمایند: «تمام كارهاى نیكو، و جهاد در راه خدا، در مقابل امر به معروف و نهى از منكر، چونان قطره‏ اى بر دریاى موّاج و پهناور است.» (3)

اما قضاوت کردن، در واقع همان سرزنش کردنِ گناهکار است که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) در مورد آن می فرمایند: «مَن عَيَّرَ مُؤمِناً بِذَنبٍ لَم يَمُت حَتّى يَركَبَهُ؛ كسى كه مؤمنى را براى گناهى سرزنش كند، نميرد تا خودش آن گناه را مرتكب شود» (4)
با این حساب، اولا: «سرزنش و ملامت» ديگران در دين محكوم است؛ و ثانيا: با اینکه امر به معروف لازم و واجب است، ولي كسي نمي تواند شخصی را که مرتكب منكر شده، ملامت كند؛ بلكه عملِ شخص منكر بوده، لذا بايد فعلِ منكر را تقبيح كرد، نه عامل به منكر را!

رسول گرامی اسلام (صلى الله عليه و آله) مي فرمايند:
«الذّنب شؤم على غير فاعله إن عيّره ابتلي به و إن اغتابه أثم و إن رضي به شاركه؛ گناه براى غير گناهكار نيز شوم است، اگر گنهكار را سرزنش كند به آن مبتلا مى ‏شود، اگر از او غيبت كند گنهكار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شريك وى است.» (5) در حقیقت باید عملی که درست نیست، تقبیح شده و از انتشارش در جامعه جلوگیری شود؛ در عین حال با طرف مقابل احساس همدلی داشته و به خودمان یادآوری کنیم که ما شرایط ایشان را نمیدانیم و اطلاع نداریم که عامل اینکه ایشان به این گناه آلوده شده، چیست. ای بسا اگر ما به جای او باشیم، از او بدتر کنیم و یا برعکس اگر او شرایط ما را داشت، بسیار بهتر عمل می کرد.

این طرز تفکر، هرگز به معنای حق دادن به گناهکار برای انجام گناه نیست. بلکه پرهیز از قضاوت است. چون به هر حال انسان دارای اختیار است و در هر شرایطی ولو به سختی، ولی می تواند و باید از نافرمانی خداوند دوری کند.

انتخاب دوست و دقت و بررسی کردن رفتار دیگران برای اینکه روابطتان را با آنها تنظیم کرده و برای زندگی خودتان تصمیم بگیرید، می تواند به این صورت باشد که برای مثال شخصی که عمل نادرستی انجام می دهد را برای دوستی یا شراکت و ... انتخاب نکنید؛ نه با این نیت که او انسان بدی ست و حتما عاقبت سوئی پیدا خواهد کرد؛ بلکه با این فکر که به هرحال ممکن است من به واسطه اعمال این شخص دچار ضرر و زیان شوم؛ چه ضرر و زیان مادی و چه معنوی؛ پس بهتر است که با ایشان دوستی و ارتباطی نداشته باشم؛ هرچند ممکن است در جمع و با توجه به مجموعه رفتارها و شرایط و ... ، منزلت او نزد خداوند بیشتر و بالاتر از من باشد. در روایات هم نسبت به انتخاب دوست و همنشین سفارش شده که با هر کسی دوستی و همنشینی نباید داشت.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:«وَ مَنْ لَمْ يَجْتَنِبْ مُصَاحَبَةَ الْأَحْمَقِ يُوشِكْ أَنْ يَتَخَلَّق بِاخلاقِه؛ كسى كه از همنشينى و دوستی با احمق پرهيز نكند، تحت تأثير كارهاى احمقانه وى واقع مى‏ شود و خيلى زود به اخلاق ناپسندش متخلّق می­گردد» (6) همچنین امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: «...افْرِرْ كُلَّ الْفِرَارِ مِنَ اللَّئِيمِ الْأَحْمَق؛ بگريز هر چه می­توانى از هم‏نشينى با شخص پست و بى‏ خرد» (7)





پی نوشت:
1. فتال نیشابوری، محمد بن احمد (م 508)، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، الشریف الرضی، 1375، قم، ص 31
2. سوره آل عمران، ۱۱۰
3. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۳۷۴
4. ری شهری، محمد محمدی، میزان الحکمه، مترجم حمید رضا شیخی، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، 1389، ص 338
5. پاینده، ابوالقاسم (۱۲۸۷-۱۳۶۳ش)، نهج الفصاحه، دنیای دانش، تهران، 1382، ص 493، ح 1623
6. طبرسی، علی بن حسن، مشکاه الانوار فی غرر الاخبار، المکتبه الحیدریه، نجف، ص 77
7. محمد بن یعقوب، کلینی (329ق)، الکافی، مازندرانی، محمد صالح بن احمد، المکتبه الاسلامیه للنشر و التوزیع، تهران، 1388، ج 2، ص 638

http://www.askdin.com/showthread.php?t=61375&p=965957&viewfull=1#post965957